• 1404/05/27 - 14:56
  • 121
  • زمان مطالعه : 16 دقیقه
  • /ZULd

کتاب «علم و دین در افق جهان بینی توحیدی» به زبان آلمانی در اتریش رونمایی شد- به همراه گزارش نقد و بررسی

نشست آکادمیک «علم و دین در افق جهان‌بینی توحیدی» به میزبانی خانه حکمت ایران در وین برگزار شد. این رویداد که شامل ارائه کتاب و بحث‌های علمی بود با سخنرانی مهدی گلشنی استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی شریف، عضو فرهنگستان علوم‌ جمهوری اسلامی ایران و پیشگام حوزه علم و دین در ایران، آغاز شد.

گلشنی عضو فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران در این نشست به معرفی دیدگاه‌های خود از کتابش پرداخت که با اهتمام رایزنی فرهنگی ایران در اتریش به آلمانی ترجمه و سپس از سوی انتشارات یونی- دیالوگ در وین منتشر شده بود.

وی در توضیح چرایی نوشتن کتاب «علم و دین در بستر یکتاپرستی» گفت: در دوران تمدن اسلامی، علم در چارچوبی خداباورانه شکل گرفت. دانشمندان مسلمان معتقد بودند که فعالیت علمی نوعی عبادت خداست و همه این طرز فکر را داشتند. این ذهنیت در قرون وسطی در دنیای مسیحیت نیز ادامه یافت و به آغاز علم مدرن با کوپرنیک، کپلر، گالیله و نیوتن رسید، که آن‌ها نیز معتقد بودند دین‌شان و فعالیت علمی‌شان نوعی عبادت است.

گلشنی افزود: اما این نوع طرز فکر در قرن‌های هفدهم، هجدهم و نوزدهم به اوج رسید و در قرن نوزدهم به قدرت بیشتری دست یافت. در نیمه اول قرن نوزدهم، اگوست کنت نظریه پوزیتیویسم را مطرح کرد که می‌گفت تنها آنچه از طریق حواس ما به دست می‌آید ارزشمند است و بقیه چیزها بی‌ارزش‌اند؛ بنابراین دین و فلسفه کنار گذاشته شدند. این رویکرد در قرن نوزدهم با نظریه داروینیسم و فرویدیسم تقویت شد و در نیمه اول قرن بیستم نیز ادامه یافت.

وی همچنین بیان کرد: در آغاز قرن بیستم، مکتب پوزیتیویسم منطقی ظهور کرد که می‌گفت تنها آنچه از طریق حواس قابل اثبات باشد، دارای معناست و امور فلسفی و دینی را بی‌معنا و قابل صرف نظر دانستند. همچنین ظهور نظریه کوانتوم توسط بور، بورن و هایزنبرگ به کنار گذاشتن مفهوم علیت و تکیه صرف بر داده‌های حسی کمک کرد. اینشتین و پلانک تلاش کردند این نگاه را نقد کنند، اما موفق نبودند چون خودشان نیز تا حدی این مبانی را پذیرفته بودند.

این استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی شریف درباره شرایط فکری در قرن بیستم توضیح داد: کارل پوپر گفت ارزش‌های اخلاقی را نمی‌توان از علوم تجربی به دست آورد. سپس پیتر مداور، برنده جایزه نوبل پزشکی، اظهار داشت که پرسش‌های اخلاقی را علم نمی‌تواند پاسخ دهد و این‌ها باید توسط دین یا فلسفه پاسخ داده شوند. علاوه بر این، پرسش‌های نهایی بشریت مانند «از کجا آمده‌ام؟»، «هدف من در این جهان چیست؟» و پرسش‌های بنیادینی که علم قادر به پاسخ دادن به آن‌ها نیست، مانند «چرا این جهان هست؟» و «چرا چنین قوانینی بر جهان ما حاکم است؟»، تنها از طریق دین یا فلسفه قابل پاسخ‌اند.

وی به شکل گیری فلسفه علم در نیمه دوم قرن بیستم اشاره کرد و افزود: فیلسوفان علم اظهار کردند که هر نظریه علمی بر پایه اصول متافیزیکی (فراتر از فیزیک) استوار است که از خود علم گرفته نشده بلکه از فلسفه یا دین می‌آید و بر علم حاکم است. به عنوان مثال، هندسه اقلیدسی بر پنج اصل استوار است و نظریه نیوتنی بر سه قانون و قانون جاذبه. در نظریه کوانتوم، یک دیدگاه می‌گوید علیت وجود ندارد و شانس بر جهان حاکم است و نظریه دیگر (نظریه بوهم) علیت را قبول دارد؛ هر دو نظریه تمام داده‌های تجربی را توضیح می‌دهند و هنوز هیچ کدام رد نشده‌اند. اگر به اسلام باور داشته باشیم، اسلام دیدگاه علیت را قبول دارد.

گلشنی ادامه داد: این دیدگاه‌ها باعث شدند فلسفه وارد علم شود و دانشگاه‌های مهم غربی مانند آکسفورد، کمبریج، پرینستون و کلمبیا فلسفه را در برنامه‌های خود وارد کنند. اینشتین به مخالفانش می‌گفت که باید با فیلسوفان بنشینید و مشکلات را حل کنید اما فیزیک‌دان‌ها گوش نمی‌کردند. امروزه فلسفه به شدت در دانشگاه‌های معتبر غربی حضور دارد.

عضو فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران در ادامه، به تقویت دین در اروپا اشاره کرد و گفت: دین نیز بیدار و تقویت شد؛ انجمن اروپایی علم و الهیات هر دو سال یک بار کنفرانس‌هایی در شهرهای مهم اروپا برگزار می‌کند که من در چندین دوره آن شرکت کرده‌ام. این کنفرانس‌ها بسیار مفید بوده و از ادیان مختلف حضور داشتند و فیلسوفان نیز در آن‌ها شرکت کردند. همچنین مؤسسه فارادی برای علم و دین در کمبریج و مرکز ایان رمزی در آکسفورد تأسیس شدند که دین را تقویت کردند.

وی افزود: «بنیاد جان تمپلتون» هم مسابقه‌ای برگزار کرد تا دانشگاه‌ها را به برگزاری دوره‌های علم و دین ترغیب کند. من در این مسابقه شرکت کردم و از میان ۲۰۰۰ شرکت‌کننده از دانشگاه‌های جهان، پیشنهاد دوره من جزو ۱۵۰ دوره برگزیده و جایزه گرفته شد.

فیلسوفان مسلمان و مسیحی نظرات مشترکی دارند

گلشنی در ادامه بیان کرد: دوره‌ای که پیشنهاد دادم چند موضوع داشت و بنیاد خواست که من کتابی بنویسم که این موضوعات را پوشش دهد. در سال ۱۹۹۵ این پیشنهاد شد و در سال ۲۰۰۷ دوره «علم و دین» را در دانشگاه صنعتی شریف برگزار کردم و موضوعات جدیدی اضافه کردم. سپس در سال‌های اخیر که می‌خواستم کتاب «علم و دین در بستر یکتاپرستی» را منتشر کنم، موضوعاتی مانند «آگاهی مادی نیست» را اضافه کردم که پیشرفت مهمی در غرب است. بیشتر دانشمندان غربی معتقد بودند روح انسان مادی است، اما اکنون برخی از مهم‌ترین آن‌ها می‌گویند روح غیرمادی است و برخی فیلسوفان غربی کتابی در این باره نوشته‌اند.

این استاد دانشگاه با اشاره رابطه علم و دین در جهان اسلام و نکاتی که در کتاب خود به آن پرداخته است، گفت: علم نمی‌تواند به بسیاری از سوالات مهم انسان پاسخ دهد. بعد به موضوعاتی درباره وجود پرداخته‌ام که معمولاً دانشمندان ملحد علیه دین مطرح می‌کنند و فیلسوفان و دانشمندان دینی پاسخ داده‌اند. در این بخش، نظرات فیلسوفان و دانشمندان مسلمان و مسیحی درباره وجود خدا، آفرینش جهان، معجزات، شرور، هدفمندی جهان، رستاخیز، رابطه علم و ارزش‌ها، و امکان علم دینی آمده است. همچنین، نظریه‌ای درباره علم دینی دارم که کتابی در این زمینه نوشته‌ام.

گلشنی در ادامه گفت: این کتاب برای فیلسوفان مسیحی و یهودی در آمریکا و اروپا ارسال شد و بسیاری آن را پذیرفتند و جملات تشویق‌آمیزی از آن‌ها را در پشت کتاب آورده‌ام. یکی از ویژگی‌های مهم کتاب این است که نشان می‌دهد فیلسوفان مسلمان و مسیحی (باورمندان ادیان ابراهیمی) نظرات بسیار مشترکی دارند. آیت‌الله استاد مطهری همان چیزی را می‌گوید که فیلسوفان و دانشمندان انگلیسی یا آمریکایی می‌گویند. این موضوع در دانشگاه‌های معتبر غربی بسیار مهم بوده است.

وی همچنین، ابراز کرد: متأسفانه این مباحث به کشور ما راه پیدا نکرده و علت آن تأثیر برخی عوامل غربی است، اما به نظر من این یکی از ویژگی‌های مهم کتاب است. این کتاب توسط برخی فیلسوفان و دانشمندان غربی با استقبال خوبی مواجه شده است.

همچنین، مانفرد هاوزر، مدرس و ‌پژوهشگر فلسفه در اتریش نیز درباره علم و دین در افق جهان‌بینی توحیدی و نکات مهمی که گلشنی در کتاب خود به آن پرداخته است بیان کرد:  استاد گلشنی در مقدمه کتاب توضیح می‌دهد که رابطه علم و دین در طول تاریخ چگونه شکل گرفته است. علم در ابتدا در بستری دینی پدید آمد، اما با ظهور داروینیسم در قرن نوزدهم، فرویدیسم و پوزیتیویسم در اوایل قرن بیستم، خودآگاهی دانشمندان به جایی رسید که معتقد بودند در آینده می‌توانند بدون دین پیش بروند. 

این پژوهشگر افزود: این روند در نیمه دوم قرن بیستم تغییر کرد، زمانی که اثرات منفی علم سکولار بر انسان و محیط زیست آشکار شد. از دهه ۱۹۶۰، تمایل به گفت‌وگو بین دین و علم افزایش یافت، اما هنوز نشانه‌ای از همزیستی کامل دیده نمی‌شود.

وی در پایان توضیحات خود گفت: من از حجم اطلاعات گردآوری‌شده توسط نویسنده و دقت او در بررسی استدلال‌های مختلف بسیار تحت تأثیر قرار گرفته‌ام. با نویسنده موافقم که دانشمندان باید با خدا و پرسش‌های دینی درگیر شوند. اما آیا مشکل بین دین و علم واقعاً حل می‌شود اگر دیگر هیچ ملحدی وجود نداشته باشد؟ می‌بینیم که حتی افراد دیندار نیز برای زندگی مسالمت‌آمیز با یکدیگر مشکل دارند.

محمد ‌والدمن اسلام شناس اتریشی و مترجم کتاب علم و دین در افق جهان بینی توحیدی نوشته مهدی گلشنی گفت: این کتاب از جایگاهی خاص به رابطه میان علم و دین نگاه می‌کند؛ جایگاهی که در آن، نه علم بی‌نیاز از دین فرض می‌شود و نه دین بی‌نیاز از علم.

وی با طرح این سوال که آیا علم مدرن می‌تواند بدون پیش‌فرض‌های متافیزیکی به کار خود ادامه دهد؟ بیان کرد: وقتی بنیان‌گذاران علوم جدید اغلب افرادی مؤمن بودند، آیا این تنها یک اتفاق تاریخی است یا نشانه‌ای از نیاز ذاتی علم به ایمان و باور به نظم و عقلانیت جهان؟ اگر میان ساختار ذهن انسان و ساختار جهان هماهنگی وجود دارد، ریشه این هماهنگی کجاست؟ آیا باید آن را تصادفی دانست یا نشانه‌ای از آفرینش هدفمند؟

این اسلام شناس اتریشی همچنین، ابراز کرد: جهان‌بینی اسلامی، با محوریت توحید، ریشه در وحی اسلامی دارد، به طبیعت نگاهی کل‌نگر دارد، واقعیت را دارای مراتب می‌داند، و مصالح مادی و معنوی بشر را توأمان در نظر می‌گیرد. در این نگاه، انسان بخشی از یک نظم کیهانی است و باید همه فعالیت‌های خود—از جمله فعالیت‌های علمی و فناوری—را با این نظم هماهنگ سازد. اگر این تغییر ذهنیت در نسل کنونی دانشمندان پدید نیاید، علم آینده ممکن است به جای خدمت به انسان، به نتایجی ویرانگر منجر شود.

پس از آن، رضا غلامی، رایزن فرهنگی ایران در اتریش نیز به بررسی مرزبندی قلمروهای علم و دین پرداخت و گفت: افتخار دارم که امروز درباره کتاب علم و دین در افق جهان‌بینی توحیدی صحبت کنم، اثری که می‌تواند همانند «چراغ راه» در مطالعات ایرانی و جهانی علم و دین تلقی شود.

وی افزود: این حوزه که از دهه ۱۹۶۰ توسط پژوهشگرانی چون ایان باربور به عنوان یک رشته میان‌رشته‌ای توسعه یافت، امروز در دانشگاه‌های جهان جایگاه مستحکمی دارد.  کتاب دکتر گلشنی که توسط انتشارات «یونی-دیالوگ‌» و دانشگاه بین المللی المصطفی منتشر و ترجمه شده، پتانسیل تبدیل شدن به کتاب مرجع در این ادبیات جهانی را دارد.

وی درباره محورهای هفتگانه  این کتاب توضیح داد: استاد گلشنی با تسلط بر فیزیک مدرن و آموزه‌های قرآنی، دیدگاه «ممتازی» ارائه می‌دهد. او به‌عنوان یک فیزیکدان برجسته، با پیچیدگی‌های مکانیک کوانتومی و نسبیت کاملا آشناست و به‌عنوان یک عالم دینی، حکمت معنوی وحی را درک می‌کند. این «تخصص دوگانه» به او اجازه می‌دهد رابطه علم و دین را به شکلی منحصربه‌فرد کاوش کند.

رایزن فرهنگی ایران در اتریش افزود: در‌ واقع، این ترکیب خاص، مشکلی رایج را حل می‌کند. اغلب، عالمان دینی فاقد دانش عمیق علمی هستند یا دانشمندان درک کاملی از دین ندارند. این عدم توازن باعث ایجاد سوءتفاهم عمیق می‌شود.

غلامی همچنین درباره نگاه تاریخی رابطه خدا و دانشمندان، بیان کرد: بسیاری گمان می‌کنند علم به «جهان‌بینی بی‌خدا» منجر می‌شود، اما استاد گلشنی شواهدی ارائه می‌کنند‌ تا بگویند تاریخ خلاف این را نشان می‌دهد. کتاب اشاره می‌کند که دانشمندانی مانند نیوتن و ماکسول به خدا ایمان داشتند. اما تفاوت بین «باور عامه» که خدا را به‌صورت انسانی می‌بیند و «درک عمیق» نخبگان که خدا را با نگاه فلسفی و انتزاعی تصور می‌کنند، مهم است.

وی افزود: این تمایز به دلیل تفاوت در تفکر افراد اهمیت دارد. مردم عادی تحت تأثیر تجارب حسی، خدا را ساده تصور می‌کنند، اما دانشمندان با استدلال پیچیده، درک عمیق‌تری از خدا دارند که ممکن است برای غیرمتخصصان غریب باشد. این کتاب ما را به درک این نگاه ظریف دعوت می‌کند.

رویکردهای متفاوت به علم در اسلام و مسیحیت 

رایزن فرهنگی ایران در اتریش، نکاتی را در رابطه با رویکردهای متفاوت به علم در اسلام و مسیحیت ارایه داد و بیان کرد: کتاب نشان می‌دهد که اسلام علم را «وظیفه‌ای مقدس» می‌داند که باید آزادانه به آن دست یافت، در حالی که مسیحیت تاریخی گاهی آن را تهدید می‌دید و ناهماهنگی میان آموزه‌های کلیسا و کشفیات علمی را تحمل نمی‌کرد.  این تصور که علم و دین همیشه در تعارض‌اند، اغلب از تعمیم تجربه مسیحیت، مانند ماجرای گالیله و کلیسا، به همه ادیان ناشی می‌شود.

غلامی با تاکید بر اینکه در حقیقت، رویکرد اسلام ریشه در ساختار آن دارد، بیان کرد: کتاب پنج دلیل برای هماهنگی علم و دین در اسلام ذکر می‌کند:  یک. علم ارزش ذاتی دارد، نه فقط ابزاری است.  دو. تاریخ اسلام فاقد آزار سیستماتیک دانشمندان است.  سه. تعالیم اسلامی بر پایه عقل و استدلال است.  چهار. علم و دین «زمینه‌های جداگانه‌ای» دارند اما مکمل‌اند.  پنج. اسلام آبادانی دنیا را تشویق می‌کند و آبادانی دنیا محصول رشد آزاد علم است. این اصول، «زمین حاصلخیزی» برای همزیستی علم و دین فراهم می‌کنند، برخلاف جوامعی که این پایه‌ها را ندارند.

وی درباره محدودیت‌های علم و قدرت وحی توضیح داد: در این نقطه، ضروری است تأکید کنیم که تعارض میان علم و دین اغلب محصول سوءتفاهم در مورد قلمرو هریک است. علم و دین هر یک حوزه مشخصی دارند: علم به کشف قوانین طبیعی و توضیح جهان مادی می‌پردازد، در حالی که دین به پرسش‌های معنایی، اخلاقی و متافیزیکی پاسخ می‌دهد. هنگامی که علم وارد حوزه دین شود و ادعاهای متافیزیکی مطرح کند، یا دین بخواهد نظریات علمی ارائه دهد، تداخل ناخواسته‌ای رخ می‌دهد که منجر به سوءتفاهم می‌شود.

رایزن فرهنگی ایران در اتریش افزود: قرآن در آیاتی مانند «وَ یُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ» تاکید می‌کند دانشی منحصربه‌فرد ارائه می‌دهد که علم به تنهایی به آن نمی‌رسد. منظور از این دانش در قرآن دانشی است جامع و‌کامل برای هدایت انسانها به سمت سعادت حقیقی.  این دیدگاه ذهنیت «علم همه‌چیز را می‌داند» را به‌ چالش می کشد و علم را از «ورود به عرصه‌ای که توانایی مشاهده در آن عرصه را ندارد» برحذر می‌دارد. در‌واقع، این ایده یک رویکرد «دانش متنوع» را ترویج می‌کند که در آن وحی و علم هر یک نقاط قوت خود را دارند. علم در توضیح دنیای مادی قوی است، اما باید در برابر پرسش‌های متافیزیکی مانند هدف زندگی یا ماهیت روح، فروتنی نشان دهد.

غلامی درباره مسیر متعادل اسلام ابراز کرد: قرآن در آیه ۶۱ سوره هود با بیان «هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا» یک «راه میانه» ارائه می‌دهد که نه دنیا و بهره‌مندی اخلاقی از آن را رد می‌کند و نه مانند ماتریالیسم سکولار آن را می‌ستاید.  برخلاف رنسانس که به نگاه انسان‌محور روی آورد و طبیعت را منبعی برای بهره‌برداری دید، اسلام پیشرفت را با مسئولیت اخلاقی متعادل می‌کند. این تعادل از «علم پایدار» حمایت می‌کند که فناوری را پیش می‌برد اما به ارزش‌های اخلاقی پایبند است. این رویکرد از افراط در نادیده گرفتن پیشرفت مادی یا دنبال کردن آن بدون توجه به عواقب جلوگیری می‌کند.

رایزن فرهنگی ایران در اتریش، با درنظر گرفتن فلسفه به‌عنوان پل بیان کرد: استاد گلشنی با استفاده از فلسفه علم، تحلیل‌های خود را عمیق‌تر کرده است. با کاوش پرسش‌هایی مانند چیستی دانش یا حقیقت علمی، کتاب را برای عالمان دینی، دانشمندان و فیلسوفان جذاب کرده است. این نگاه فلسفی، کتاب را به «فضایی مشترک» برای گفت‌وگو تبدیل می‌کند. این اثر نه‌تنها برای عالمان دینی، بلکه برای کسانی که بنیان‌های علم را مطالعه می‌کنند، ارزشمند است و گفت‌وگویی غنی‌تر را ترویج می‌دهد.

غلامی ادامه داد: این کتاب خواستار رویکردی «تحول‌آفرین» به علم است که شامل:  فراتر رفتن از مشاهده‌محوری،  گنجاندن ارزش‌های اخلاقی در علم،  پذیرش واقعیت‌های پیچیده فراتر از ماتریالیسم مکانیکی،  استفاده از روش‌های متنوع برای کشف حقیقت و  پاسخ به «پرسش‌های بزرگ» درباره معنا و هدف زندگی است.

وی همچنین، گفت: این دیدگاه «کل‌نگر» علم را به‌صورت یکپارچه می‌بیند، نه مجموعه‌ای از رشته‌های جداگانه. این رویکرد علم را با ارزش‌های متعالی انسانی‌تر می‌کند و در جهانی که فناوری سرد و غیرانسانی به نظر می‌رسد، امیدی تازه ارائه می‌دهد.

رایزن فرهنگی ایران در اتریش با اشاره به تاثیرات هوش مصنوعی در جهان، ابراز کرد: در جهانی که با بحران‌های وجودی مانند اخلاق هوش مصنوعی یا تخریب محیط‌زیست روبه‌روست، این دیدگاه مانند «قطب‌نمایی» برای علم عمل می‌کند تا با حفظ ارزش‌های انسانی، چالش‌ها را پشت سر بگذارد.

غلامی در نتیجه گیری ارزیابی خود از اثر جدید گلشنی گفت: کتاب علم و دین در افق جهان‌بینی توحیدی استاد دکتر گلشنی بیش از یک کتاب است؛ یک «نقشه راه» برای تلفیق هماهنگ علم و دین. این اثر نه‌تنها آن‌ها را ترکیب نمی‌کند یا ایده‌های قدیمی را احیا نمی‌کند، بلکه یک «پیوند خلاق» ایجاد می‌کند که نقاط قوت هر دو را حفظ می‌کند.  این کتاب هدیه‌ای به جامعه دانشگاهی ایران و جهان است و راهی نو برای پیوند علم و دین ارائه می‌دهد.

وی ادامه داد: در‌ واقع، در عصری که فناوری مانند «قطاری بی‌مهار» به نظر می‌رسد، این کتاب نشان می‌دهد چگونه می‌توان علم را با ریشه در ارزش‌های متعالی «انسانی‌تر» کرد.  انتشار این اثر ارزشمند به زبان آلمانی از سوی انتشارات Unidialogue را به جامعه علمی تبریک می‌گویم و امیدوارم ذهن‌های کنجکاو را به سوی حکمت یکپارچه هدایت کند.

در پایان نشست از کتاب علم و دین در افق جهان بینی توحیدی رونمایی شد.

روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی

 

. .

. .

About Us

The argument in favor of using filler text goes something like this: If you use arey real content in the Consulting Process anytime you reachtent.