صلحدوستی مردم ایران ریشه در فرهنگ غنی و آموزههای انسانی این سرزمین دارد- خبرنگار قزاقستانی
در دنیای پرآشوب امروز، درک متقابل فرهنگی و تقویت پیوندهای تاریخی میان ملتها، بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. ایران و قزاقستان، دو کشور بزرگ منطقه با ریشههای عمیق تاریخی و فرهنگی، همواره بستری برای تبادلات غنی انسانی و ادبی بودهاند.

برای بررسی این روابط و نگاهی عمیقتر به جایگاه فرهنگ ایران و روحیه صلحطلبی مردمانش از منظر یک کارشناس قزاق، به سراغ خانم گوهر عمرخانوا، خبرنگار و دانشجوی ایرانشناسی در دانشگاه ملی الفارابی قزاقستان رفتیم. او که سالهاست بر روی ادبیات و تاریخ معاصر ایران تحقیق میکند، با نگاهی دقیق و موشکافانه، به سوالات ما پاسخ میدهد.
سوال: خانم عمرخانوا، از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید سپاسگزاریم. بهعنوان یک خبرنگار و ایرانشناس از کشور قزاقستان، جایگاه فرهنگ و ادبیات ایران را در منطقه و جهان چگونه ارزیابی میکنید؟
پاسخ: باعث افتخار است که در خدمت شما باشم. به نظر بنده، فرهنگ و ادبیات ایران یک اقیانوس بیکران است که تأثیر آن نه تنها در منطقه، بلکه در گستره وسیعی از جهان، از بالکان تا شبهقاره هند و آسیای مرکزی، قابل مشاهده است. برای ما در قزاقستان، ادبیات فارسی صرفاً یک ادبیات خارجی نیست، بلکه بخشی از میراث مشترک ماست. شاعران بزرگی چون فردوسی، خیام، سعدی، حافظ و مولانا، قرنهاست که در خانههای ما حضور دارند و اشعارشان سینه به سینه نقل میشود.
حکیم «آبای قونانبای»، بزرگترین شاعر و متفکر ملی قزاقستان، عمیقاً تحت تأثیر این بزرگان بود و اشعار آنان را به زبان قزاقی ترجمه و تفسیر میکرد. این نشان میدهد که ادبیات ایران، حامل پیامهای جهانشمول انسانی مانند خرد، عشق، و صلح است که مرزهای جغرافیایی و زبانی را در مینوردد.
در دنیای امروز نیز، سینمای ایران، موسیقی و هنرهای تجسمی آن، به عنوان یک صدای مستقل و عمیق در جهان شناخته میشود. هم اکنون تبادل ادبی بین ایران و قزاقستان در جریان است و آثار قزاقی به فارسی و آثار فارسی به قزاقی ترجمه و منتشر می شود و خوانندگان دو کشور از این آثار استقبال می کنند.
سوال: به نکته خوبی اشاره کردید. تبادلات ادبی میان ایران و قزاقستان در حال حاضر در چه وضعیتی قرار دارد و چه ظرفیتهایی برای آینده وجود دارد؟
پاسخ: این تبادلات همواره وجود داشته است، اما در دوران معاصر با تأسیس کرسیهای زبان فارسی در قزاقستان و مراکز ایرانشناسی، شکل آکادمیک و منسجمتری به خود گرفته است. آثار نویسندگان معاصر ایرانی به زبان قزاقی ترجمه شده و متقابلاً ادبیات قزاقی نیز به فارسیزبانان معرفی گردیده است. به عنوان مثال، رمان «راه آبای» اثر مختار عیوض اف، رمان "امیدم را از دست نخواهم داد" اثر نعمت کلیمبتوف، دیوان شعر "اشعار موزون ماقپال" اثر ماقپال ژومابای، منظومه "لیلی و مجنون" اثر شاه کریم خدایبردی و مجموعه داستانهای "سماور مادربزرگ" اثر دیدآخمد آشیمخانلی و دیگران به فارسی ترجمه شده و با استقبال خوبی روبرو شد.
با این حال، ظرفیتها بسیار بیشتر از وضعیت فعلی است. ما نیازمند یک نهضت ترجمه دوجانبه هستیم تا نسل جوان دو کشور با ادبیات مدرن و دغدغههای امروزی یکدیگر بیشتر آشنا شوند. برگزاری هفتههای فرهنگی، کارگاههای مشترک نویسندگان و شاعران، و حمایت از پروژههای ترجمه میتواند این مسیر را هموارتر کند.
