سنتهای ویژه اندونزی؛ میراث زنده فرهنگ و پیوند اجتماعی
اندونزی با بیش از ۱۷ هزار جزیره و بیش از ۳۰۰ گروه قومی کشوری استثنایی در تنوع فرهنگی، زبانی و مذهبی است. این کشور در جنوبشرقی آسیا نهتنها بهعنوان پرجمعیتترین کشور مسلمان جهان شناخته میشود، بلکه از نظر فرهنگی نیز گنجینهای بیبدیل از آیینها، سنتها و ارزشهای اجتماعی است.

در مطلبی که رایزنی فرهنگی ایران در اندونزی تهیه کرده، آمده است: سنتهای فرهنگی اندونزی نقش تعیینکنندهای در هویت جمعی مردم دارند و از دل زندگی روزمره، مراسم دینی، کشاورزی، خانواده و محیط زیست شکل گرفتهاند. این سنتها، در کنار ارزشهای مدرن، توانستهاند همچنان زنده بمانند و نسل به نسل منتقل شوند. در این نوشتار، به بررسی برخی از برجسته ترین سنتهای اندونزی میپردازیم که از روستاهای کوهستانی تا شهرهای بزرگ در تار و پود جامعه تنیده شدهاند.
همیاری اجتماعی یا Gotong Royong
یکی از برجستهترین و ریشهدارترین جلوههای فرهنگ مردمان اندونزی، سنتی است که در زبان محلی به آن گوتونگ رویونگ (Gotong Royong) گفته میشود؛ مفهومی غنی که به معنای همکاری و مشارکت جمعی داوطلبانه است. این سنت دیرینه، نهتنها در زندگی روزمره مردم، بلکه در قلب هویت فرهنگی و اجتماعی ملت اندونزی جای دارد و نمادی از روح همبستگی و تعاون در میان اقشار مختلف جامعه است. گوتونگ رویونگ فراتر از یک فعالیت فیزیکی یا یک رسم محلی ست؛ این سنت در واقع بازتابی از نگاه مردم اندونزی به زندگی جمعی، ارزشنهادن به کارگروهی و برابری در تلاش برای دستیابی به اهداف مشترک است.
درمناطق روستایی، این روحیه بهوضوح درصحنههایی مانند ساختن خانه برای همسایهای که توان مالی ندارد، بازسازی مدرسه یا مسجد روستا، ترمیم پل یا جاده، و یا کمک به برداشت محصول در زمینهای کشاورزی دیده میشود. نکته مهم آن است که تمامی این کارها بدون هیچگونه چشم داشت مالی یا توقع پاداش انجام میگیرد و تنها بر پایهی ارزشهای اخلاقی و دینی چون محبت، مسئولیت اجتماعی، و وظیفهی انسانی بنا شده است.
در مناطق شهری با وجود سبک زندگی مدرن، همچنان میتوان نمونه هایی از گوتونگ رویونگ را مشاهده کرد؛ هرچند با شکل و شمایلی متفاوت. کارهای داوطلبانه برای نظافت عمومی محله ها، گردهمایی های فرهنگی و اجتماعی، مشارکت دربرنامههای مدرسه یا فعالیتهای زیست محیطی مانند کاشت درخت وپاکسازی رودخانهها، همه و همه ادامهی همان روح گوتونگ رویونگ هستند که به شکلی نوین در زندگی شهرنشینان جلوهگر شدهاند.
نکتهی قابل توجه آن است که سنت گوتونگ رویونگ نهتنها بهطور خودجوش در میان مردم شکل گرفته، بلکه بهعنوان یکی از سیاست های فرهنگی مهم در برنامههای دولتی اندونزی نیز مورد حمایت قرار میگیرد. دولت با تشویق مردم به مشارکت در پروژههای توسعه محور محلی، آموزش ارزشهای همیاری از دوران مدرسه و ایجاد زیرساختهای مناسب برای کار جمعی، سعی دارد این سنت را زنده نگه دارد و آن را بهعنوان یکی از ارکان انسجام ملی تقویت کند. این سنت همچنین در ایجاد اعتماد اجتماعی و تقویت پیوند میان نسل ها نقشی بیبدیل ایفا میکند. نسل جوان از طریق مشارکت در فعالیتهای گوتونگ رویونگ، نهفقط مهارتهای اجتماعی و کار تیمی را میآموزد، بلکه با فرهنگ و تاریخ ملت خود نیز ارتباطی عمیقتر پیدا میکند.
برای بسیاری از اندونزیاییها، گوتونگ رویونگ یادآور روزهاییست که جامعه، پیش از پیچیدگیهای دنیای مدرن، با محبت، همدلی و یاری یکدیگر پیش می رفت. در نهایت گوتونگ رویونگ بیش از یک واژه یا سنت محلیست؛ این مفهوم تجسم زندهای از روح ملت اندونزی است که در دل آن، ارزشهایی چون همبستگی، مسئولیتپذیری اجتماعی، عدالت، و کرامت انسانی نهفته است. در جهانی که فردگرایی در حال رشد است، گوتونگ رویونگ همچون نوری است درمسیر بازگشت به معنا و همدلی جمعی.
سلامتان، آیین دعا و برکت
در دل سنتهای کهن اندونزی، بهویژه در میان مردمان جزیره جاوه، مراسمی آمیخته با معنویت و همبستگی اجتماعی به نام سلامتان (Selametan) جایگاه ویژهای دارد. این آیین تلفیقی زیبا از باورهای بومی و آموزههای اسلامی است که درگذر زمان، به یکی از جلوه های برجستهی زندگی دینی و فرهنگی مردم اندونزی تبدیل شده است. سلامتان بیش از آنکه یک مراسم صرفاً مذهبی باشد، بازتابی از روح همدلی، شکرگزاری، و جستجوی آرامش جمعی است. در این آیین، خانواده ها با نیت خالصانه برای طلب برکت، سلامت، رفع خطر یا موفقیت در یک موقعیت خاص، جمعی از همسایگان، بستگان و دوستان را به خانه خود دعوت میکنند.
فضای این مراسم، سرشار از احترام، دعا و احساس نزدیکی است. یکی از نمادهای اصلی سلامتان، "ناسی تومپنگ (Nasi Tumpeng)" است؛ نوعی برنج زرد مخروطی شکل که با سبزیجات سنتی، مرغ سرخشده، تخم مرغ آبپز، تمپه، و دیگر غذاهای محلی همراه میشود. این غذا نهتنها از نظر ظاهری زیبا و مجلسیست، بلکه در فرهنگ اندونزیایی، نمادی از شکرگزاری به درگاه خداوند و طلب نعمت و آرامش به شمار میرود. گاهی نیز شیرینی ها و کیک های سنتی به مهمانان تقدیم میشود، که نشاندهندهی شادی و کرامت میزبان است. مراسم سلامتان در مناسبتهای متنوعی برگزار میشود. از جشن تولد کودک و مراسم ازدواج گرفته تا شفای یک بیمار، آغاز کار جدید، افتتاح خانه، یا حتی مناسبت های مذهبی مانند میلاد پیامبر اسلام.
در همهی این موقعیتها، عنصر مشترک مراسم، دعای دستهجمعی و خواندن سورههایی از قرآن کریم و دعاهای خاص برای خیر، سلامتی و حفاظت از شر و بلاست. جالب آنکه در ساختار سلامتان، همهچیز ساده و بیتکلف است؛ نه تجملات خاصی دیده میشود و نه انتظار مادی از مهمانان وجود دارد. آنچه اهمیت دارد، حضور قلبی افراد، نیت خیر، و مشارکت معنوی آنان در دعا و ذکر الهی ست.
در این فضای صمیمی، افراد نهتنها برای صاحبخانه دعا میکنند، بلکه نوعی همدلی جمعی را تجربه میکنند که پیوندهای اجتماعی را محکمتر میسازد. سلامتان همچنین در بافت شهری و روستایی بهگونهای متفاوت برگزار میشود. در روستاها، معمولاً این مراسم در فضای باز و با حضور گستردهی هممحلهایها انجام میگیرد، درحالیکه در شهرها ممکن است شکل محدودتر و خانوادگیتری به خود بگیرد. اما در هر دو شکل، پیام اصلی آن تغییری نمیکند: پیوند میان دین، جامعه، و انسانها در مسیر خیر. دولت اندونزی نیز با شناخت اهمیت فرهنگی و اجتماعی این آیین، از آن بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی ناملموس حمایت میکند.
این مراسم بهویژه در برنامههای اجتماعی، بینفرهنگی و حتی در عرصهی گفتوگوی ادیان، بهعنوان نمونهای از پیوند دین و جامعه مورد توجه قرار گرفته است. سلامتان تنها یک آیین دعا نیست؛ بلکه زبان مشترکیست برای ابراز ایمان، عشق، و مسئولیت اجتماعی. آیینی که در آن، مردم نهفقط برای خود، بلکه برای خوشبختی دیگران دعا میکنند.
مراسم ازدواج، جشن اتحاد خانوادهها
مراسم ازدواج در اندونزی تنها یک رویداد خانوادگی نیست، بلکه بازتابی از فرهنگ غنی، باورهای عمیق و پیوندهای اجتماعی اقوام گوناگون این کشور است. هر منطقه از اندونزی آیینهای ویژهای برای ازدواج دارد که ریشه در سنتها، دین، و سبک زندگی بومی آن منطقه دارد و همین تنوع، زیبایی خاصی به این مراسمها بخشیده است. در جزیرهی جاوه، مراسم ازدواج با مجموعهای از آیینهای سنتی آغاز میشود که هر یک معنایی نمادین دارد.
«سیرامن» یا شستوشوی نمادین بدن عروس و داماد توسط والدین یا بزرگان خانواده، نشانهای از تطهیر روح و جسم برای ورود به زندگی مشترک است. شب پیش از عروسی، در مراسم «میدودارنی»، عروس در خانه میماند و زنان خانواده با خواندن دعا، نیایش، و گفتوگوهای معنوی، او را برای روز بعد آماده میکنند. روز اصلی مراسم، با آیین «پنگانتینان» همراه است؛ جایی که عروس و داماد برای نخستین بار بهطور رسمی با هم دیدار میکنند و آیین های سنتی مانند شکستن تخممرغ یا پایبوسی پدر و مادر اجرا میشود. لباسهای سنتی، آرایش هنرمندانه، موسیقی محلی گاملان و حضورخانوادهها، جلوهای باشکوه و معنوی به این روز می بخشد. درسوماترای غربی، بهویژه در میان مردم مینانگکاباو، سنت ازدواج بر ساختار مادرسالاری استوار است.
برخلاف بسیاری از فرهنگها که خانوادهی داماد نقش اصلی را ایفا میکند، در اینجا خانوادهی عروس پیشقدم میشود. داماد به خانهی عروس میپیوندد و بخشی از خانوادهی او میشود. این سبک ازدواج نهتنها نقش اجتماعی زنان را برجسته میکند، بلکه نوعی نگاه متفاوت به ساختار خانواده و جایگاه آن در جامعه را بازتاب میدهد.
رژههای باشکوه، طبلزنی سنتی و پذیرایی با غذاهایی مانند رندانگ، بخشی از این مراسم است. درجزیرهی بالی مراسم ازدواج با روح آیین هندو در هم تنیده است. عروس و داماد با لباسهای آیینی، در معبد خانوادگی یا معبد محلی، قربانیهایی شامل گل، میوه و بخور به خدایان تقدیم میکنند.
دعای راهب هندو، حرکات آیینی و فضای معنوی این مراسم، آن را به یک پیوند نهفقط انسانی، بلکه روحانی بدل میسازد. ازدواج در بالی نهتنها یک مناسبت اجتماعی، بلکه گامی برای ادامه مسیر دارما یا مسئولیت معنوی در زندگی است. در تمام این مناطق و سنتها، یک نکته مشترک وجود دارد: ازدواج تنها یک جشن نیست، بلکه انتقال ارزشها، تقویت پیوندهای اجتماعی، و احترام به سنتهاست. از طریق همین آیینهاست که نسل جوان با هویت فرهنگی خود آشنا میشود، نقشهای اجتماعی را درک میکند و به بزرگترها احترام میگذارد. خانوادهها از طریق این مراسم، نهفقط شادی خود را با دیگران تقسیم میکنند، بلکه با دعوت از بستگان و همسایگان، جامعه را در لحظهای از اتحاد و همدلی سهیم میسازند. در دنیای مدرن امروز، که بسیاری از مراسم ها به سمت سادگی یا حتی فراموشی پیش میروند، حفظ چنین آیینهایی یادآور اهمیت ریشهها و ارزشهای مشترک انسانی است. مراسم ازدواج در اندونزی، با تمام جلوههای سنتی و بومی خود، همچنان نمادی زنده از پیوند دلها، خانوادهها، و فرهنگها باقی مانده است.
رمضان و سنتهای مذهبی-اجتماعی
ماه رمضان در اندونزی، فراتر از یک ماه عبادت و روزهداری به یک فصل اجتماعی و فرهنگی تبدیل شده که در آن زندگی مردم با جلوههایی از سنت، ایمان و نشاط آمیخته می شود. در این کشور که بیشترین جمعیت مسلمان جهان را در خود جای داده، رمضان نهفقط به عنوان یک فریضه دینی، بلکه بهعنوان بخشی از هویت جمعی و فرهنگی مردم، جایگاه ویژهای دارد. یکی از آیینهایی که پیش از آغاز ماه رمضان در برخی مناطق مانند جاوه مرکزی برگزار میشود، مراسمی به نام "پادوسان" است.
در این سنت، مردم با شستوشوی کامل بدن در چشمههای طبیعی یا حوضهای محلی، خود را برای ورود به ماهی مقدس پاک میکنند. این شستوشو نماد آمادگی روحی و جسمی برای ورود به ماه عبادت است و در کنار آن، فضای معنوی و جمعی خاصی ایجاد میشود. خانوادهها با هم به محل پادوسان میروند، دعا میخوانند و بهنوعی همراه با طبیعت، خود را تازه میکنند. با آغاز ماه رمضان، ریتم زندگی مردم تغییر میکند.
ساعات بیداری و خواب متفاوت میشود، برنامههای تلویزیونی رنگ و بوی رمضانی میگیرند و خیابانها از غروب به بعد حال و هوایی خاص دارند. یکی از پدیدههای اجتماعی رایج در این ماه، "نگابوبوریت" است؛ یعنی سپری کردن ساعات قبل از افطار. مردم، بهویژه جوانان، برای گذران این زمان به بازارها، پارکها، مسجدها یا خیابانهای قدیمی شهر میروند. این لحظات فرصتی برای معاشرت، خرید خوراکی های رمضانی یا حتی انجام کارهای داوطلبانه هستند. نگابوبوریت به یکی از زیباترین سنت های رمضانی در فضای عمومی شهرها است.
در کنار این شور عمومی، بازارهایی به نام "پاسار تاکجیل" یا بازار افطار در سراسر کشور برپا میشود. این بازارها اغلب از بعدازظهر تا زمان افطار فعال هستند و مردم در آن انواع غذاهای محلی، شیرینیها و نوشیدنیهای سنتی برای افطار تهیه میکنند. بوی نان تازه، برنج با برگ موز، نوشیدنی های سرد و دسرهای رنگارنگ، خیابان ها را پر میکند و نوعی شور رمضانی در فضا پخش میشود. پاسار تاکجیل نهتنها محلی برای خرید است، بلکه بهنوعی محل ملاقات روزانه، تبادل لبخند، و تقویت پیوندهای اجتماعی تبدیل شده است. شب های رمضان، به ویژه دهه پایانی، فضای متفاوتتری دارد.
مردم بیشتر به عبادت میپردازند، مساجد مملو از نمازگزار میشود و برنامههای مذهبی مانند قرائت قرآن، ذکر، و افطاریهای جمعی رونق میگیرد. خانوادهها بیشتر وقت خود را با یکدیگر میگذرانند، کودکان در مراسم های شبانه شرکت میکنند و نوعی آرامش روحی در شهرها حاکم میشود. با فرارسیدن شب عید فطر، مراسمی به نام "تکبیران" برگزار میشود. در این مراسم مردم بهصورت دستهجمعی با طبل، فانوس، و پرچمهای رنگی درخیابان ها راه میروند و تکبیر میگویند. صدای طبل و فریاد «الله اکبر» در کوچهها و محلهها میپیچد و حس شادی جمعی را به اوج میرساند. کودکان با لباس های نو، شوق در چهره دارند و محلهها از نور، صدا و لبخند پر میشود.
این لحظه، همزمان اوج شور اجتماعی و پایان یک ماه از خودسازی و بندگی است. رمضان در اندونزی نشان میدهد که دین و سنت چگونه میتوانند در کنار یکدیگر، جامعهای شاد، متحد و معنوی خلق کنند. این ماه فرصتی است برای بازیابی ارزشهای انسانی، تقویت روابط خانوادگی و اجتماعی و تجدید پیمان با خدا و خلق.
آیینهای سوگواری و پیوند با نیاکان
در فرهنگ اندونزی، مرگ پایان نیست، بلکه آغازی برای ارتباطی عمیق تر با نیاکان و سفر روح به جهانی دیگر است. آیینهای سوگواری در این کشور، آمیختهای از آموزه های دینی، رسوم بومی و باور به پیوند جاودانه میان زندگان و درگذشتگان اند. در دل این سنتها، نهتنها غم و اندوه از دستدادن عزیزان دیده میشود، بلکه احترام، یادبود، و تلاش برای آرامش روح متوفی و تسلای بازماندگان نیز حضوری پررنگ دارد.
در بسیاری از مناطق مسلماننشین اندونزی، بهویژه در جزیره جاوه، سنتی رایج به نام تهلیلان برگزار میشود. این مراسم معمولاً در شب های سوم، هفتم، چهلم و صدم پس از وفات و گاه سالگرد درگذشت انجام میگیرد. خانواده متوفی، بستگان، همسایگان و دوستان را به خانه خود دعوت میکنند. فضای خانه با صدای آرام تلاوت قرآن، ذکر الهی و قرائت دعای مخصوص آرامش روح درگذشته پر میشود. مهمانان، پس از دعا، غذای سادهای را که معمولاً شامل برنج، تمپه، سبزیجات، و شیرینی سنتی است، صرف میکنند. این گردهمایی، فرصتی برای همدردی، تقویت روابط اجتماعی، و بازسازی پیوندهای خانوادگی است. تهلیلان تنها یک آیین دینی نیست؛ بلکه تجلی روحیه جمعگرایی، مسئولیتپذیری اجتماعی و شفای جمعی پس از فقدان است. درجزیره بالی، که مردم آن پیرو آیین هندوی بالیایی هستند، مراسم سوگواری شکلی کاملاً متفاوت دارد و یکی از آیینهای نمادین و باشکوه این جزیره است. مهمترین بخش این آیین، مراسم سوزاندن جسد یا "نگابن" است.
باور مردم بالی بر آن است که با سوزاندن پیکر، روح فرد از وابستگیهای دنیوی رها میشود و برای ورود به چرخه باززایش (سامسارا) یا وصال به خدایان آماده میگردد. نگابن مراسمی پُر از رنگ، موسیقی و آیینهای مذهبی است که بر خلاف تصور رایج از سوگواری، حالوهوایی آیینی و حتی شاد دارد. خانواده ها گاه سالها برای برگزاری این مراسم پسانداز میکنند، چراکه آن را نشانهای از احترام نهایی و بدرقهای باشکوه برای عزیز از دسترفته میدانند.
درفرهنگ جاوهای، سنت نیهکار یا زیارت قبور نیز بخشی جداییناپذیر از مناسک مرتبط با درگذشتگان است. مردم، بهویژه در آستانه اعیاد اسلامی مانند عید فطر یا مناسبتهای خانوادگی، به زیارت آرامگاه عزیزانشان میروند. در این دیدارها، فاتحه میخوانند، قبر را تمیز میکنند، گل میریزند و لحظاتی را با یاد متوفی سپری میکنند. نیهکار علاوه بر جنبه مذهبی، حامل پیامی احساسی و فرهنگی است؛ نوعی گفتوگو با گذشته، احترام به پیشینیان و بازسازی هویت خانوادگی. این آیین های سوگواری، با وجود تفاوتهای ظاهری، همگی یک هدف مشترک دارند: حفظ حافظهی جمعی، انتقال ارزش های بین نسلی و تسکین روحی و روانی بازماندگان. در جامعهای که احترام به نیاکان و پیوند با ریشهها اهمیت دارد، این سنتها مانند پلی هستند میان اکنون و گذشته، میان زندگی و مرگ. آنها یادآور این واقعیتاند که مردگان، گرچه از نظر فیزیکی حضور ندارند، اما در دل خاطرات، دعاها، و آیینها همچنان زنده و حاضرند.
سایهبازی یا "وایانگ" یکی از زیباترین و عمیقترین جلوههای هنر سنتی در فرهنگ اندونزی است؛ نمایشی که فراتر از یک سرگرمی ساده، حامل مفاهیم اخلاقی، عرفانی، تاریخی و مذهبی است و قرنهاست در دل مردم جاوه، بالی و دیگر مناطق این سرزمین جای دارد. این هنر که ریشه در اسطورهها و حکمتهای کهن دارد، توانسته در گذر زمان، هم اصالت خود را حفظ کند و هم خود را با نیازهای فرهنگی نسلهای مختلف هماهنگ سازد .وایانگ نمایشی است که در آن، عروسک هایی از جنس چرم یا چوب، پشت پردهای سفید به حرکت درمیآیند و سایه آنها با استفاده از نور چراغ یا مشعل بر پرده نقش میبندد.
شخصیتها با صدای روایتگر اصلی که به او دالانگ گفته میشود، جان میگیرند و صحنههای حماسی، عاشقانه یا آموزنده را پیش چشم تماشاگران مجسم میکنند. دالانگ نهتنها صداپیشه تمام شخصیتهاست، بلکه با مهارت در روایتگری، ضربآهنگ، موسیقی و حتی تفسیر عرفانی، ستون اصلی اجرای نمایش محسوب میشود. او گاه نقش یک استاد معنوی را نیز ایفا میکند که از دل داستانها، آموزههایی عمیق برای زندگی بیرون میکشد.
داستانهای وایانگ معمولاً از دو منبع اصلی الهام گرفته میشوند: یکی اسطوره های هندی همچون مهابهاراتا و رامایانا، و دیگری روایتهای اسلامی، تاریخی یا بومی. بهویژه پس از ورود اسلام به اندونزی، وایانگ بهعنوان ابزاری برای انتقال مفاهیم دینی نیز مورد استفاده قرار گرفت. برخی نمایشها، شخصیتهایی از تاریخ اسلام را به شیوهای سمبلیک در قالب داستان های محلی به تصویر میکشند و از این راه، هم ایمان مردم تقویت میشود و هم ارزش های اخلاقی مانند عدالت، وفاداری، فداکاری و تسلیم در برابر خواست خداوند ترویج مییابد. وایانگ اغلب در شبهای خاص فرهنگی، مراسم مذهبی، جشنهای عروسی، یا مناسبتهای ملی اجرا میشود. اجرای یک نمایش میتواند تا نیمههای شب ادامه یابد و مردم با شور و علاقه، ساعتها در کنار یکدیگر مینشینند تا تماشاگر این هنر باستانی باشند. موسیقی سنتی گاملان که همزمان با نمایش اجرا میشود، فضای معنوی و هنری خاصی میآفریند و تجربه تماشای وایانگ را به یک آیین فرهنگی کامل بدل میکند.
تماشای وایانگ تنها دیدن حرکات عروسکها نیست؛ این نمایش، بستری است برای اندیشیدن، آموختن، و پیوند خوردن با ریشههای فرهنگی. در هر حرکت سایهها، ردپای حکمت، در هر مکث دالانگ، نشانهای از تأمل و در هر داستان، پلی از گذشته به حال وجود دارد. برای بسیاری از اندونزیاییها، وایانگ نهفقط بخشی از میراث هنری، بلکه بخشی از هویت ملی و معنوی آنان است؛ هنری که همچنان زنده است و میدرخشد. در دوران مدرن، وایانگ در کنار شکلهای نوین هنر همچنان جای خود را حفظ کرده و حتی به موضوع پژوهشهای آکادمیک و نمایشهای تلویزیونی و مستند نیز تبدیل شده است.
مراسم Ngaben در بالی
Ngaben مراسم نگابن در جزیره بالی، یکی از آیین های برجسته و شگفتانگیز فرهنگ هندو-بالیایی است که در آن، مرگ نه بهعنوان پایانی تلخ، بلکه بهعنوان نقطه ای مقدس در چرخه زندگی نگریسته میشود. این مراسم، سوزاندن جسد فرد درگذشته را به شکل آیینی، معنوی و باشکوه برگزار میکند . نگابن تنها یک مراسم سوگواری نیست، بلکه جشن رهایی روح است. در باور مردم بالی، روح انسان پس از مرگ باید از وابستگیهای دنیوی آزاد شود تا بتواند وارد مرحلهای تازه از زندگی، تناسخ یا رسیدن به مقام الهی شود. سوزاندن جسد، راهی برای گشودن این مسیر روحانی است و به همین دلیل، این مراسم با نهایت احترام، شکوه و آمادگی برگزار میشود. خانواده ها با عشق و وفاداری، تدارک این مراسم را آغاز میکنند. پیکر درگذشته در سازهای بلند و زیبا قرار میگیرد که اغلب به شکل گاو یا پرنده افسانهای ساخته میشود. این سازهها با رنگهای درخشان، نقوش سنتی، آینه های تزئینی و گلهای معطر آراسته میشوند. روز مراسم، صدای طبل و موسیقی گاملان فضا را پر میکند، مردم لباسهای آیینی بر تن میکنند و گروهی از راهبان هندو با ذکر دعا و اجرای مراسم مذهبی، روح را برای سفر بزرگش آماده میسازند. در طول مراسم بخور و گل تقدیم میشود، نمادهایی از پاکی، آرامش و حضور نیروهای الهی. زمانی که شعلهها پیکر را در بر میگیرند، خانواده با اشک و لبخند، عزیزی را بدرقه میکنند که در نگاه آن ها، از قیدهای جسم رها میشود تا به چرخه هستی بازگردد. این لحظه برای آنان ترکیبی از غم و آرامش است؛ غم فراق و آرامش رهایی. برخی خانوادهها به دلیل شرایط مالی، نگابن را بهصورت جمعی برگزار میکنند. در چنین مراسم هایی، چندین جسد در یک روز، با هم و در محیطی عمومی سوزانده میشوند.
نگابن، علاوه بر جنبه مذهبی، نماد احترام عمیق مردم بالی به مرگ، زندگی و طبیعت است. در هر لحظه از این مراسم، از حرکت سازهها تا ریتم موسیقی، نوعی هماهنگی با کیهان احساس میشود. مردم بالی از طریق این آیین، نهتنها با مرگ کنار میآیند، بلکه آن را به بخشی از زیستن تبدیل میکنند؛ زیستنی که معنایش در چرخه بیپایان تولد، مرگ و باززایش ریشه دارد. این آیین پیچیده و زیبای سنتی، تا امروز با وجود تغییرات زمان و فشارهای مدرنیته، جایگاه خود را حفظ کرده و همچنان الهامبخش پژوهشگران، گردشگران و علاقهمندان به فرهنگ معنوی است.
سنت Ma’nene در توراجا
در منطقه کوهستانی توراجا واقع در جزیره سولاوسی اندونزی، سنتی شگفت انگیز و منحصر بهفرد به نام Ma’nene برگزار میشود که در آن مرز میان مرگ و زندگی معنایی کاملاً متفاوت پیدا میکند. در نگاه مردم توراجا، مرگ پایان حضور یک فرد در خانواده نیست، بلکه آغاز رابطهای تازه و ماندگار با نیاکان است. بر همین اساس، آیین Ma’nene به عنوان تجلی احترام عمیق و پیوند همیشگی با اجداد، هر چند سال یکبار با شور و شکوه برگزار میشود. در این مراسم، خانوادهها تابوت اجداد خود را از آرامگاههای سنگی یا گورهای خانوادگی بیرون میآورند.
اجساد که به دلیل اقلیم خاص منطقه اغلب در وضعیت نسبتاً سالمی حفظ شدهاند، با دقت و احترام تمیز میشوند. آنها لباسهای تازه بر تن میکنند، موهایشان مرتب میشود و حتی گاهی عینک یا زیورآلاتی که در گذشته دوست داشتند به آنان بازگردانده میشود. برای مردم توراجا، این کار نه عجیب است و نه ترسناک، بلکه نوعی ابراز عشق، وفاداری و یادآوری جایگاه نیاکان در ساختار اجتماعی و معنوی خانواده است. فضای مراسم بسیار خانوادگی، صمیمی و حتی شاد است. بستگان از نقاط مختلف کشور یا حتی از خارج از کشور بازمیگردند تا در این گردهمایی بزرگ خانوادگی شرکت کنند.
پس از آمادهسازی اجساد، خانوادهها با آنان عکس یادگاری میگیرند، با نیاکان خود سخن میگویند و در کنار آنها دعا میخوانند. کودکان با کنجکاوی در مراسم شرکت میکنند و از طریق این آیین، از همان کودکی با مفهوم احترام به گذشتگان آشنا میشوند. Ma’nene نهتنها یک سنت، بلکه نوعی نظام فکری و جهانبینی است. برای مردم توراجا، نیاکان همچنان بخشی زنده از خانه، خاطره و هویت هستند. حضور آنان در زندگی روزمره محسوس است؛ آنها مراقب فرزندان خود هستند، در تصمیمگیریها نقش دارند و همچنان عضوی از خانواده به شمار میآیند. برگزاری Ma’nene بازتاب همین باور است؛ اینکه رابطه با مردگان نباید در گور پایان یابد، بلکه باید زنده نگه داشته شود.
سنت رزمی Debus
در استان بانتن واقع در غرب جزیره جاوه، یکی از آیین های منحصر بهفرد و پرشکوه فرهنگ محلی برگزار میشود که به آن Debus میگویند. این سنت دیرینه، ترکیبی است از هنرهای رزمی، آموزههای عرفانی و نمایشی از مقاومت جسم و روح که ریشه در تاریخ تصوف اسلامی در منطقه دارد Debus فراتر از یک نمایش یا تمرین فیزیکی است؛ این آیین به نوعی تجربه معنوی بدل شده که در آن، قدرت ایمان، اراده و اتصال به خداوند به نمایش درمیآید.
اجراکنندگان این سنت، که اغلب مردانی با تجربه در تعلیمات رزمی و معنویاند، با زمزمه ذکرهای خاص و تلاوت آیات قرآن، خود را در حالتی معنوی قرار میدهند. پس از آن وارد اجرای حرکات رزمی میشوند که نهتنها مهارت های بدنی را نشان میدهد، بلکه آمادگی روحی برای مواجهه با درد، ترس و خطر را نیز به تصویر میکشد. در بخشهایی از مراسم، شرکتکنندگان اشیایی مانند چاقو، سیخ یا نیزه را بر بدن خود وارد میکنند یا با آتش و اشیای تیز مواجه میشوند، اما آسیب جدی نمیبینند.
این صحنهها برای تماشاگران حیرتانگیز و گاه باورناپذیر است. Debus ریشه در قرون گذشته دارد، زمانی که عرفای مسلمان و رهبران دینی از این آیین بهعنوان ابزاری برای تقویت روحیه مبارزه، حفظ ایمان و آمادگی برای دفاع از سرزمین استفاده میکردند. در آن زمان این سنت بخشی از نظام تربیتی بود که انسانها را برای چالشهای بزرگ زندگی آماده میکرد. با گذر زمان، Debus به یکی از نمادهای فرهنگی بانتن تبدیل شد و جایگاه خود را در مراسم مذهبی، جشنهای محلی و مناسبتهای ملی حفظ کرد. در مراسم Debus، حضور تماشاگران با حس احترام و تأمل همراه است. مردم نهتنها برای تماشای صحنههای شگفتانگیز، بلکه برای درک معنای عمیق ایمان و تمرین تسلط بر نفس، گرد هم میآیند. گاه قبل یا بعد از اجرا، دعاها و نیایشهایی دستهجمعی انجام میشود که فضای مراسم را از یک نمایش ساده به یک تجربه روحانی جمعی ارتقا میدهد. امروزه با وجود تغییرات اجتماعی و ظهور سبکهای مدرن زندگی، Debus همچنان جایگاه خود را در فرهنگ مردم بانتن حفظ کرده است.
جشن Tabuik در سوماترا
در شهر ساحلی پارایامان واقع در غرب سوماترا، هر ساله مراسم باشکوهی به نام Tabuik برگزار میشود که یادآور واقعه کربلا و شهادت امام حسین (ع) است. این آیین که از قرن نوزدهم و به واسطه مهاجرت مسلمانان شیعه هندی، بهویژه از ناحیه جنوبی هند وارد منطقه شد، بهتدریج در میان مردم محلی، از جمله مسلمانان سنی، جایگاه فرهنگی و معنوی ویژهای پیدا کرده و به یکی از شناخته شدهترین آیینهای مذهبی-فرهنگی اندونزی تبدیل شده است. مراسم Tabuik با ساخت سازههایی عظیم، رنگارنگ و نمادین آغاز میشود که معمولاً از چوب، پارچه، کاغذ و تزیینات سنتی ساخته شدهاند. این سازهها که گاه بیش از ده متر ارتفاع دارند، نماد تابوت شهدای کربلا، بهویژه حضرت امام حسین و یارانش هستند.
