نتانیاهو یک کیکیمورا است
الکساندر پروخانف نویسنده، روزنامهنگار، عضو اتحادیه نویسندگان روسیه در پی تجاوز رژیم صهیونیستی به کشورمان مطلبی درباره جنایات جنگی اسرائیل و جنایت علیه بشریت نوشت.

نتانیاهو موجودی کوچک اما موذی است. هیچکس از دست او آرامش ندارد. او همه جا هست؛ در هر بشقابی، در هر دستمالی، در هر کفشی، در هر بمب زیرزمینی. او میوه میدهد، تخممرغ گندیده میگذارد. هر جا که او تخم میگذارد، انفجاری مهیب رخ میدهد، دست و پای قطع شده کودکان به پرواز در میآید، دانشگاهها و بیمارستانها بر زمین آوار میشوند. هر جا که او تخم میگذارد، دیگر حتی یک برگ علف هم رشد نخواهد کرد و هزار سال دیگر، انسانهای سوخته و سنگ شده پیدا خواهند شد.
این موجود کوچک و وحشی، موهبتی الهی برای یهودستیزانی است که با استناد به نتانیاهو، علیه یهودیان نفرت میپراکنند. او افسانه ««هولوکاست» را کاملًا نابود کرده است، گویی خاکستر یهودیان سوزانده شده در داخائو، بار دیگر به جسم نفوذ کرده، به ارتش اسرائیل پیوسته و شروع به کشتن کودکان و زنان فلسطینی کردهاند و در اوقات فراغت خود بین دو مراسم سوزاندن اجساد، پیجرها را به مواد منفجره مجهز میکنند و آنها را به عنوان هدایای تعطیلات به لبنان میفرستادند. نتانیاهو به دین یهود بیاحترامی کرده است. او همه مردم جهان را کنعانی میداند و آنها را به نفرین محکوم میکند. او معتقد است که خداوند، ستارگان، آبها، جنگلها و مردم را آفریده است تا در میان این ملتها، ملتی ظهور کند که خدا را خشنود سازد و توسط خداوند برگزیده شده است تا ملتهای دیگر را خفه کند.
نتانیاهو، با این تصور که خدا را خشنود میکند، در واقع خشم خدا را بر قوم یهود نازل کرده و خداوند که هزاران سال است بیوقفه قوم یهود را مجازات میکند، اکنون به خاطر تقصیر نتانیاهو، در حال آمادهسازی مجازاتی وحشتناک برای این قوم است. کابالیستها[2] نسبت به هولوکاست جدیدی که یهودیان را تهدید میکند، هشدار میدهند. نتانیاهو منادی این هولوکاست است و بهتر بود که او هرگز به دنیا نمیآمد.
«مورا» در زبان سانسکریت به معنای «مرگ» است. «کی» در این زبان به معنای «سایه» است. «کیمورا» به معنای «سایه مرگ» است. «کیکیمورا» به معنای «سایه سایه مرگ» نامیده میشود. نتانیاهو یک «کیکیمورا» است.
من صدای دانشمندان علوم سیاست را میشنوم که درباره جنگ بین اسرائیل و ایران، درباره گسترش هیولایی این جنگ، درباره بمبهای هستهای که از هواپیماهای اسرائیلی و آمریکایی شروع به افتادن خواهند کرد، فکر میکنند. من به ترامپ گوش میدهم که شبیه یک طوطی سلولوئیدی غولپیکر است که نخود در داخل آن قل قل میکند. به اردوغان گوش میدهم که نتانیاهو را جلادی بدتر از هیتلر خواند. به عکس پوگاچیوا[3] و گالکین* نگاه میکنم که ستاره داوود را به خود آویزان کردهاند.
به سنجابی که به باغم دویده و روی شاخههای درخت کاج مورد علاقهام میپرد نگاه میکنم. مثل موج صدا، صاف و شگفتانگیز است. دمی الهی دارد، در امتداد شاخه پخش میشود و ناگهان یخ میزند، به یک حرف صورتی الهی تبدیل میشود و با این نامه آغازین، شرح حال مرموزی درباره زیبایی کیهان، درباره لطافت مادری که به فرزند دلبندش نگاه میکند، آغاز میشود. درباره باغبانی که با انگشتانی پر از عشق، جوانههای درخت سیب را در زمین فرو میبرد. درباره اشعار لرمانتوف که «ابرهای آسمانی، سرگردانان ابدی» را سروده است. درباره هندل[4] آهنگساز که «موسیقی روی آب» را نوشت. درباره بارما و پوستنیک معماران که کلیسای جامع سنت باسیل را ساختند. درباره انیشتین فیزیکدان که نظریه نسبیت را مطرح کرد، نظریهای که بر اساس آن فضا به زمان تبدیل میشود، زمان به رودخانه تبدیل میشود، رودخانه به ستاره تبدیل میشود، ستاره به سنجاب تبدیل میشود و سنجاب روی شانه من نشسته است و من به او یک مهره طلایی میدهم تا آن را بجود.
این وقایعنگاری از دنیای شگفتانگیز آینده است که از میان تمام گورها، کورههای آدمسوزی، شکنجهگاهها، کلیساهای ویرانشده و نوزادان کشته شده برمیخیزد و به دنیایی از عشق و جاودانگی تبدیل خواهد شد.
من رویایی دارم
عقربههای ساعت از کار افتادهاند
زنگنوازها به برج ناقوس رفتهاند
اما زنگی در کار نیست. دو سنجاب صورتی
روی فانوسهای ستارههای جادویی در حال تاب خوردن هستند
ماکسیم گالکین مجری مشهور روسی به عنوان یک عامل خارجی در فدراسیون روسیه شناخته شده است.
منبع:
[1] . یک موجود افسانهای و روح خانگی در اساطیر اسلاو است. کیکیمورا در خانه مستقر میشود و دیگر تمایلی به ترک آن ندارد و زندگی را برای افرادی که در آنجا ساکن هستند طاقتفرسا میکند. هنگامی که کیکیمورا در یک خانه میماند، در پشت اجاق یا زیرزمین زندگی کرده و برای بدست آوردن غذا اغلب صداهایی مشابه با موشها از خودش ایجاد میکند. او را معمولًا مقصر اصلی فلج در خواب، کابوسها و هر چیز ناگواری که در شب رخ میدهد، میدانند و روسها حضورش را اغلب با خبر بد قلمداد میکنند.
[2] . کابالا از نظر لغوی به معنای قبولکردن است و در اصطلاح سنت، روش، مکتب و طرز فکری عرفانی است که از یهودیت ریشهگرفته و گاهی از آن با عنوان عرفان یهودی یاد میشود. کابالیستها اعتقاد دارند که درخت زندگی دیاگرام آفرینش است. آفرینش از بالاترین سفیروت (کتر) آغاز شده که عین سوف اور (نور بدون حد) نامیده میشود. این بالاترین سفیروت برای ذهن انسان قابل درک نیست. این انرژی از بالای درخت زندگی سرازیر شده و تمامی دنیا را ایجاد میکند.
[3] . آلا پوگاچیوا خواننده پاپ شوروی و روسیه
[4] . شاعر و آهنگساز دوران شوروی که مدتهای طولانی در اسرائیل زندگی میکرد.