سوال: یکی از جنبههایی که اغلب در تحلیلهای سیاسی نادیده گرفته میشود، روحیه و منش ملتهاست. شما به عنوان کسی که با ایرانیان در ارتباط بودهاید، روحیه صلحطلبی آنان را چگونه توصیف میکنید؟ این موضوع در داستان پناه دادن به قزاقها در گذشته چگونه تجلی یافته است؟
پاسخ: این یکی از مهمترین مشاهدات من است. برخلاف تصویری که گاهی در رسانههای غربی از ایران ارائه میشود، روحیه غالب مردم ایران، صلحدوستی و مهماننوازی است که ریشه در فرهنگ غنی و آموزههای انسانی این سرزمین دارد. بهترین گواه تاریخی برای ما قزاقها، داستان مهاجرت اجدادمان در دوران قحطی و فشار حکومت شوروی سابق در دهه ۱۹۳۰ است. در آن دوران سخت، هزاران قزاق برای بقا به مرزهای ایران پناه آوردند.
مردم ایران، بهویژه در استان گلستان، با آغوش باز از آنان استقبال کردند، به آنها پناه دادند، و امکان زندگی و کار را برایشان فراهم کردند. این صرفاً یک اسکان موقت نبود؛ ایرانیان آنها را به عنوان بخشی از جامعه خود پذیرفتند. امروز، جامعه قزاقهای ایران در گرگان و بندر ترکمن و گنبد کاووس، با حفظ هویت فرهنگی خود، در آرامش و امنیت زندگی میکنند و خود را ایرانی-قزاق میدانند. این رفتار، نمونهای درخشان از روحیه انسانی و صلحطلبی ملتی است که در عمل نشان دادهاند به کرامت انسانی باور دارند.
سوال: در شرایط کنونی جهان، شاهد نقض قوانین بینالمللی و تهدید حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها هستیم. از منظر حقوق بینالملل، این روند چه خطراتی برای صلح جهانی دارد؟
پاسخ: این یکی از بزرگترین تهدیدات علیه نظم و ثبات جهانی است. اصل حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشورها، سنگ بنای منشور ملل متحد و اساس روابط بینالملل است. هرگونه تضعیف این اصل، جهان را به سمت هرجومرج و قانون جنگل سوق میدهد. وقتی کشوری به خود اجازه میدهد به بهانههای مختلف، حاکمیت کشور دیگری را نقض کند، در واقع در حال باز کردن جعبه پاندورا است و این میتواند به یک دومینوی خطرناک از درگیریها در سراسر جهان منجر شود.
قزاقستان به عنوان کشوری که سیاست خارجی چندوجهی و مبتنی بر احترام به قوانین بینالمللی را دنبال میکند، همواره بر حلوفصل اختلافات از طریق دیپلماسی و گفتگو تأکید دارد. ما معتقدیم که امنیت پایدار تنها در سایه احترام متقابل به حاکمیتها و قوانین بینالمللی به دست میآید.
سوال: با توجه به این موضوع، تهدیدهای نظامی و حمله به ایران از سوی اسرائیل و آمریکا را چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید چنین اقدامی چه تأثیری بر صلح منطقهای و جهانی خواهد داشت؟
پاسخ: حملات اخیر به ایران نشان دادند که گزینه نظامی نمی تواند راه حل صحیحی باشد و فاجعه جبران ناپذیری برای کل منطقه و جهان به همراه دارد. ایران یک کشور قدرتمند با موقعیت ژئوپلیتیکی بسیار حساس در چهارراه انرژی جهان است. بیثبات کردن ایران، به معنای بیثبات کردن خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز است. چنین درگیریای، بازارهای انرژی را مختل میکند، موجهای جدیدی از افراطگرایی را به راه میاندازد و بحرانهای انسانی غیرقابل کنترلی را به دنبال خواهد داشت.
صلح و ثبات در خلیج فارس و خاورمیانه برای تمام کشورهای اوراسیا، از جمله قزاقستان، اهمیت حیاتی دارد. بنابراین، هرگونه تهدید یا اقدام نظامی نه تنها غیرقابل قبول است، بلکه یک اشتباه استراتژیک با پیامدهای جهانی است. جامعه بینالمللی باید تمام تلاش خود را برای کاهش تنشها و بازگشت به مسیر دیپلماسی به کار گیرد. تنها راه پیش رو، گفتگو و احترام به حق حاکمیت کشورهاست، نه زبان تهدید و زور که تاریخ نشان داده است هرگز به صلح پایدار منجر نمیشود.
سوال: خانم عمرخانوا، از تحلیلهای عمیق و ارزشمند شما بسیار متشکریم.
پاسخ: من هم از شما سپاسگزارم. امیدوارم روزی برسد که درک فرهنگی جایگزین تقابلهای سیاسی شود و شاهد صلح و دوستی پایدار میان همه ملتها باشیم.
روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی