روایت روشن| ارائه تصویر مصادیق «ایران روزمره» به جهان از هزاران شعار اثرگذارتر است
پکن- چین: رایزن فرهنگی ایران در چین با اشاره به نقش فعالیتهای فرهنگی بینالمللی در ایجاد قدرت نرم گفت: بر اساس نظریههای نوین روابط بینالملل، مفهوم «قدرت»، دیگر صرفاً در انحصار توان نظامی و اقتصادی نیست، بلکه ابعاد نمادین و فرهنگی آن بهویژه در قالب «قدرت نرم» به عامل تعیینکننده امنیت ملی تبدیل شده است.
نعمت الله ایران زاده رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در چین با بیان اینکه قدرت نرم، بنابر تعریف شناخته شده، «توانایی شکلدهی به ترجیحات دیگران از راه قدرت جذب و اقناع» است، افزود: بر این اساس، فرهنگ، ارزشها و مشروعیت سیاست خارجی، به ابزارهای راهبردی برای بازدارندگی غیرنظامی بدل میشوند.
وی با تاکید بر اینکه فعالیتهای فرهنگی بینالمللی، از جمله دیپلماسی فرهنگی، آموزش فرامرزی و تبادلات هنری، کارکردی دوگانه دارند، ادامه داد: نخست، تصویر صلحجویانه و مشروع از کشور ایجاد میکنند و دیگر اینکه در گفتوگو با نخبگان و رساندن پیام به افکار عمومی سایر کشورها، زمینۀ درک متقابل و همدلی را فراهم میآورند. به تعبیر دیگر، بازدارندگی فرهنگی در سطح ذهنی و اجتماعی عمل میکند؛ زیرا دشمنی با کشوری «با سابقۀ تمدنیِ ژرف و تاریخ فرهنگی گرانسنگ، و الهامبخش تمدنها و ملل دیگر»، به لحاظ اخلاقی و سیاسی، بسی دشوارتر و گاه حتی غیر ممکن خواهد بود.
ایران زاده درباره ارتقای امنیت و مصونیت کشور با کمک برندسازی ملی بیان کرد: ویژندسازی ملی بهمنزلۀ بازنمایی منسجم و مثبت از هویت و تواناییهای کشور در عرصۀ جهانی، نقش مکمل قدرت نرم را ایفا میکند. ویژندی که بر عناصر فرهنگی، نوآوری و برپایۀ صلح و عدالت استوار باشد، سرمایهای از «اعتماد بینالمللی» ایجاد میکند و از کشور در برابر تهدیدهای شناختی و تبلیغاتی محافظت میکند.
رایزن فرهنگی ایران در چین همچنین گفت: در جهان امروز که میدان رقابت دولتها از حوزۀ سختافزار نظامی به عرصۀ معنا و ادراک گسترش یافته است، قدرت نرم و ویژندسازی ملی، به ستونهای نوین امنیت و بازدارندگی شناختی مؤثری تبدیل شدهاند. کشورهایی که روایت فرهنگی خود را آگاهانه و هوشمندانه سامان میدهند، نهتنها در برابر تهدیدات خارجی مصونترند، بلکه در شکلدهی به نظم منطقهای و جهانی نیز نقش فعالتری ایفا میکنند.
وی با تاکید بر اینکه استفاده از طرحهای مشترک، همکاری با هنرمندان محل مأموریت، بهرهمندی از گونههای روایت پردازی بومی و طراحی تجربههای فرهنگی و هم افزایی با ذینفعان، میتواند در ممتاز ساختن ویژند فرهنگی مؤثر افتد، ادامه داد: البته پیش شرط آن تحقیق فرهنگی، تعریف نقشۀ راه، طراحی روایت متناسب با ابزارهای کارآمد همچون هوش مصنوعی و سپهر رایانه و زیستبومهای فرهنگی ِ نوپدید است. ساخت تجربههای معنادار برای مخاطبان با روایتهای فرهنگی و برقراری پیوند با هویت ملی و آیینی و خاطرۀ جمعی، به اعتمادسازی و جلب مشارکت میانجامد. تصویر مثبت از آیندۀ کشور، موجب افزایش انگیزۀ بازگشتِ نخبگانِ ایرانیِ خارج از کشور، مهاجرت معکوس و جذب استعدادهای بینالمللی برای همکاری علمی و فرهنگی خواهد شد.
ایران زاده در پاسخ به این سوال که شبکههای ارتباطات فرهنگی چگونه به تحکیم «انسجام داخلی» و خنثیسازی جنگ روانی کمک میکنند، توضیح داد: شبکههای ارتباطات فرهنگی شامل رسانهها، نهادهای هنری، مراکز آموزشی، فعالان فرهنگی با روایتسازی راهبردی، تقویت هویت دینی - ملی و ایجاد انسجام اجتماعی، در خنثیسازی جنگ روانی، نقش ممتازی میتواند ایفا کند. روایتهای فرهنگی مبتنی بر هویت، تاریخ، سنت و مقاومت، میتوانند در برابر تحریفهای رسانهای و اغتشاش ذهنی ایستادگی کنند.
دیپلماسی عمومی هدفمند؛ از نخبگان تا پهلوانان، روایت همبستگی ملی
وی افزود: این روایتها با بهرهگیری از زبان تصویر، موسیقی، ادبیات و نمادهای بومی، تابآوری روانی جامعه را افزایش میدهند. امروزه جنگها بیشتر در میدان روایتها شکل میگیرند. هدف اصلی جنگ روانی، ایجاد «گسست شناختی» میان تصویر ذهنی شهروند از خود و برداشت وی از کشور است.
رایزن فرهنگی ایران در چین با بیان اینکه شبکههای ارتباطات فرهنگی، نقش ترمیمکنندهای دارند، ابراز کرد: آنها با روایتسازی هدفمند، ذهن جامعه را به سوی تعادل سوق میدهند و انسجام ملی را تقویت میکنند. این شبکهها با دو سازوکار عمل میکنند: نخست، «روایتدرمانی» که روایتهای خُرد قومی، مذهبی و نسلی را در چارچوب یک فراروایت ملی بازآرایی میکنند تا تفاوتها نه تهدید، بلکه تنوعی سازنده باشند. دوم، «دیپلماسی عمومی هدفمند» که با فعالسازی شبکههای اجتماعی، سمنهای فرهنگی و چهرههای مرجع اعم از نخبگان و ورزشکاران و مدال آوران المپیادهای جهانی و پهلوانان و نامآوران عرصۀ ایثار و قهرمانان ملی، پیام همبستگی را در لایههای مختلف جامعه منتشر میسازد.
وی همچنین، بیان کرد: انتشار روایت مشترک چندزبانه در پلتفرمهای جهانی، پاسخ سریع به شایعات، برگزاری رویدادهای زنده و زبدۀ فرهنگی و پیوند اقتصاد فرهنگ با مقاومت اقتصادی، ابزارهای اجرایی مناسبی هستند. حاصل این فرایند، شکلگیری سرمایۀ اجتماعی مقاوم است؛ سرمایهای که در برابر شایعه، روایت جایگزین دارد و در برابر نومیدی، روایت امید.
ایران زاده درباره ارائه روایت روشن و درست از ایران امروز به مردم سایر کشورها گفت: روایت ملی، اگر بر واقعیت و صداقت استوار نباشد، در عصر ارتباطات جهانی، دوام نمیآورد و دیری نمیپاید. اوحدی شاعر بزرگ ایرانی سروده است: «راستی کن که راستان، رَستند/ در جهان، راستان، قویدستند». روایت درست و به هنجار از یک کشور، بیش و پیش از هر چیز، باید از درون جامعه برخیزد؛ از روایت پرخاطره و زیست تجربی هنرمندان، شاعران، دانشگاهیان و پدیدآورندگان آثار خلاقانه. آنچه خود مردم، هنرمندان، نویسندگان و دانشگاهیان، از کشور خود روایت میکنند، بسیار باورپذیرتر از هر بیانیه و تبلیغ رسمی و سیاسی است.
رایزن فرهنگی ایران در چین گفت: صداقت در بیان و پذیرش کاستیها، اعتماد میآفریند و تصویر کشور را انسانیتر میسازد. در سطح ابزار، باید از ترکیب رسانههای سنتی و دیجیتال، برای بازنمایی تجربۀ زیستۀ ملت بهره گرفت. ویدئوهای کوتاه، مستندهای فرهنگی، ادبیات ترجمهشده، موسیقی و حتی غذا و معماری، میتوانند حامل معنای فرهنگی و تصویری واقعی از کشور باشند.
وی با بیان اینکه روایت صادقانه از یک کشور، زمانی شکل میگیرد که بتواند از سطح بازنمایی رسمی عبور کند و به گفتوگویی بینافرهنگی برسد، ادامه داد: گفتوگویی که در آن، مخاطب جهانی نه صرفاً شنوندۀ پیام، بلکه شریک معناست. بر اساس روایتشناسی فرهنگی، هر ملت، زمانی در حافظۀ جهانی ماندگار میشود که داستان خود را صمیمانه و صادقانه در قالب تجربههای انسانی و زیستۀ خود روایت کند. ایران با میراثی چندین هزار ساله در تکاپوی حقیقت، عدالت و در جستوجوی آیندهای بهتر برای خود و بشریت است.
ایران زاده افزود: تصویر مصادیق «ایران روزمره» اعم از زندگی، دانش، بینش، هنر و خلاقیت مردم، از هزاران شعار اثرگذارتر است. این روایت باید پلهپله پیش رود؛ آگاهیبخشی با محتوای کوتاه و صادق، برانگیختن علاقه از طریق مشارکت مخاطبان جهانی و سپس تبدیل کنجکاوی به کنش. در روایت بینافرهنگی، تأثیر واقعی زمانی پدید میآید که «دیگری» بتواند خود را در داستان ما بازیابد؛ به عبارت بهتر: «دیدن دگر آموزیم و شنیدن دگر آموزیم»
وی ادامه داد: اگر با زبان مشترک انسانیت، دوستی و خلاقیت، از ایران سخن بگوییم، روایت ما به تجربهای انسانی- فرهنگی و ماندگار تبدیل میشود.
وقتی ادراک بر واقعیت پیشی میگیرد؛ دیپلماسی روایتساز، نه تبلیغگر
ایران زاده درباره چالشهای رایزنان فرهنگی در ارتباط با رسانههای معتبر سایر کشورها و حضور فعال در ارائۀ درست از پیشرفتها و داشتههای غنی فرهنگی کشورمان توضیح داد: از شعر علامه اقبال لاهوری بهره بجوییم که گفته است: «مانند صبا خیز و وزیدن دگرآموز/ در انجمن شوق، تپیدن دگر آموز/ با خون دل خویش، خریدن دگرآموز.» درکارِ فرهنگ و هنر، عشق، انگیزه و درک و دریافت ژرف از گسترۀ زمینههای هنری بایسته است و نگاه همدلانۀ انسانی، شایسته و زیبندۀ آن است. در روزگار سیطرۀ انکارناپذیرِ رسانههای جهانی، فرهنگورزان، دیگر صرفاً انتقالدهندگان پیام رسمی نیستند، بلکه کنشگران میدان روایت و تصویرسازی ملیاند.
رایزن فرهنگی ایران در چین همچنین، ابراز کرد: در جهانی که «ادراک» جایگزین «واقعیت» شده، وظیفۀ اصلی دیپلماسی فرهنگی، نه تبلیغ، بلکه روایتسازی معتبر است. از منظر دیپلماسی علمی، مشارکت در طرحهای پژوهشی مشترک و حضور در مجامع دانشگاهی، میتواند روایتی تازه و معتبر از توان علمی کشور ارائه کند.
وی با بیان اینکه هنر معاصر و میراث سنتی با هم میتوانند پلهای احساسی و شناخت عاطفی میان ملتها بسازند، ادامه داد: برای گذار از رویکرد تبلیغاتی به روایتمحور و ارتقای قدرت نرم ایران در عرصۀ جهانی از مسیر اعتماد، تعامل و تنوع فرهنگی، پیشنهاد میشود؛ گروه روایتپردازی چندرسانهای و چندزبانه در رایزنیها تشکیل شود؛ همکاری میدانی با رسانهها و مستندسازان بینالمللی با رویکرد دیپلماسی رسانهای و خبرگزاریهای فرهنگی داخلی و خارجی ایجاد شود؛ بر روایتهای انسانی، هنری و فنّاورانه از ایران معاصر تأکید شود؛ سکوهای مجازی مستقل برای روایت ایران با مشارکت نخبگان فرهنگی و هنری و سینمایی ایجاد شود.
روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
