مسیر سال؛ «اقتصاد و فرهنگ، ترکیبی قدرتمند برای جذب سرمایه هستند»
دیپلماسی فرهنگی ایران با تغییر نگاه از ابزار هویتی به سرمایهای اجتماعی میتواند مسیر حمایت از تولید ملی و جذب سرمایهگذاری خارجی را هموار کند. رایزن فرهنگی ایران در قطر، این نوع نگاه نوین به فرهنگ را کلید اصلی تحقق اهداف اقتصادی کشور میداند.
_crop.jpg)
علی بختیاری رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قطر درباره این که دستگاه دیپلماسی فرهنگی ایران باید چه رویکردی نسبت به موضوع «سرمایهگذاری برای تولید» داشته باشد گفت: به نظرم دستگاه دیپلماسی فرهنگی در نخستین گام، باید نگاه خود را به مقوله فرهنگ تغییر دهد. در رویکرد سنتی، دیپلماسی فرهنگی اغلب بر معرفی میراث فرهنگی، هنر کلاسیک، برگزاری هفتههای فرهنگی و نمایشگاهها متمرکز است. این رویکرد برخاسته از نگاه به فرهنگ به عنوان یک ابزار هویتی است و تنها برای تقویت هویت ملی کاربرد دارد، در چنین حالتی، یک ملت برای اثبات هویت خود، شناسنامهاش را ارائه میکند که همان فرهنگ و مصادیق آن در قالبهای مختلف است.
او با تاکید بر ضرورت به روزرسانی تعریفی که از کارکردهای فرهنگ در عرصه سیاستگذاری و برنامهریزیهای فرهنگی وجود دارد افزود: این نگاه و کاربری فرهنگ، تا زمانی که به فرهنگ به عنوان یک سرمایه ملی توجه نشود، نمیتواند اهداف اقتصادی را محقق کند. فرهنگ ارزشمندترین و ماناترین سرمایه اجتماعی است که قابلیت عرضه دارد حتی میتواند به عنوان پیشران توسعه در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد، موفقیت را تضمین کند. این نکته جدیدی نیست و در کشورهای توسعه یافته، تجربه شده و قابل مشاهده و مطالعه است.
ضرورت تغییر نگاه سنتی به فرهنگ
این متولی فرهنگی ادامه داد: اگر بخواهم خیلی خلاصه بگویم، مهمترین و نخستین گام، تغییر نگاه سنتی به فرهنگ از ابزار هویتی به یک سرمایه عظیم اجتماعی است. سرمایهای که منحصر به فرد است و کم رقیب یا بیرقیب که میتواند هم چرخ تولید را به حرکت درآورد، هم بازاریابی را تسهیل کند و هم زمینه فروش را فراهم سازد. اما این امر چگونه ممکن است، جای بحث و بررسی دارد که در این فرصت اندک نمیگنجد اما در زمان مقتضی به آن خواهم پرداخت.
بختیاری درپاسخ به این که چگونه میتوان فعالیتهای فرهنگی خارج از کشور را به سمت رونق سرمایهگذاری برای تولید در داخل کشور سوق داد نیز گفت: کلید اصلی و بسیار مهم در این حوزه، همراهی و همافزایی حوزه فرهنگ واقتصاد است. همچنان که مقوله اقتصاد فرهنگ، ترکیبی روشن از نامهای این دو حوزه است. بر اساس تجربه کشورهای توسعه یافته و پیشرو در حوزه اقتصاد فرهنگ، ترکیب دو عنصر فرهنگ و اقتصاد، قدرتمندترین سیستمهای فرهنگی و اقتصادی را ایجاد کردهاند و امروزه سودآورترین حوزهها حوزههای تجاری سازی شده، فرهنگی هستند.
رایزن فرهنگی ایران در قطر ادامه داد: هر رویداد فرهنگی نیازمند یک پیوست اقتصادی است و هر رویداد اقتصادی نیازمند یک پیوست فرهنگی، برای این که بحث صرفا انتزاعی نباشد به صورت مصداقی میگویم. در طراحی یک رویداد فرهنگی باید نگاه کارآفرینانه حاکم باشد، باید پیوست اقتصادی داشته باشد، به عنوان مثال برگزاری یک نمایشگاه صنایع دستی یا خط، یا نقاشی، برنامهریزی فروش صرفا برای بازه زمانی برگزاری رویداد محدود نشود، بلکه در کمترین حالت بازار محصول ارائه شده رصد و شناسایی شود، ارتباطات برقرار شود و بستر فروش آنلاین آن از قبل تهیه شده باشد که امکان ادامه ارتباط را تسهیل و نیاز به حضور فیزیکی را به حداقل برساند.
جلب همراهی فعالان اقتصادی در رویدادهای فرهنگی
او گفت: دخیل کردن فعالان اقتصادی با تجربه در برگزاری رویدادهای فرهنگی میتواند به افزایش ضریب نگاه تجاری و تجاری سازی محصولات فرهنگی کمک کند. به طول کلی ضروری است که تفکر اقتصادی در حوزه فرهنگ ساری و جاری شود. تحقق این امر نیازمند برنامهریزی هوشمندانه و هدفمند است.
بختیاری درباره این که اصلیترین چالش فعالیتهای فرهنگی ایران در خارج از کشور برای جذب سرمایه به داخل چیست نیز افزود: بر اساس تجربه اینجانب و دیگر رایزنان فرهنگی، نبود یک راهبرد روشن و هماهنگی کافی بین نهادهای مختلف فرهنگی و اقتصادی کشور، یکی از مهمترین چالشهای این حوزه است. مشکل به همینجا ختم نمیشود که حتی در بین دستگاههای فرهنگی نیز هماهنگی و انسجام لازم برقرار نیست، موضوعی که باید به عنوان یک معضل بزرگ مورد مطالعه قرار گیرد و آسیبهایی روشن آن برطرف شود.
رایزن فرهنگی ایران در قطر ادامه داد: در مواردی همچون برگزاری اکسپوی باغبانی 2024 قطر، برگزاری جام جهانی فوتبال در سال 2022 این کشور و بسیاری موارد مشابه دیگر که فاصله معناداری بین بخش فرهنگ و اقتصاد دیده میشود، ضعف کار را به وضوح نشان میدهد. همچنان که فعالیتهای فرهنگی پراکنده بدون داشتن هدف اقتصادی مشخص سرنوشت مشابهی دارند.
او درباره دیگر چالشهای مهمی که در این رابطه وجود دارد گفت: دومین چالشی که میتوانم به آن اشاره کنم، نبود زیرساختهای لازم برای توسعه اقتصاد فرهنگ است. فقدان استاندارد برای محصولات و تولیدات فرهنگی، نقص جدی زیرساختهای گردشگری و مواردی از این قبیل موانع جدی بر سر راه جذب سرمایهگذار و تقویت اقتصاد فرهنگی هستند.
نگاهی به برخی چالشهای پیش رو
نکتهای که اغلب رایزنهای فرهنگی از آن به عنوان یکی از چالشهای اصلی در مسیر دنبال کردن اهداف فرهنگی و تحقق دیپلماسی فرهنگی یاد میکنند؛ تصویر نادرستی که برخی رسانه های غربی از ایران نشان دادهاند؛ بختیاری دراین باره نیز گفت: چالش دیگر، تصویر بینالمللی ایران است که گاهی بیش از حد سیاسی شده و ظرفیتهای فرهنگی و اقتصادی کشور را به درستی معرفی نمیکند. همچنین، مشکلات ساختاری مثل موانع قانونی، تحریمها و مسائل بانکی باعث میشوند سرمایهگذار خارجی بهراحتی وارد ایران نشود.
او درباره این که آیا دیپلماسی فرهنگی فقط باید بر صادرات محصولات فرهنگی تمرکز کند یا ظرفیتهای دیگری نیز برای کمک به تحقق شعار سال وجود دارد افزود: ظرفیت دیپلماسی فرهنگی به هیچ وجه نباید فقط به صادرات فیزیکی محصولات فرهنگی محدود و خلاصه شود. فرصتهای زیادی وجود دارد که هنوز به خوبی از آنها استفاده نکردهایم. جذب سرمایهگذاری خارجی در حوزه تولید و توسعه محصولات فرهنگی، تقویت همکاریهای علمی و فناوری و ترویج گردشگری در حوزههای مختلف اعم از گردشگری فرهنگی، طبیعت و درمانی از حوزههایی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند، اگر چه در هر حوزه مشکلاتی نیز پیش رو داریم.
این متولی فرهنگی درباره اهمیت بهرهمندی از کارکردهای دیپلماسی فرهنگ گفت: دیپلماسی فرهنگی این توان را دارد که در کنار تقویت روابط فرهنگی با دیگر کشورها، روابط اقتصادی را نیز رونق بخشد و فرصتهای جدیدی برای همکاری و سرمایهگذاری ایجاد کند. به نظر من، دیپلماسی فرهنگی باید به عنوان ابزاری چندوجهی مورد استفاده قرار گیرد؛ نه تنها صادرات فرهنگی را افزایش دهد، بلکه زمینه جذب سرمایهگذاری و توسعه در دیگر حوزههای فرهنگی و اقتصادی را فراهم کند.