شرق فرهنگی، حقوق بشر جهانشمول و عمق استراتژیک نظام اسلامی
امیر رضائیپناه جامعهشناس و مدرس دانشگاه در یادداشتی به نخستین دوره اجلاس بینالمللی حقوق بشر در رهیافت شرقی اشاره میکند.
.jpg)
نخستین دوره اجلاس بینالمللی حقوق بشر در رهیافت شرقی طی پنج روز از 8 تا 12 اردیبهشت ماه در شهرهای تهران، قم و اصفهان برگزار شد. مراسم افتتاحیه در تهران به میزبانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، پنلهای تخصصی در شهر قم در دانشگاه باقرالعلوم (ع) و نهایتا گردشگری فرهنگی در اصفهان به میزبانی استانداری و شهرداری اصفهان طراحی و اجرا شد. این اجلاس برایند و نتیجه فعالیت چندین ارگان و نهاد دانشگاهی و اجرایی بود که حول سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گرد آمده بودند.
بازتاب و برایندهای این رویداد در محیط انضمامی و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی گواه موفقیت جدی این رویداد است به نحوی که میتوان آن را یک رویداد علمی- فرهنگی بینالمللی تراز خواند. بازتاب این امر در حوزه داخلی و بینالمللی به ویژه حوزه علمی و آکادمیک قابل مشاهده است. پرسش اصلی این است که برگزاری چنین رویدادی در این سطح و ابعاد با حضور بیش از 40 میهمان خارجی شاخص از نزدیک به 25 کشور جهان و حضور گسترده اصحاب اجرایی و علمی مرتبط با حقوق بشر چه نتایج و برایندهایی را برای ایران و شرق فرهنگی در بر داشته است؟ یا به عبارت دیگر این اجلاس ناظر بر کدام اهداف اجرایی و عملیاتی عینی از سوی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، دانشگاه باقرالعلوم (ع) به عنوان دانشگاه همکار و استانداری و شهرداری اصفهان تدبیر و اجرا شده است؟
تصویرسازی ایجابی از ایران؛ پادگفتمان شناختی
یکی از اساسیترین ردههای مقابله و شبههافکنی غرب علیه ایران، موضوع تصویرسازی منفی از ایران پساانقلابی است. این امر به صورت جدی و با کاربست همه عوامل و مولفههای رسانهای و دیپلماسیهای نوین در دستورکار قرار دارد. تصویر و ایماژی که از ایران به اذهان خارجی و بینالمللی مخابره میشود آکنده از مولفه و عناصر منفی و سلبی است که اساس آن بازنمایی ایران به عنوان یک جامعه در بحران است.
لبه و بار اصلی این هجوم رسانهای در وهله نخست معطوف به عناصر و مولفههای ناظر بر دموکراسی و حقوق بشر است. این موضوع افزون بر سطح ایرانهراسی، در سطح شیعههراسی، اسلامهراسی و شرقهراسی نیز قابل ردیابی و تحلیل است.
گفتمانسازی و شبکهسازی نخبگانی
یکی از موضوعات اساسی در شرق فرهنگی، کمبود اعتماد به نفس و خودبسندگی است. این موضوع یکی از شایعترین ایرادات و خلاهای موجود در حوزه تمدنی و فرهنگی شرق فرهنگی است. چیرگی و سلطه غرب فرهنگی در عرصه سختافزاری گویی این حقانیت را برای آن ایجاد نموده تا در حوزه نرمافزاری نیز گفتمان و ایدئولوژی خود را دیکته کند.
نخستین گام در راه شکستن این استیلای گفتمانی، دعوت نخبگان شرق فرهنگی به گفتوگو و گفتمانسازی در راه ایجاد و مفصلبندی یک پادگفتمان حقوق بشری بر اساس مولفهها و سرمایه تاریخی و تمدنی شرق فرهنگی است. اساس این امر بازنمایی و تبیین کژکارکردها و موارد نقض حقوق بشر در چارچوب نظام بینالملل موجود است. شاهد مثالها و نمونههای فراوانی که موضوع نسلکشی، پاکسازی نژادی و تروریسم دولتی اسرائیل علیه مردم غزه و فلسطین بیش از هر مورد دیگری در برابر دیدگان جهانیان قرار دارد.
رویکرد آفندی در دیپلماسی علمی- فرهنگی و دیپلماسی رسانهای
به دلیل روح خودتحقیری موجود در عموم جوامع شرقی، باور به مبادی آفندی در بیشتر موارد جای خود را به موازین پدافندی داده است. به دیگر سخن، شرق فرهنگی عموما در وضعیت تدافعی و لاک دفاعی قرار دارد و نه در وضعیت حمله و یورش نشانهشناختی و معنایی برپایه شایستگیهای و پویاییهای درونی و ذاتی خود.
این امر بیش از هر چیز برایند و میراث استعمارگرایی و پیشینه مداخلات و چپاولهای غرب در شرق فرهنگی است. فرایند خودباختگی و خودتحقیری شرق فرهنگی در مرحله نخست اروپامحور و در گام پسین خود آمریکامحور بوده است. اجلاس حقوق بشر در رهیافت شرقی، گامی بلند در راستای اتخاذ رویکردی آفندی و طلبکارانه مبتنی بر میراث و سرمایه تاریخی و تمدنی باشد.
غایت: نیل به حقوق بشر جهانشمول
تدوین حقوق بشر موجود در شرایط نبود نمایندگان و نخبگان شرق فرهنگی صورت گرفته است. اساس حقوق بشر موجود، علیرغم دارا بودن برخی عناصر و مولفههای عام و جهانشمول، اساس جهانشمول نیست. حقوق بشر موجود برایند تجربه زیسته انسان و جامعه غربی بوده و سبک زندگی غربی را بازتاب و بازنمایی میکند.
در برابر این روند، تلاش هدفمند برای نیل به حقوق بشر جهانشمول و عام که تجربه شرق فرهنگی را نیز در بر داشته باشد حائز اهمیت فراوان است. روح حقوق بشر کنونی غربی است و باید به سوی روح جهانی گذار کند. حافظه تاریخی و هویت جمعی جهانی بهترین ضمانت اجرایی برای تدوین یک حقوق بشر جهانشمول است. حقوق بشر اصیل از عرصه بیناذهنیت و بیناگفتمانی جهانی برخواهد خواست و نه این که صرفا یک برساخت گفتمانی و ایدئولوژیک غربی باشد.
بازاندیشی مبانی و بنیادهای حقوق بشر موجود در دو حوزه گفتمانپایه و قدرتپایه از رهگذر نیل به یک نظام و سازوکار حقوق بشری جهانی اساس حرکت اجلاس را تشکیل میدهد. اجلاس حقوق بشر در رهیافت شرقی به دنبال بازتعریف موازین و قواعد حقوق بشر در دو سطح نرم و سخت افزاری است تا بتوان صاحب حقوق بشری شد که بتوان بر آن لفظ جهانشمول و جهانی اطلاق کرد.
عمقبخشی به سطح استراتژیک نظام اسلامی
ایران پرچمی را در زمینه حقوق بشر شرقی برافراشت که یک نیاز عینی و بر زمین مانده بوده است. پیش از این دو جریان عمومی در این باب وجود داشت: نخست، جریان باورمند به جهانی بودن حقوق بشر موجود و دوم جریان باورمند به حقوق بشر اسلامی. ایده حقوق بشر شرقی هم نگاه انتقادی را به حقوق بشر موجود تقویت مینماید و هم میراث شرقی فرهنگی را به حقوق بشر اسلامی میافزاید.
اجلاس حقوق بشر در رهیافت شرقی، زمینهساز بسط عمق استراتژیک نظام اسلامی شده است. این امر در حوزه نرمافزاری و سختافزاری کانون توجه میتواند باشد. اکنون و به ابتکار سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، ایران عمود خیمه حقوق بشر شرقی گشته و خود را نماد و نمود اراده معطوف به قدرت در زمینه مفصلبندی یک برساخت حقوق بشری جهانشمول شده است.
مانایی و پایایی با رویکردی واقعگرایی و عملگرایی
در طراحی عنوان این رویداد اجلاس، به جای همایش استفاده شده است. این چند معنای اصلی را به ذهن متبادر میکند: 1. استمرار و فازی بودن؛ 2. گفتگومحور و تعاملی بودن؛ 3. انضمامی بودن؛ و سرانجام، 4. چرخشی بودن محل برگزاری. این امر برایند واقعگرا و عملگرا بودن طراحی فرایندها و سازوکارهای این اجلاس است.
بیانیه پایانی اجلاس نخست که در مراسم اختتامیه قرائت شد، آشکارا بر روح رئالیستی و پراگماتیستی این رویداد بزرگ دلالت میکند. ایران به عنوان حامل و میراثدار یک تمدن کهن باستانی (جهان ایرانی) و امالقری جهان اسلام عمق استراتژیک خود را در روندی همگرایانه و استوار بر تعامل پویا با شرق فرهنگی بست داده است تا دینامیسم هویت و تمدن شرقی را برای طراحی و تدوین نظمی عادلانه و جهانشمول در عرصه نظام بینالملل به شکوفایی برساند.
روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی