مسیر سال؛ «معرفی توانمندیهای فرهنگی تصویر ایران را در سطح بینالملل بهبود میبخشد»
بهرهمندی از دیپلماسی فرهنگی برای رونق اقتصادی، نیازمند شناخت نیازهای جامعه میزبان و تعامل مؤثر با تولیدکنندگان داخلی است. رایزن فرهنگی ایران در غنا با اشاره به اهمیت صادرات خدمات علمی و فرهنگی، معتقد است که تقویت زیرساختهای ارتباطی و معرفی توانمندیهای فرهنگی ایران به بازارهای هدف، میتواند نه تنها سرمایهگذاران را به اقتصاد فرهنگ جذب کند، بلکه تصویر ایران را در سطح بینالمللی بهبود بخشد.

امیر حشمتی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در غنا درباره رویکردی که دستگاه دیپلماسی باید برای نقشآفرینی در مسیر تحقق شعار سال «سرمایهگذاری برای تولید» در پیش بگیرد، گفت: دستگاه دیپلماسی فرهنگی با در اختیار داشتن نمایندگیهای فرهنگی، بازوهای محیطی خوبی برای تشخیص نیازمندی فرهنگی جامعه هدف و انتقال اطلاعات آن به سرمایهگذاران اقتصاد فرهنگ در ایران دارد. اینکه در کشور میزبان، چه مدل محصولات فرهنگی اعم از فیلم، موسیقی، کتاب، صنایع دستی و ... یا چه مدل خدمات فرهنگی و حتی علمی مورد نیاز است، تعیین کننده خواهد بود. اگر به دادههای گفته شده، تحلیلهای روانشناسی و جامعهشناختی محیط هم ضمیمه شود، کار برای سرمایهگذار اقتصاد فرهنگ در ایران بیشتر تسهیل خواهد شد.
این متولی فرهنگی ادامه داد: از سوی دیگر، معرفی توانمندیهای ایران به جامعه میزبان برای تامین نیازهای علمی، فرهنگی و هنری، میتواند تقاضا برای دریافت محصولات و خدمات فرهنگی کشور را افزایش دهد. این افزایش تقاضا، مشوق ورود بیشتر سرمایهگذار به اقتصاد فرهنگ در ایران خواهد بود. بنابراین رصد مصارف علمی، فرهنگی و هنری محیط و انتقال دادهها به طرفهای ایرانی و معرفی توانمندیهای طرفهای ایرانی به جامعه میزبان، به افزایش سرمایهگذاری در اقتصاد فرهنگ منجر خواهد شد.
ضرورت حمایت از فعالیتهای فرهنگی
حشمتی درپاسخ به این که چگونه میتوان فعالیتهای فرهنگی خارج از کشور را در مسیر رونق سرمایهگذاری برای تولید قرار داد نیز گفت: هر فعالیت فرهنگی در خارج از کشور باید سنخیتی با اهداف ما و نیازهای جامعه میزبان داشته باشد. بنا به دلایل متعدد و متنوع، تقویت تولید به ویژه از طریق سرمایهگذاری یکی از اهداف کلان در کشور معرفی شده است. معتقدم این هدفگذاری اگر توسط مسئولان دارای نگاه فرهنگی، هدایت و حمایت شود میتواند منجر به انقلابی در فعالیتهای فرهنگی ایران در خارج از کشور شود. سالها بنا به دلایلی غیر موجه، مساله فرهنگ و اقتصاد جدا نگه داشته شد.
او افزود: اکنون که موضوع اقتصاد فرهنگ نه تنها مورد پذیرش بلکه مورد تاکید است، زمان آن فرا رسیده با اتصال نیازهای جامعه مخاطب به توانمندیهای فرهنگی ایران، نه تنها زمینه رونق سرمایهگذاری برای تولید را فراهم کرد، بلکه برای اولین بار، «فرهنگ» -که همیشه بار اضافی اقتصاد معرفی شده است- به عنوان منجی اقتصاد ایران عمل کند. از سوی دیگر، عرضه گسترده محصولات و خدمات فرهنگی ایران به خارج از کشور، هدف شماره یک سازمان، یعنی تصویر ایران را نیز دگرگون خواهد کرد.
حشمتی درباره برخی چالشهای فعالیتهای فرهنگی بینالمللی در رونق بخشیدن به سرمایهگذاری در داخل کشور نیز گفت: یکی از مهمترین مسائل ما، نبود نگاه و عملکرد بینالمللی در بسیاری از تولیدکنندگان خدمات و محصولات فرهنگی در ایران است. البته این موضوع چند عامل دارد، اول اینکه، بسیاری از تولیدکنندگان خدمات و محصولات فرهنگی در ایران، اطلاعات، علاقه یا قدرت پذیرش ریسک برای فعالیت بینالمللی ندارند. دوم، کشور ما دههها تحت تحریم بوده است و همین موضوع بازار فعالیت اقتصادی به ویژه در حوزه فرهنگ را بومی کرده است و عامل سوم، متولی ارائه مشاوره و حمایت از تولیدکنندگان خدمات و محصولات فرهنگی در ایران برای حضور در خارج مشخص نیست. این موضوع را سازمان به تنهایی نمیتواند اجرا کند چرا که عرصه و قدرت مانور فعالیت سازمان هرچند در خارج از کشور گسترده، اما در داخل محدود است.
او ادامه داد: به عنوان نمونه، در همین غنا طی شش ماه گذشته در دو مرحله (نشست با اهالی رسانههای غنا و نشست با تجار غنایی)، بخشی از خدمات و محصولات فرهنگی ایران به جامعه مخاطب معرفی شد. پس از آن، وقتی مشتریان با مجموعههای ایرانی که خود پیشنهاد فعالیت بینالمللی داده بودند ، ارتباط گرفتند موضوعاتی مانند فقدان تسلط طرف ایرانی به زبان انگلیسی، نداشتن زبانه انگلیسی در وب سایت طرفهای ایرانی، کار نکردن ایمیل طرف ایرانی و عدم پاسخگویی و ... توسط طرفهای غنایی مطرح شد.
ضرورت توجه به رهاورد صادرات فرهنگی
حشمتی افزود: در نمونه دیگر، در یکی از برنامههای رایزنی فرهنگی، بیش از180 جوان غنایی برای حضور در دورههای کوتاه مدت برخط آموزشی یک دانشگاه ایرانی پیش ثبتنام انجام دادند، اما مجموعه ایرانی برای دریافت یا انتقال شهریه ثبتنامکنندگان برنامه یا راهکار مشخصی نداشت. هر چند در موارد مطرح شده، رایزنی تا حدودی ورود و تلاش کرد، اما مجهز کردن تولیدکنندگان خدمات و محصولات فرهنگی در ایران به دامنه عملکرد بینالمللی نیاز به ورود مجموعههای دیگر نیز دارد.
این متولی فرهنگی درپاسخ به این که آیا با دیپلماسی فرهنگی فقط میتوان بر افزایش صادرات محصولات فرهنگی برای کمک به تحقق شعار سال، تمرکز کرد یا فعالیتهای دیگری نیز دراین زمینه میتوان متصور شد گفت: در پاسخ باید بگویم، خیر. به عنوان مثال صادرات خدمات علمی فرهنگی را نباید نادیده گرفت. به ویژه در برخی از کشورها مانند کشورهای آفریقایی که بعد مسافت یا نبود مسیرهای مستقیم هوایی یا کشتیرانی، مانعی در مسیر صادرات کالاهای فرهنگی است، صادرات خدمات علمی و فرهنگی میتواند حتی سودآورتر و کمهزینهتر از صادرات کالای فرهنگی باشد.
او در ادامه افزود: بهویژه اینکه کشور ما از نظر امکانات دانشگاهی اعم از سرمایه انسانی و نهادی، در وضعیت مطلوبی است اما همین امکانات، در داخل کشور به دلیل کاهش رشد جمعیت دانشجویی، بدون استفاده یا بهتر بگویم بدون مشتری مانده است. در حالی که کشورهای آفریقایی به دلیل رشد جمعت جوان و جویای علم خود و نبود زیرساختهای لازم برای ارائه متوازن خدمات دانشگاهی، بازاری مستعد برای صادرات خدمات علمی ایران است.
روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی