نخستین اجلاس بینالمللی حقوق بشر با نگاهی از شرق تا افقهای جهانی
تمدنهای شرقی، با یادآوری اصل فطری انسان و پیوند او با جان جهان، به ما میآموزند که حقوق بشر چیزی جز تذکر به آن حقیقت گمشده نیست؛ حقیقتی که در همدلی جانها و همسفری بر مدار عشق و عدالت شکوفا میشود.

مهدی رضازادهجودی کارشناس مسائل بینالملل و مدرس دانشگاه در یادداشت خود که در اختیار خبرگزاری ایرنا قرار داده است، نوشت:
مفهوم حقوق بشر، گرچه در قالب امروزین خود در غرب تکوین یافته است؛ حقیقت کرامت انسان، چون نوری ازلی، در متن فطرت توحیدی بشر و در نظام احسن الهی از آغاز پیدایش جانها نهاده شده است. تمدنهای شرقی، با تکیه بر ذخایر معرفتی، حکمتهای قدسی و سلوک معنوی دیرینه خود، افقی ژرفتر و جانبخشتر از حقوق بشر غربی ارائه میکنند؛ افقی که عبودیت الهی را مبنای حرمت انسان و خلافت او در زمین میداند و حرکت جوهری آدمی را از نقص به کمال، در مسیر عشق به حقیقت و وصال به حق، ترسیم میکند.
در این رهیافت، انسان صرفاً موجودی فردمحور نیست، بلکه امانتداری است که در قبال خداوند، خویشتن، جامعه و طبیعت مسئولیت دارد؛ موجودی که آزادیهایش با تکالیف اخلاقی گره خورده و در مدار عدل و احسان الهی معنا مییابد.
این نگرش، زبان دیپلماسی قرآنی را میطلبد؛ زبانی که بر دعوت به حکمت، موعظه حسنه، گفتوگو و تعارف بر مبنای کرامت انسانها استوار است. چنانکه مولانا فرمود «هر کسی کو دور ماند از اصل خویش، باز جوید روزگار وصل خویش.»
تمدنهای شرقی، با یادآوری اصل فطری انسان و پیوند او با جان جهان، به ما میآموزند حقوق بشر چیزی جز تذکر به آن حقیقت گمشده نیست؛ حقیقتی که در همدلی جانها و همسفری بر مدار عشق و عدالت شکوفا میشود.
تعالیم کنفوسیوسی در چین، آموزههای ودایی و بودایی در هند، آیین زرتشت و حکمت اسلامی-ایرانی، همه بر کرامت ذاتی انسان، ضرورت عدالت اجتماعی، شفقت، صلح و احترام به طبیعت تأکید دارند. این مواریث بیکران فکری میتوانند در سپهر پرچالش حقوق بشر معاصر، چراغی نو فراروی بشریت برافروزند.
در این مسیر، نیازمند بازتعریف جغرافیای فرهنگی جهان هستیم؛ جغرافیایی که دیگر تنها بر مدار قدرتهای غربی شکل نمیگیرد. بلکه تمدنهای کهن و حوزههای معرفتی شرق، جایگاه شایسته خود را در آن بازیافته و در کنار دیگر ملتها، نقشی فعال در معماری آینده بشریت ایفا میکنند.
شرق امروز، با برخورداری از پیشینه معنوی، سرمایه انسانی و بینشهای فلسفی ناب، میتواند فراتر از نگاه غرب، در طراحی چشماندازی جهانی مبتنی بر کرامت انسانی و عدالت فراگیر، نقشآفرین باشد. بازتعریف این جغرافیا، یعنی برپایی نظمی چندصدایی، که در آن تنوع فرهنگی به رسمیت شناخته شود و حکمتهای مختلف، چون رشتههایی در تاروپود یک حقیقت مشترک، به هم پیوند خورند.
در کنار این تحول، ضرورت بازتعریف نقش کنشگران حقوق بشر نیز رخ مینماید؛ کنشگرانی که دیگر نه صرفاً مدعیان حقوق فردی بر مبنای الگوهای غربی، بلکه حاملان مسئولیتهای اخلاقی، فرهنگی و معنوی خواهند بود.
کنشگر حقوق بشر در رهیافت شرقی، فردی است که پاسدار پیوند انسان با خداوند، طبیعت و جامعه است؛ کسی که در مدار حکمت، شفقت و عدالت، به دفاع از کرامت انسانی میپردازد. این کنشگر، نه در قالب تقابل و تخاصم، بلکه از مسیر دعوت، تذکر و همدلی، با زبان فطرت و منطق محبت، به احیای حقوق بشر در مقیاسی جهانی همت میگمارد.
علاوه بر این، بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی تمدنها میتواند ابزاری نیرومند برای نقد کاستیهای حقوق بشر کنونی باشد؛ کاستیهایی که گاه در اسیر شدن حقوق بشر در دامان سیاست قدرت، اقتصاد ابزاری و نسبیگرایی فرهنگی نمود یافته است. حکمتهای شرقی، با تأکید بر پیوستگی حقوق و مسئولیت، معنویت و عدالت، میتوانند به بازخوانی انتقادی حقوق بشر معاصر یاری رسانند و آن را از سطحینگری و فردگرایی مفرط برهانند. چنین نقدی، نه از سر تخاصم، که از سر دلسوزی برای تعالی انسان و پاسداشت حقیقت انسانی است؛ نقدی که با تکیه بر مشترکات فطری و تعالیم قدسی، راه را برای حقوق بشری جامعتر، عمیقتر و انسانمدارتر هموار میکند.
برگزاری نخستین اجلاس بینالمللی حقوق بشر در رهیافت شرقی (نهم و دهم اردیبهشت ۱۴۰۴ در قم)، به ابتکار سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، گامی استوار برای این بازتعریفهای بنیادین، چه در جغرافیای فرهنگی، چه در نقش کنشگران حقوق بشر و چه در نقد خلاقانه وضعیت موجود و حضور فعال تمدنهای شرقی در بازشناسی و تعمیق مبانی حقوق بشر بود. این سازمان که با رسالت تعمیق تفاهم فرهنگی- بینالمللی، تقویت گفتوگوی تمدنی و ترویج آموزههای قرآنی بر مبنای سلم و صلح و احترام به فطرت انسانی تأسیس شده، امروز با افتخار این بزم معرفت را سامان میدهد.
این اجلاس، مجالی برای گفتوگو، تبادل اندیشه و تعامل میان صاحبان خرد و فرهنگ از شرق و غرب جهان بود؛ مجالی که جانهای جویای حقیقت در فضای گفتوگوی توحیدی، برادرانه و عشقمحور، راههایی نو برای صیانت از کرامت انسانی و بنای نظمی انسانیتر و عادلانهتر خواهند گشود.
حقوق بشر، اگر از حصار صورت بیرون آید و به جان معنا پیوند خورد، میتواند از بستر رهیافت شرقی، جهانی نو بسازد؛ جهانی که در آن، صدای فطرت و نغمه عدالت، جانها را به هم پیوند زند.
امید است این اجلاس، نه پایان که سرآغازی باشد برای حرکتی جهانی؛ حرکتی که از بحر بیکران حکمت شرقی سیراب گردد و راه انسان را به سوی فردایی انسانیتر، عادلانهتر و الهیتر هموار سازد.
روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی