نکتههایی که لازم است درباره ارتباطات فرهنگی با اتریش بدانیم- گفتوگو
مریم خالقی نژاد - ایران: فرهنگ ایران برای همه ملتها، علاوه بر جذابیت، آموزه های بسیار دارد. تاریخ فرهنگی ایران سرشار از داشتههای متنوع و ارزش های بی پایان است. از ادبیات فارسی تا سنن و آیین های تمدن ساز. با این حال، عدم شناخت کافی از این ثروت عظیم بشری، همچنان کنشها و واکنشها در مواجهه با ایران، در خور این نام کهن و مردم پرافتخارش نیست.
رضا غلامی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اتریش در راستای نمایش چهره واقعی فرهنگ ایران در این کشور مؤثر اروپایی در حوزه فرهنگ و فلسفه، تلاش های بسیاری کرده است. اما چالشها در این مسیر کم و کوچک نیست.
آقای دکتر غلامی! چالشها و موانع دولتی از جانب کشور میزبان در فعالیتهای فرهنگی شما در اتریش چیست؟ آیا وجود برخی قوانین سختگیرانه نسبت به فعالیت جمهوری اسلامی ایران میتواند مانع از فعالیت کامل رایزنی فرهنگی شود یا خیر؟
با توجه به تجربه بنده در اتریش، چالشهای دولتی از جانب کشور میزبان عمدتاً در قالب محدودیتهای سیاسی و قانونی ظاهر میشوند. اتریش به عنوان عضو اتحادیه اروپا، سیاستهای مشترک اروپایی را در قبال ایران دنبال میکند و این موضوع بر فضای فعالیتهای فرهنگی تأثیر مستقیم دارد.
قوانین سختگیرانه نسبت به فعالیتهای رسمی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد، هرچند این قوانین لزوماً مانع کامل فعالیت نیستند، اما فضای کار را بسیار پیچیدهتر و حساستر میکنند. در چنین شرایطی، رایزنیهای فرهنگی باید با احتیاط بیشتری عمل کنند و از روشهای غیرمستقیم و تعاملهای چندجانبه استفاده کنند تا بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند.
مواضع، محدودیتها و ملاحظاتی که از سوی دولت اتریش در سالهای اخیر ایجاد شده است چیست و توانسته است مانع فعالیت شما در این کشور شود، مانند موضوع اسنپبک، حقوق بشر، فلسطین، وقایع 1401 و غیره؟
در سالهای اخیر، بهویژه پس از وقایعی همچون اعتراضات مرتبط با مرحوم مهسا امینی، فشارهای حقوق بشری و مواضع انتقادی نسبت به سیاستهای داخلی ایران، فضای فعالیت رایزنیهای فرهنگی در اتریش محدودتر شده است. موضوع اسنپبک و اتهامات امنیتی علیه برخی دیپلماتهای ایرانی در اروپا باعث افزایش حساسیتهای سیاسی شده و نهادهای اتریشی در همکاری با نمایندگیهای رسمی ایران محتاطتر عمل میکنند.
جنگ اوکراین و اتهام همکاری نظامی ایران با روسیه در جای خود چالش جدی برای روابط فرهنگی رسمی ما و دولت اتریش به وجود آورده است. موضوع فلسطین نیز در برخی مواقع به دلیل حساسیتهای اروپایی و رویکرد متفاوت اتریش، فضای تعامل را سختتر کرده است.
این محدودیتها گاه به شکل تردید نهادهای اروپایی در همکاری، کاهش استقبال از برنامههای رسمی و حتی لغو یا تعویق برخی رویدادهای مشترک وحتی پاسخ ندادن به درخواستهای ملاقات رسمی با روسای موسسات دولتی، نمایان میشود. بنابراین، این مواضع و محدودیتها توانستهاند به طور قابل توجهی مانع فعالیت کامل رایزنی فرهنگی در اتریش شوند.
هزینه بالای حضور و فعالیتهای فرهنگی در اتریش و اروپای غربی آیا یک مانع است؟
هزینه بالای حضور و فعالیتهای فرهنگی در اتریش بیشک یکی از موانع جدی است. اجرای رویدادها، برگزاری نمایشگاهها، انتشار محتوا و تعامل با نهادهای اروپایی در اتریش نیازمند بودجه قابل توجهی است که اغلب از آنچه در اختیار رایزنیها قرار دارد، به مراتب بیشتر است.
اتریش به عنوان یکی از کشورهای مرفه اروپایی، هزینههای اجاره محل، تبلیغات، برگزاری رویدادها و همکاری با نهادهای محلی را بالا برده است و این موضوع محدودیت جدی برای رایزنی فرهنگی ایجاد میکند. علاوه بر این، از کووید ۱۹ وسپس جنگ اوکراین به بعد شاید یک تورم حدودا ۵ تا ۱۰ درصدی در برخی اقلام هستیم.
آیا کمبود بودجه در نوع فعالیت و ارتباطگیری با مخاطبان در اتریش تأثیر داشته است؟
کمبود بودجه تأثیر مستقیم بر نوع فعالیتها، دامنه ارتباطگیری با مخاطبان و استمرار برنامهها در اتریش دارد. با محدودیت مالی، رایزنی فرهنگی نمیتواند برنامههای گسترده، عمیق و تأثیرگذار برگزار کند و ناچار است فعالیتهای خود را به رویدادهای کوچکتر و کمهزینهتر یا مشارکتی محدود سازد. این وضعیت باعث میشود که دامنه تعامل با مخاطبان اتریشی و اروپایی محدود شود و رایزنی نتواند به اقشار مختلف جامعه دسترسی پیدا کند.
با چه گروههایی از مخاطبان در جامعه اتریش بیشترین روابط فرهنگی را برقرار کرده اید و آیا کمبود هزینه مانع ادامه فعالیت شده است؟ نمونههایی از فعالیت اعم از برگذاری رویداد، همایش، نمایشگاه، نشست یا پروژههای مشترک که به طور مؤثر و عملی با نهادهای اتریشی طراحی و اجرا کردهاید و مثمرثمر واقع شده است را نام ببرید؟ دستاوردها و چالشهای این فعالیتها چه بوده است؟ آیا کمبود بودجه در به عمل رساندن این پروژهها تأثیر داشته است یا خیر؟
در اتریش، رایزنیهای فرهنگی معمولاً با دانشگاهها، محافل آکادمیک، انجمن های گفتگوی ادیان یا صلح و همزیستی مسالمت آمیز و گروههای کوچک هنری بیشترین تعامل را دارند، زیرا این گروهها کمتر تحت تأثیر فشارهای سیاسی قرار میگیرند و علاقهمند به تبادلات فرهنگی صرف هستند.
نمونههایی از فعالیتهای موفق میتوانند شامل برگزاری نشستها وسمینارهای آکادمیک با دانشگاهها و مراکز پژوهشی اتریش باشند. همچنین نشستهای فراوان با مشارکت انجمن های فرهنگی که وابستگی دولتی ندارند اما سهممهمی در مناسبات فرهنگی اتریش دارند.
دستاوردهای این فعالیتها شامل ایجاد آشنایی بیشتر مخاطبان اتریشی با فرهنگ وتمدن ایرانی، تقویت روابط آکادمیک و ایجاد شبکههای تعامل است. چالشهای این فعالیتها معمولاً شامل کمبود بودجه پایدار، نیاز به تأیید و هماهنگیهای پیچیده اداری، و گاهاً حساسیتهای سیاسی است.
کمبود بودجه به شدت در امکان ادامه و توسعه این پروژهها تأثیر داشته و باعث شده است که بسیاری از برنامهها پس از یک یا دو دوره متوقف شوند. البته رایزنی اتریش توانسته با بکارگیری برخی تدابیر و فعال سازی برخی طرفیتهای شخصی رایزن، کار را در مسیر بهتری قرار دهد.
چه میزان از محتوای تولیدشده توسط رایزنی فرهنگی ایران در اتریش به صورت تقاضامحور از جامعه مخاطب است و در پاسخ به سؤالات، کنجکاویها یا روایتهای رایج در جامعه اتریشی درباره ایران است؟ لطفاً یک یا دو مثال موفق از چنین محتوایی را بیان کنید.
در زمینه تولید محتوا در اتریش، نیمی از محتوای تولیدشده هنوز عرضهمحور است و کمتر به تقاضاها و کنجکاویهای واقعی مخاطبان اتریشی پاسخ میدهد. محتوای موفق آن است که به پرسشهای مشخص جامعه میزبان درباره تاریخ، فرهنگ معاصر، زندگی روزمره و تحولات اجتماعی ایران بپردازد. برای مثال، تولید محتوایی که به نحوه زندگی جوانان ایرانی، تنوع قومی و فرهنگی کشور یا نقش زنان در عرصههای مختلف اجتماعی میپردازد، میتواند مخاطب اتریشی را جذب کند.
یک مثال موفق میتواند محتوایی باشد که به سؤال مخاطبان اتریشی درباره موسیقی سنتی و مدرن ایران پاسخ دهد، یا محتوایی که به روایتهای رایج و گاه نادرست در رسانههای اروپایی درباره زندگی فرهنگی در ایران واکنش نشان دهد و تصویری واقعیتر ارائه کند. با همه اینها، رایزنی فرهنگی ایران در اتریش از طریق بازسازی شبکه ارتباطاتی خود با نخبگان اتریش، تلاش کرده روز به روز سهم تقاضامحوری را بر عرضهمحوری بیشتر کند و این از استقبال روز افزون اتریشیها از برنامه های رایزنی کاملا پیداست.
قالب برنامهها: نسبت برنامههای تعاملی و گفتوگومحور به برنامههای تبلیغی و نمایشی در تقویم اجرایی شما در اتریش چگونه است؟ موانع توسعه برنامههای گفتوگومحور چیست؟
در اتریش، قالب برنامهها اهمیت زیادی دارد. ما بر خلاف ترسی که معمولاً از برنامه های تعاملی به دلیل حواشی آن وجود دارد، برنامههای تعاملی و گفتوگومحور مانند میزگردها، پنلهای تخصصی و کارگاههای آموزشی مشارکتی را درعدد نسبتا بالا، به اولویت خود تبدیل کردهایم.
در نقطه مقابل، نمایشگاهها و جشنهای یکطرفه یا کنسرتها به دلیل اثر کمتر و هزینه بسیار بالا، کمتر برگزار در ردیف برنامه های ما بوده است. البته این جنس برنامه ها هم طرفدارانخودش را دارد و نباید نادیده گرفته شود اما محدودیتهای بودجهای، کمبود نیرو وغیره، ما را از توسعه این جنس برنامه ها کم توان کرده است. با این حال، چنانچه اشاره شد، برگزاری برنامههای تعاملی، به رغم نگرانی از مواجهه با پرسشهای انتقادی یا سیاسی در رایزنی اتریش وزن بالایی دارد وجزو امتیازات این رایزنی محسوب می شود.
از میان فعالیتهای شما در اتریش، کدام یک دارای استمرار و دورههای تکراری سالانه یا چندساله هستند؟ دلیل تداوم یا عدم تداوم این برنامهها چیست؟
استمرار فعالیتها در اتریش یکی از چالشهای بزرگ است. کمتر فعالیتی وجود دارد که به صورت سالانه یا دورهای تکرار شود، زیرا برای چنین برنامههایی نیاز به تعهد مالی بلندمدت، حمایت نهادی پایدار و ایجاد شبکههای ارتباطی محکم است. از طرف دیگر، دوره کاری هر رایزن فرهنگی سه سال است و رایزن نمی تواند چندان بلند اندیش باشد.
رایزن جدیدی که بعد از سه سال جایگزین می شود، معلوم نیست کارهای قبلی را بتواند یا بخواهد ادامه دهد. عدم تداوم برنامهها یک ضعف بزرگ برای رایزنی های فرهنگی ست وکارها را به شدت کماثر کرده است. حتی برخی رویدادهای نوروزی یا نمایشگاههای هنری ممکن است در برخی سالها تکرار شوند، اما بدون برنامهریزی مشخص و پایدار، این تداوم تضمین نمیشود.
وجود دیاسپورا در حوزه دیپلماسی فرهنگی آیا یک مانع و چالش محسوب میشود؟ در اتریش این وضعیت برای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران چگونه است؟ در اتریش دیاسپورا یک تهدید محسوب میشود یا فرصت؟
دیاسپورا میتواند هم تهدید و هم فرصت باشد. در اتریش، بخش قابل توجهی از دیاسپورای ایرانی از سیاستهای جمهوری اسلامی فاصله دارند و گاه به طور فعال در مقابل فعالیتهای رسمی ایستادگی میکنند.
این وضعیت میتواند مانع تعامل رایزنیهای فرهنگی با گروههای گستردهتری از مخاطبان شود. با این حال، اگر رایزنی فرهنگی بتواند با رویکرد انعطاف و جذب حداکثری بخشهایی از دیاسپورا که هنوز به فرهنگ و زبان فارسی علاقهمند هستند ارتباط برقرار کند، میتواند از ظرفیت آنها برای گسترش فعالیتهای فرهنگی استفاده کند.
در اتریش، دیاسپورا عمدتاً یک تهدید محسوب میشود، زیرا اقشار قابل توجهی از آن در مخالفت با حکومت فعالند و امکان همکاری بسیار محدود است با اینحال رایزنی اتریش با نگاه بازتر و انعطاف بیشتر، در جذب و بکارگیری ایرانی های علاقمند به فرهنگ ایرانی، روز به روز موفق تر عمل می کند ودر حال تغییر مسیر جاری است. در روز شروع ماموریت اینجانب، خیلی از ایرانی های مقیم یا تمایل به حضور در رایزنی نداشتند یا از عواقب آن هراس داشتند اما الان خوشبختانه خیلی ها با سلایق و افکار متنوع در رایزنی حضور پیدا می کنند.
فضا و شرایط و تأکید بر رسمی بودن رایزنی فرهنگی و محدودیتهای ناشی از آن از سوی جمهوری اسلامی ایران در اتریش چگونه است؟ آیا برخی مشکلات و موانعی که ناشی از عدم ارتباط مناسب میان رایزنی و سفارت است مانع محسوب میشود یا خیر؟
فضای رسمی بودن رایزنی فرهنگی و محدودیتهای ناشی از آن در اتریش، از جمله چالشهای ساختاری است. رایزنیها معمولاً تحت تابلوو نظارت سفارتخانه عمل میکنند و این ارتباط گاه به دلیل افتادن سایه سنگین سیاست بر روی فعالیت های فرهنگی، همچنین تفاوت در اولویتهای رایزنی و سفارت، سبک کار و فرآیندهای اداری ایندو، با مشکل همراه است.
از سوی دیگر، عدم هماهنگی میان رایزنی و سفارت میتواند منجر به تأخیر در تصمیمگیریها، محدودیت در انعطافپذیری و کاهش کارآیی شود. همچنین، ماهیت رسمی رایزنی باعث میشود که برخی گروههای مخاطب اتریشی از همکاری با آن خودداری کنند، زیرا نمیخواهند به طور مستقیم با نمایندگی رسمی جمهوری اسلامی در ارتباط باشند.
بنابراین، این موضوع قطعاً مانع محسوب میشود. با اینوجود رایزنی اتریش به دلیل برخورداری از مکان مستقل و نیز عدم زیادهروی در اتصال به سفارت قدری این مشکل را کاهش داده اما ارتباط خوب و سازنده ای نیز با سفارت دارد.
تعدد و تأسیس نهادهای خارج از کشور و احتمال وجود عدم هماهنگی میان آنها در اتریش چگونه است؟
تعدد نهادها و مؤسسات فرهنگی خارج از کشور در اتریش نیز یکی از موانع است. وقتی نهادهای مختلفی مانند سازمانهای فرهنگی، موسسات اسلامی، نهادهای دانشگاهی و دیگر ارگانها به صورت موازی و بدون هماهنگی کافی فعالیت میکنند، زمینه برای تداخل، تکرار و حتی تضاد در پیامرسانی ایجاد میشود. این وضعیت باعث اتلاف منابع و کاهش اثربخشی میشود. حتی ما امروز با بخش دیپلماسی عمومی سفارتخانهها با چالش تداخل ومپازی کاری مضر روبرو هستیم.
آیا تعدد نهادها و موسسات فرهنگی در خارج از کشور باعث ایجاد مانع و عدم هماهنگی بر سر راه فعالیتهای رایزنی در اتریش شده است یا خیر؟ لطفاً مثال بزنید.
بله، تعدد نهادها و موسسات فرهنگی در اتریش باعث ایجاد مانع و عدم هماهنگی شده است. به عنوان مثال، ممکن است دو نهاد مختلف به طور همزمان در وین اقدام به برگزاری رویدادی با موضوعات مشابه کنند، بدون اینکه از برنامه یکدیگر اطلاع داشته باشند. این عدم هماهنگی نه تنها باعث اتلاف منابع میشود، بلکه تصویر نامنسجمی از فعالیتهای فرهنگی ایران در اذهان مخاطبان اتریشی ایجاد میکند و اعتبار کلی فعالیتهای فرهنگی را کاهش میدهد.
برای مثال: مرکز امام علی (ع) رسما وارد آموزش زبان فارسی شده و فعالیتهای رایزنی در این زمینه را تحت الشعاع قرار داده است. یا بخش دیپلماسی عمومی سفارت وارد برگزاری جشنهای فرهنگی مانند جشن نوروز یا جشن کشورهای فارسی زبان بدون مشارکتجویی واقعی رایزنی شده است.
آیا رایزنی فرهنگی در اتریش برای تابآوری و انعطافپذیری در شرایط بحرانی برنامههایی یا دستورالعملهایی دارد یا خیر؟
در خصوص تابآوری و انعطافپذیری در شرایط بحرانی، رایزنی فرهنگی ایران در اتریش معمولاً دستورالعملهای مشخص و جامعی ندارد و با هوشمندی خود رایزن و اتخاذ به موقع تاکتیک های تازه، این اتفاق حیاتی رقم می خورد. از اینجهت انتخاب رایزنهای توانا برای کشورهای مهم اهمیت بالایی دارد. البته توجه داشته باشید که نمیتوان یک نسخه واحد برای همه کشورها حتی کشورهای اروپایی پیچید واز ستاد ابلاغ کرد چراکه هر کشوری اقتضائات پیچیده خودش را دارد.
در دوران افزایش تنشهای سیاسی یا محدودیتهای اداری که فعالیتهای رایزنی بخصوص فعالیت عملی و میدانی را در اتریش با مشکل مواجه میسازد، چه کانالها و روشهای جایگزین و کمحساسیتی را برای تداوم تأثیرگذاری فرهنگی به کار گرفتهاید؟ آیا موانعی وجود داشته است و در دوران تقابلات سیاسی و بحران، فعالیت دیپلماتیک فرهنگی قطع، محدود یا کاهش یافته است؟
درست است که در دوران تنشهای سیاسی یا محدودیتها در اتریش، فعالیتهای میدانی و رویدادهای عمومی با چالش جدی مواجه میشوند اما رایزنمی تواند با انعطاف پذیری هوشمندانه، جابجایی اولویتها و عدم انجامکارهای غیر ضرور، اوضاع را کنترل کند.
در چنین شرایطی، معمولا برخی رایزنیها به دیپلماسی دیجیتال روی میآورند، از طریق رسانههای اجتماعی و وبسایتها فعالیت میکنند با این حال، این تغییر مسیر اغلب واکنشی و موقت است تا استراتژیک و برنامهریزیشده. ما در رایزنی فرهنگی ایران درس اتریش از ابتدای ورود من، شرایط بحرانی منطقه ای داشتهایم اما توانسته ایم بر بحران تا حدی غلبه کنیم.
راهبرد انعطافپذیری: آیا برای رایزنی فرهنگی در اتریش یک طرح احتمالی برای شرایط بحرانی تدوین کردهاید؟ در صورت وجود، ابزار و بازیگر اصلی این طرح چیست؟
راهبرد انعطافپذیری و طرح احتمالی برای شرایط بحرانی در رایزنی فرهنگی اتریش وجود دارد البته این انعطاف پذیری به گوهر و ذات برنامه ها لطمه نمیزند.
چگونه از ظرفیت دیاسپوراهای همسو، کنشگران فرهنگی غیردولتی و شبکههای غیررسمی برای حفظ ارتباط با جامعه میزبان در اتریش در شرایطی که حضور رسمی با چالش مواجه است، استفاده میکنید؟
استفاده از بازیگران غیررسمی، دیاسپوراهای همسو و کنشگران فرهنگی غیردولتی در اتریش یکی از راهحلهای مؤثر برای حفظ ارتباط با جامعه میزبان در شرایط دشوار است.
با این حال، بسیاری از رایزنیهای فرهنگی در ایجاد و تقویت چنین شبکههایی موفق نبودهاند. در اتریش، ظرفیت دیاسپوراهای همسو محدود است اما همانطور که اشاره شد با استراتژی جذب حداکثری از آنها استفاده می کنیم. اگر سازمان در ستاد اختیارات بیشتری به رایزنها برای انعطاف پذیری تفویض کند، حتما جذب و بکارگیری آنها شتاب پیدا می کند.
آیا شبکههای ارتباطی پایدار و غیررسمی را در اتریش ایجاد یا تقویت کردهاید که بتوانند مستقل از محوریت مستقیم و روزمره رایزنی به فعالیت ادامه دهند؟ اگر ایجاد نکردهاید و یا موفق نبودهاند علت و محدودیتها را بیان کنید.
شبکههای ارتباطی پایدار و غیررسمی در اتریش به طور مؤثر ایجاد نشده بودند اما ما حسب راهنمایی رئیس محترم سازمان در خال ایجاد آن با استفاده از نیروهای زبده بومی هستیم. البته نگرانی از عدم اعتماد متقابل، کمبود منابع برای حمایت از این شبکهها و نبود استراتژی بلندمدت جدی است. بهویژه با تعویض رایزنها این اتفاقات کاملا متصور است.
شبکهسازی غیررسمی نیازمند صبر، سرمایهگذاری زمانی و ایجاد اعتماد است، چیزی که در ساختار رسمی و بوروکراتیک رایزنیها وهمچنین ستاد سازمان کمتر محقق میشود. با این وجود، خوشبختانه در اتریش، تلاشهای شفاف و هوشمندانهای برای ایجاد چنین شبکههایی صورت گرفته و نتایج حاصله به ستاد منعکس شده است.
به عنوان سؤال آخر مهمترین نقطه قوت فعالیت فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اتریش چیست؟
مهمترین نقطه قوت فعالیت فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اتریش، نجات از کارتابل زدگی، فهم عمیق جامعه فرهنگی اتریش و ظرفیتهای کار و استفاده حساب شده و قدم به قدم از آنهاست. علاوه بر این، ارتباطات نخبگانی در چهارعرصه ایرانشناسی، گفتگوی فرهنگ ها و ادیان، معرفی فرهنگ، اندیشه و تمدن ایرانی در ابعاد مهم و نیز شبکه سازی در اتریش کمنظیر است. الحمدلله، این رایزنی به رغم قطع شدن بودجه فرهنگی، تا الان به هشتاد درصد وعده هایی که داده عمل کرده است.
مهمترین نقطه ضعف فعالیت فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اتریش چیست؟
مهمترین نقطه ضعف فعالیت فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اتریش، کمبود بودجه پایدار، محدودیتهای سیاسی و عدم توانایی در ایجاد ارتباط پایدار و تعاملی با مخاطبان است. علاوه بر این، ماهیت رسمی و بوروکراتیک رایزنیها مانع انعطافپذیری و نوآوری میشود و باعث میشود که فعالیتها به جای پاسخ به تقاضای واقعی جامعه اتریشی، صرفاً عرضهمحور باقی بمانند.
همچنین، عدم هماهنگی میان نهادهای مختلف فرهنگی ایران در خارج از کشور، تداخل و تکرار فعالیتها، و ضعف در شبکهسازی غیررسمی از دیگر نقاط ضعف محسوب میشوند. افزون بر این، بروکراسیگرایی ستاد، جان رایزنی را می گیرد وتوان رایزن را برای ابتکار عمل هدر می دهد.
مهمترین فرصت فعالیت فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اتریش چیست؟
نخبهگرایی، تن ندادن به کارهای تشریفاتی وتزئینی، نیفتادن در دام روزمرگی، تبدیل نشدن به ربات ستاد در منطقه، عمیق بودن خیلی از کارها، خارج کردن فرهنگ از زیر چتر سیاست، اتخاذ سیاست جذب حداکثری، شبکه سازی و از همه مهم تر، دست گذاشتن بر روی یک عرصه بسیار کلیدی یعنی «ایران شناسی» که هم مورد علاقه نخبگان اتریشی است وهم مورد علاقه ایرانیان مقیم است.
روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
