امیر پورپزشک رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در صربستان در این نشست، گفت: یکی از وجوه مشترک ایران و صربستان با وجود قرار گرفتن در دو جغرافیای متفاوت، تجربه درد مشترک در برابر سلطه و استعمار است. این درد مشترک تاریخی، فرهنگی و سیاسی است. تجربه‌ی تاریخی مقاومت هر دو کشور در برابر سلطه خارجی، تاکید هر دو کشور بر استقلال سیاسی و فرهنگی خود، دیدگاه انتقادی و آگاهانه نسبت به سیاست‌های فرهنگی، رسانه‌ای و اخلاقی غرب و تأکید بر عدالت، معنویت وجوه مشترک دو کشور در برابر سلطه خارجی است.

وی افزود: این نشست و کنفرانس بین‌المللی «ما و غرب» که قرار است در نوامبر در تهران برگزار شود هدفش فراهم کردن فرصتی تبادل نظر میان صاحنظران در مقوله‌ای است که تجربه مشترک تاریخی داشته‌اند.

محمد صادق فضلی سفیر جمهوری اسلامی ایران در سخنانی با اشاره اهمیت صربستان به دلیل پیشینه ضداستعماری، نقش آن در جنبش عدم تعهد، موقعیت استراتژیک، آزادیخواهی ملی، اظهار داشت: همه اینها پیوندهای مشترکی است که ما را به یکدیگر نزدیک می‌کند و نقش شما اندیشمندان و نخبگان در این زمینه بسیار مهم است.

وی با بیان تاریخچه دخالت‌های خارجی در ایران، فشارها و توطئه‌های نظام سلطه غرب را از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تشریح کرد و گفت: آخرین مصداق این رفتارهای خصمانه در جنگ دوازده روزه و حمایت غرب از رژیم صهیونیستی است.

فضلی افزود: وقتی از غرب صحبت می‌کنیم منظور ما اروپا و مردم اروپا نیست، بلکه منظور نظامی است که به دنبال برده داری مدرن است و جهان را متعلق به خود می‌داند .

سفیر جمهوری اسلامی ایران در صربستان اظهار داشت: مشکل غرب با ما صرفا به خاطر مسئله هسته‌ای نیست بلکه بدلیل ایدئولوژی حاکم بر دستگاه سیاست خارجی غرب است که به صورت اصولی با نظام جمهوری اسلامی مشکل دارند. این در حالی است که کشورمان با درایت و حکمت حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری مسیری را طی کرد که موجب عزت ایران شد.

بویان توربیتسا نماینده مجلس صربستان و رهبر جنبش سوسیالیستی گفت: عنوان این نشست یعنی "ما و غرب" به معنی ملت‌هایی است که در در طول دهه‌های اخیر در برابر استعمار مقاومت کردند.

وی افزود: اروپا دیگر اروپای چند دهه پیش نیست آنها دروغ می‌گویند و قول می‌دهند اما عمل نمی‌کنند. آنها با همراهی آمریکا جنایت‌های زیادی در حق ملت‌ها کرده است و تلاش کردند هر دو کشور را نابود کنند، اما نتوانستند.

بویان توربیتسا گفت: این نشست‌ها برای تبادل نظر و آشنایی بسیار مهم است. ما ارزش‌های مشترک مانند فرهنگ، دین، سنت‌ها و خانواده داریم که جهانی است و باید از آنها دفاع کنیم.

راتکو کرسمانوویچ  رئیس شبکه روشنفکران و هنرمندان در دفاع از بشریت نیز در سخنانش گفت: سلطه‌گری غرب بر چهارستون استوار است: قدرت نظامی، مدیریت بحران و درگیری، سوء استفاده از توانمندی فنی و دستاوردهای مادی و تحمیل فرهنگ جمعی و اشاعه فرهنگی خود .اما دوران فروپاشی غرب آغاز شده است و غرب برای نجات خود تنها یک راه دارد و آن این است که بفهمد دنیا فقط متکی به آمریکا نیست و دوران چندجانبه گرایی است.

سوتو دوبریویچ، عضو انجمن دوستداران ایران صربستان و رئیس انجمن دوستی صربستان و کوبا در بلگراد، گفت: به نظر من، امروز ما در دوره‌ای بسیار خطرناک زندگی می‌کنیم، دوره‌ای که حتی تهدیدهای جهانی و، اگر خدا نکند، جنگ هسته‌ای را در بر دارد. نظامی که ما آن را «غرب» می‌شناسیم، به‌وضوح در برابر چشمان ما فرو می‌پاشد تمدن غربی مراحل تاریخی متعددی را پشت سر گذاشته است: از هلنیسم تا دوره کنونی که می‌توان با صراحت آن را «سقوط به سوی پایان نهایی» نامید.

وی افزود: اروپای امروز، دیگر زادگاه گوته، کانت، مارکس، هگل، سارتر یا تسلا نیست و تقریباً هیچ متفکر، نویسنده یا هنرمند آزاد برجسته‌ای ندارد که علیه این طاعون آتلانتیک برخیزد.

سوتو دوبریویچ خاطرنشان کرد: مشکل امپریالیست‌های آمریکایی این است که می‌خواهند اشغال بدون مقاومت و تسلیم کامل باشد و مردم اشغال‌شده آن را به عنوان دستاورد خود بپذیرند. در نگاه آن‌ها، عادی است که ملت‌ها به رنج خود افتخار کنند. این جهان متعلق به افراد مستبد، بی‌رحم و بی‌تفاوت است که به همین دلیل دوام طولانی نخواهد داشت.

وی ادامه داد: جهان غرب، جهان افرادی است که شیفته مصرف‌گرایی هستند، جهانی از مصرف‌کنندگان بی‌هویت و مردم غمگین و بی‌اطلاع که بیشتر تحصیلات کاملی ندارند و تنها به شبکه‌های اجتماعی وابسته‌اند و فرصت برخورد با کتاب و ادبیات جدی را از دست داده‌اند. خانواده تقریباً نابود شده، ازدواج نسبی شده و کودکان برای انتخاب جنسیت خود آزاد گذاشته شده‌اند.

راتکو کرسمانوویچ رئیس شبکه روشنفکران و هنرمندان در دفاع از بشریت در سخنان خود، گفت: بیش از نیم‌هزاره است که شاهد سلطه کامل تمدن غربی بر سایر جوامع بشری هستیم؛ پدیده‌ای که هم‌زمان با کشف سرزمین‌های جدید، فتوحات، نابودی اقوام بومی، برده‌سازی ملت‌ها و برپایی نظام‌های استعماری و سپس نواستعماری در سراسر جهان شکل گرفت.در طول ۵۰۰ سال گذشته، سلطه غرب بر چند ستون اساسی استوار بوده است.

وی گفت: امروز، ستونِ قدرت نظامی سلطه غربی متزلزل شده است. افزون بر روسیه و چین به‌عنوان ابرقدرت‌های نظامی، کشورهای متعددی چون ترکیه، ایران، کره شمالی، ویتنام و دیگر کشورها صنایع نظامی بومی خود را ایجاد کرده و بدون وابستگی به غرب، سلاح‌های مدرن تولید می‌کنند.

رئیس شبکه روشنفکران و هنرمندان در دفاع از بشریت یادآور شد: با تلاش‌های روسیه و چین، کشورهای جنوب جهانی در حال سازماندهی و انسجام هستند — چه در چارچوب‌های منطقه‌ای مانند سازمان همکاری شانگهای (SCO) و چه در نهادهای جهانی مانند بریکس (BRICS) — و بدین ترتیب در حال ایجاد جایگزینی برای پروژه سلطه غربی می‌باشند. در آغاز هزاره سوم، اوضاع تغییر کرد. اقتصادهای غربی وارد بحران ساختاری شدند و هم‌زمان، اقتصادهای آسیایی با سرعتی چندبرابر رشد کردند.

وی بیان داشت: غرب از طریق فرهنگ توده‌ای و رسانه‌ای بر شرق تسلط یافت. کافی بود ذهن مردم را با «رویای آمریکایی» یا «استاندارد زندگی اروپایی» مسحور کرد تا خودشان کشورشان را تقدیم غرب کنند و اگر چنین نکردند، نوبت به اجرای انقلاب‌های رنگی می‌رسد. اما این ابزار هم دیگر کارایی سابق را ندارد. اجرای انقلاب‌های رنگی به دلیل تجربه‌های گرجستان، یوگسلاوی و اوکراین دشوار شده است.قدرت نرم غرب به‌شدت تضعیف شده، زیرا خودِ غرب در اثر جنگ‌های تجاوزکارانه (عراق، لیبی، افغانستان، سوریه) جهه‌اش را از دست داده است.

در ادامه، سایر صاحبنظران صرب نقطه نظرات و دیدگاه‌های خود را در زمینه روند تاریخی ماهیت استعمار غرب، سلطه‌گری و شیوه‌های آن، انقلاب‌های ضداستعماری، ماهیت سلطه‌گری آمریکا و رژیم صهیونیستی بیان کردند.