• 1404/09/02 - 08:28
  • 61
  • زمان مطالعه : 5 دقیقه

دیدار در معبد سریلانکا - بخش دوم

علی کبریایی‌زاده - رایزن فرهنگی ایران در سریلانکا: به عنوان رایزن فرهنگی، همواره بر این باور بوده‌ام که برای معرفی فرهنگ ایرانی، «فهم» عمیق فرهنگ کشور میزبان و کشف مشترکات فرهنگی یک ضرورت  است. کتاب‌ها و مقالات ارزشمندند و ما در مطالعات دانشگاهی و حوزوی در کشورمان، آیین بودا را خوانده‌ایم. اما هیچ‌چیز جای شنیدن بی‌واسطه را نمی‌گیرد. این همان تأکید قرآن بر «سِیروا فِی الأَرْض» است؛ باید رفت، دید و عقاید اقوام را از زبان خودشان شنید تا از قضاوت سطحی پرهیز کرد.

در این دیدار، افتخار همراهی محقق ارجمند، حجت‌الاسلام والمسلمین صداقتی را داشتم. حضور ایشان که تسلط بر مباحث کلامی و ادیان داشتند، به این گفت‌وگو وزنه‌ی علمی دقیقی می‌بخشید. مقصد ما، دیدار با راهب «کالوپاهانا» در معبد اصلی بود.

پس از استقبال گرم و نشستن در فضای آرامی که رایحه‌ی عود آن را پر کرده بود، من به عنوان میزبان بحث را آغاز کردم.

گفتم (رایزن فرهنگی): «جناب کالوپاهانا، از وقتی که در اختیار ما گذاشتید سپاسگزارم. هدف ما درک عمیق‌تر آموزه‌های شماست. اگر اجازه بدهید، می‌خواهم با اساسی‌ترین سوال شروع کنم. جایگاه "بودا" در آیین شما چیست؟ آیا او "خدا" تلقی می‌شود؟ »راهب کالوپاهانا با آرامشی که گویی از ذات این معبد برمی‌خاست، پاسخ داد: «خیر. بودا خدا نیست. او یک انسان بود.» مکثی کرد و ادامه داد: «انسانی که به "بیداری" کامل (Bodhi) دست یافت. ما او را "بیدار شده" می‌نامیم. او یک معلم است که راه را کشف کرد، نه خالقی که جهان را آفریده باشد.»

من پرسیدم: «اگر او خدا نیست، پس این اعمال کرنش و به خاک افتادن در برابر مجسمه‌های او که در سراسر معبد می‌بینیم، به چه معناست؟ »راهب گفت: «می‌دانم که شما نیز در اسلام اعمالی چون "رکوع" و "سجده" دارید.» این برای من جالب بود که شناخت خوبی از آداب اسلامی داشت.

او گفت: «عمل ما از جنس "پرستش" (Worship) نیست. این نهایت "احترام" (Veneration) است. ما بر "حکمت" او و "راهی" که نشان داده (دارما - Dharma)، کرنش می‌کنیم، نه بر شخص او به عنوان یک خالق».

در اینجا، حجت‌الاسلام والمسلمین صداقتی که تا آن لحظه با دقت به سخنان گوش می‌داد، وارد گفت‌وگو شد و گفت: «جناب کالوپاهانا، بحث "راه" و "نجات" را مطرح کردید. این ما را به سؤالات عمیق‌تری می‌رساند. "نجات" در آیین بودا دقیقاً به چه معناست؟ آیا بودا می‌تواند پیروانش را "نجات" دهد؟ و نگاه شما به مفاهیمی چون بهشت و جهنم چیست؟

راهب پاسخ داد: «بودا یک "ناجی" (Savior) نیست که دست کسی را بگیرد. او می‌گوید: این راهی است که من رفته‌ام و به رهایی رسیده‌ام. اگر شما نیز "رهایی" می‌خواهید، باید خودتان این مسیر را بپیمایید.»

آقای صداقتی سری به تایید تکان داد و گفت: «این تأکید بر مسئولیت فردی، بسیار قابل تأمل است. این آموزه، ما را به یاد آیه‌ی شریفه‌ی «لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزرَ أُخْرَىٰ» (هیچ نفسی بار گناه دیگری را به دوش نمی‌کشد) می‌اندازد. در اسلام نیز پیامبران (ع) "راهنما" هستند، نه اینکه مسئولیت اعمال فردی ما را به دوش بکشند.»

سپس، حجت‌الاسلام صداقتی پرسید: «اما "رهایی" از چه؟ ما در اسلام از رهایی از عذاب ابدی جهنم و رسیدن به سعادت جاودان در بهشت و رضوان الهی سخن می‌گوییم. منظور شما از رهایی چیست؟

راهب گفت: رهایی از "سامسارا" (Samsara)... او توضیح داد که هرچند بهشت و جهنم در جهان‌بینی آن‌ها وجود دارد، اما ابدی نیستند. آن‌ها صرفاً ایستگاه‌های موقتی در چرخه‌ی بزرگ رنج و بازپیدایی (Rebirth)هستند. نجات نهایی، خروج کامل از این چرخه‌ی بی‌پایان است.

من در اینجا پرسیدم: «این "بازپیدایی" که می‌فرمایید، آیا همان "تناسخ" و حلول یک "روح" ثابت و ابدی در بدنی دیگر است؟»

راهب پاسخ داد: خیر. ما به "روح" ثابت (آنچه آتمن نامیده می‌شود) باور نداریم، بلکه معتقد به "عدم‌ذات" (آناتا - Anattā) هستیم. آنچه بازپیدا می‌شود، یک "روح" مجرد نیست، بلکه یک "جریان آگاهی" است.این نقطه، یکی از عمیق‌ترین نقاط افتراق فلسفی میان ما و آیین بودا بود.

حجت‌الاسلام صداقتی پرسید: «اگر روح ثابتی در کار نیست، چه چیزی این "جریان آگاهی" را به هم پیوند می‌دهد و چه چیزی تعیین می‌کند که تولد بعدی در بدن یک حیوان باشد یا یک انسان؟»

راهب گفت: "کارما" (Karma). قانونِ "عمل و نتیجه.

من در اینجا گفتم: «سبحان‌الله. این قانون "کارما" چقدر در مفهوم، به "جزاء الأعمال" در اسلام شباهت دارد. قرآن به ما می‌گوید: «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ * وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ». هرچند ما این جزا را در عالمی دیگر (آخرت) می‌دانیم، اما اصل پیوند ناگسستنی عمل و نتیجه، مشترک است».

سپس پرسیدم: جناب کالوپاهانا، این چرخه تا کی ادامه دارد؟ آیا پایانی برای این رنج و بازپیدایی هست؟

راهب کالوپاهانا نگاه عمیقی به ما انداخت و گفت: بله. زمانی که به "نیروانا" (Nirvana) برسیممن با کنجکاوی زیادی پرسیدم: نیروانا دقیقاً چیست؟ یک مکان است؟ در این عالم است یا عالمی دیگر؟

راهب گفت: "نیروانا" یک "مکان" نیست. یک "وضعیت" است. به معنای "خاموشی".»حجت‌الاسلام صداقتی پرسید: «خاموشیِ چه»

راهب پاسخ داد: خاموشیِ سه آتش: آتش "طمع"، آتش "نفرت" و آتش "جهل". بودا با پیمودن "راه هشتگانه اصیل" و مبارزه با نفس به این خاموشی رسید.

حجت‌الاسلام صداقتی به آرامی زمزمه کرد: این مبارزه با نفس، یادآور مفهوم "جهاد اکبر" در سنت ماست...

گفت‌وگو به نقطه‌ی بسیار حساسی رسیده بود. من و حجت‌الاسلام صداقتی، هر دو غرق در این مفاهیم عمیق و شباهت‌ها و تفاوت‌های ظریف آن با معارف اسلامی بودیم. در همین هنگام، راهب کالوپاهانا از جا برخاست و به ما اشاره کرد.

او گفت: «اکنون، اگر مایل باشید، می‌خواهم شما را به محراب اصلی معبد ببرم تا چیزی را نشانتان دهم»

ادامه‌ی این گفت‌وگوی شنیدنی و آنچه در قلب معبد مشاهده کردیم، بحث را به افق‌های شگفت‌انگیزتری گشود که ان‌شاءالله در بخش بعدی به آن خواهم پرداخت.

بخش اول این گفت‌وگو را از اینجا  بخوانید.

روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی

. .

. .

About Us

The argument in favor of using filler text goes something like this: If you use arey real content in the Consulting Process anytime you reachtent.