یک دیدار فراموشناشدنی؛ تجربه رایزن فرهنگی
علی کبریاییزاده - رایزن فرهنگی ایران در سریلانکا: از آغاز کار تلاش کردهام با ارباب ادیان و گروههای دینی مختلف ارتباط برقرار کنم؛ امّا نه برای یک آشنایی گذرا و تشریفاتی، بلکه برای پیوندی پایدار و بلندمدت که بتوان آن را حفظ و تقویت کرد. اما تجربهای که اخیراً رقم خورد، حال و هوای دیگری داشت؛ تجربهای که بهسختی میتوان آن را فراموش کرد: حضور در معبد بودایی.
این نخستین باری بود که قدم به یک معبد بودایی میگذاشتم و به همین دلیل، فضای آن برایم کاملاً تازه و منحصر بهفرد بود. هفته گذشته، به همراه حجتالاسلام والمسلمین صداقتی برای دیدار با «کالوپاهانا»، یکی از راهبان معبد در سریلانکا، عازم شدیم. معبد با رایزنی فرهنگی ایران، حدود بیست دقیقه فاصله داشت و در منطقهای بسیار آرام و خلوت واقع شده بود.
وقتی رسیدیم، با استقبال گرمِ کالوپاهانا روبهرو شدیم. فضای معبد مانند کلیسا نیست که بتوان با کفش وارد شد؛ از همان ابتدا، درست شبیه مسجد، باید کفشها را درآورد. محیط معبد سرسبز و چشمنواز بود. دیوارها و ستونها همگی از چوب ساخته شده بود و جز صدای وزش باد و آواز پرندگان، صدای دیگری به گوش نمیرسید.
سکوت یکی از عناصر اصلی زیست دینی در معبد است؛ سکوتی که به راهبان کمک میکند تا به آنچه در سنت بودایی از آن با عنوان مراقبه، یا به تعبیر فنی «بَهَوَنا» (Bhāvanā) یاد میشود، بپردازند و تمرکز ذهنی و درونی خود را تعمیق بخشند؛ چیزی که در ادبیات امروز جهان عموماً با واژهی «مدیتیشن» شناخته میشود.
ذکر نام امام حسین(ع) در فضای معبد بودایی
ما از کالوپاهانا درباره تعالیم بودیسم پرسیدیم. او که سالیانی از عمرش گذشته بود، با طمأنینه و آرامش به پرسشهای ما پاسخ میداد. نکته جالب این بود که نسبت به مسلمانان نیز آگاهی قابل توجهی داشت و میکوشید برخی مفاهیم بودایی را با مثالهایی از آداب اسلامی توضیح دهد تا برای ما فهمپذیرتر باشد.
اما چیزی که بیش از همه ما را شگفتزده کرد، سخنی بود که اصلاً انتظارش را نداشتیم. گفت:"من تا به حال سه بار توفیق حضور در راهپیمایی اربعین را پیدا کردهام."
این جمله برای ما بسیار عجیب و در عین حال شنیدنی بود. نخستین نامی که در فضای یک معبد بودایی از زبان او شنیدیم، نام امام حسین(ع) بود؛ همان لحظه، اشک در چشمانمان حلقه زد. تعبیر خودش این بود:"من به ملاقات امام حسین رفتم"
برایمان سؤال شد که چرا و چگونه یک راهب بودایی، که از نظر دستگاه الهیاتی فاصله قابل توجهی با ما دارد، پایش به کربلا باز شده است.
او توضیح داد که چند سال پیش، از سوی شیعیان لبنان، او و یک شیعه سریلانکایی برای حضور در راهپیمایی اربعین دعوت شدند و آن سفر، نخستین تجربهاش از حضور در عراق و زیارت کربلا بود.
میگفت: "من به کشورهای زیادی سفر کردهام، اما هیچ جا مانند اربعین، اینقدر احساس امنیت نکردهام؛ اینکه به عنوان یک راهب بودایی، در هر ساعت از شبانهروز، در خیابانها و مسیر راهپیمایی قدم بزنم و احساس ناامنی نکنم."
به او گفتیم: "با همین لباسی که الان بر تن داری به کربلا رفتی؟" گفت: "بله، دقیقاً با همین لباس"
تعریف میکرد که مردم و جوانان عراقی وقتی میفهمیدند او یک راهب بودایی است، جلو میآمدند، با او صحبت میکردند، عکس میگرفتند و با رویِ گشاده با او برخورد میکردند.
میگفت: "آنها واقعاً انسانهای سخاوتمندی بودند. صحنهای که میدیدم، بینظیر بود؛ یک مهمانی میلیونی و توزیع غذای میلیونی، بدون آنکه از شما در مقابل، هیچ توقعی داشته باشند."
امام حسین(ع) از نگاه راهب بودایی: ملجأ مظلومان
در ادامه، از او پرسیدیم: "فهم شما از کسی که او را امام حسین مینامید چیست؟"
این پرسش برای ما بسیار مهم بود؛ میخواستیم بدانیم کدام بُعد از امام حسین(ع) در ذهن یک راهب بودایی برجسته شده است و امام حسین چگونه در چارچوب ذهنی و معنوی او معنا پیدا کرده است.
او پاسخ داد: "امام حسین به نظر من ملجأ مظلومان است؛ نقطهای که در آن، ظالم از مظلوم جدا میشود. یعنی جایی که انسان، در اوج مظلومیت، زیر بار ظلم نمیرود؛ یعنی آزادگی. میتوانم امام حسین را به عنوان یک آزاده تعریف کنم؛ کسی که هر مظلومی در دنیا میتواند با نگاه به او مسیر خود را پیدا کند."
سبحان الله؛ این همان برداشتی بود که ما خود نیز پس از سالها اندیشیدن درباره شخصیت امام حسین(ع) به آن رسیده بودیم؛ همان چیزی که در فرهنگ دینی خودمان از او به عنوان «أباالأحرار» یاد میکنیم؛ یعنی پدر آزادگان عالم. به گمان ما، این همان نقطهای است که میتواند پیش از ظهور، دلهای مردم جهان را گرد هم بیاورد.به باور ما، یکی از بینالمللیترین چهرهها در وجدان اخلاقی جهان معاصر، امام حسین(ع) است.
در مباحث الهیاتی، از وجود خدا و صفات او گرفته تا مسئله نبوت و معجزه، اختلافنظرهای فراوانی میان ادیان و مکاتب مختلف وجود دارد؛ هر دینی، چه الهی و چه غیردینی، تفسیر خاص خود را دارد.اما امام حسین(ع) بهمثابه مرز روشن میان ظلم و مظلومیت، مفهومی است که هر انسان منصفی آن را درک میکند. این پیام، فراتر از مرزهای جغرافیایی و بیرون از حصار ادیان و نظامهای اعتقادی است.
در خلال همین گفتوگو، حجتالاسلام والمسلمین صداقتی نکتهای عمیق را یادآوری کردند: "شاید یکی از اسرار گسترش حرکت اربعین در جهان این باشد که پیش از ظهور، دلهای مردم عالم با نام و راه امام حسین(ع) آشنا شود. عدل و ظلم چیزی است که همه بشر آن را میفهمند؛ فارغ از دین و مذهب. به همین جهت است که در روایات آمده، هنگامی که حضرت ولی عصر(عج) ظهور میکنند و بسیاری هنوز ایشان را نمیشناسند، خود را با نسبت به امام حسین(ع) معرفی میفرمایند:
أَلا یا أَهْلَ العالَمِ أَنا الإمامُ القائِم
أَلا یا أَهْلَ العالَمِ أَنا الصَّمصامُ المُنْتَقِم
أَلا یا أَهْلَ العالَمِ إِنَّ جَدّیَ الحُسَینَ قَتَلوهُ عَطْشاناً
اهل منطق میگویند: مُعرِّف باید از مُعرَّف، روشنتر و شناختهشدهتر باشد. اگر امام زمان(عج) رسالتی جهانی دارند، طبیعی است که خود را با چهرهای به جهانیان معرفی کنند که تا آن روز در وجدان اخلاقی بشر، شناختهشدهتر و ملموستر است؛ و چه کسی در این جایگاه، شایستهتر از حسین بن علی(ع) است؟"
گفتوگوی ما با کالوپاهانا همچنان ادامه دارد؛ برای پرهیز از اطاله کلام، ادامه این دیدار را در نوشتهای مستقل و در بخش بعدی به رشته تحریر درخواهم آورد.
روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