هر یک از این تابوئیکها توسط گروههایی از اهالی محله ساخته میشود و روند آمادهسازی آنها روزها به طول میانجامد. مردم با عشق، صبر و احترام به ساحت اهل بیت، این سازهها را آراسته و آماده میکنند. در بالای تابوئیک معمولاً تصویری نمادین از موجودی افسانهای با بال و چهرهای شبیه اسب قرار دارد که نشان از روحیه حماسی و عرفانی این آیین دارد. روز مراسم هزاران نفر از ساکنان شهر و گردشگران داخلی و خارجی در خیابانها گرد میآیند تا شاهد رژه باشکوه تابوئیکها باشند. این راهپیمایی همراه با طبل زنی، ذکر، نوحهخوانی و گاه حرکات نمادین سوگواری است.
در طول مسیر شرکتکنندگان سازههای عظیم را بر دوش میکشند و با حرکت هماهنگ، آنها را در خیابان ها به گردش درمیآورند. فضای مراسم آمیختهای است از اندوه، احترام، شور معنوی و غرور فرهنگی. اوایل مراسم ممکن است بیشتر جنبه سوگواری داشته باشد، اما در پایان، تابوئیکها به دریا برده شده و در آب رها یا غرق میشوند. این لحظه نماد بدرقه ارواح شهدا به آسمان و تجلی پایان یک دوره از سوگواری است. جمعیت با چشمانی اشکآلود و دلی آرام، نظارهگر پایان این آیین هستند، آیینی که به باورشان، روح را تطهیر میکند و ارزشهایی چون فداکاری، وفاداری، و عدالت را زنده نگه میدارد. جالب آنکه گرچه ریشههای این مراسم در فرهنگ شیعی است، اما در پارایامان اکثریت سنیمذهب این مراسم را به عنوان بخشی از میراث فرهنگی خود پذیرفتهاند.
آنها آن را نه به عنوان یک مناسک خاص مذهبی، بلکه بهعنوان بزرگداشت حماسهای انسانی مینگرند؛ حماسهای که در آن یک خانواده برای عدالت، ایمان و کرامت انسانی، جان خود را فدا کرد. این همپذیری نشان از روح تساهل دینی، تعامل فرهنگی و عمق معنویت در جامعه اندونزیایی دارد. Tabuik نهتنها یادآور واقعهای تاریخی، بلکه نمونهای زنده از قدرت فرهنگ برای اتحاد، احترام به تفاوتها و حفظ حافظه جمعی است.
Seren Taun در قوم سوندانی
در میان قوم سوندانی که عمدتاً در منطقه جاوای غربی زندگی میکنند، یکی از مهمترین و زیباترین آیینهای سنتی، مراسم Taun یا Seren Taun است؛ آیینی که ریشه در زندگی کشاورزی، ارتباط عمیق با طبیعت، و باورهای دینی و فرهنگی مردم دارد. این مراسم که هرسال پس از پایان فصل برداشت برنج برگزار میشود، نهتنها جشن شکرگزاری برای نعمات الهی است، بلکه فرصتی برای دعا و امیدواری به سال زراعی آینده نیز به شمار میرود. در روز مراسم، روستاها حال و هوایی خاص به خود میگیرند.
مردم، با لباسهای سنتی و چهرههایی شاد، دستهجمعی به سمت محل برگزاری آیین، که معمولاً معابد محلی یا سکوهای آیینی در دل طبیعت هستند، حرکت میکنند. آنها سبدهایی از برنج برداشتشده را به همراه دارند؛ برنجی که نهفقط غذای روزانه آنها، بلکه نماد زندگی، رزق و برکت است. این سبدها با دقت و احترام تزئین شدهاند و حمل آنها تا محل مراسم، بخشی از آیین مقدس است. پس از رسیدن به مکان مقدس، مراسم دعا برگزار میشود. بزرگان قوم، ریشسفیدان و روحانیون محلی، با خواندن دعاها و ذکرهای خاص، شکرگزاری خود را به درگاه خداوند و نیروهای طبیعت ابراز میکنند. در نگاه مردم سوندانی، زمین، آب، خورشید و باد همه دارای روحاند و باید با احترام با آنها رفتار کرد. همین نگاه، رابطهای عمیق میان انسان و طبیعت ایجاد کرده که در سراسر مراسم محسوس است.
رقص های سنتی با لباس های رنگارنگ، صدای طبل، فلوتهای چوبی و آوازهای محلی، فضای جشن را پُر از شور و زندگی میکند. زنان و مردان در حرکاتی هماهنگ و آیینی، داستانی از هماهنگی با زمین و شادی حاصل از برداشت محصول را به تصویر میکشند. کودکان با چشمانی پر از اشتیاق در این مراسم شرکت میکنند و از همان کودکی با ارزشهای همزیستی، شکرگزاری و حفظ سنتها آشنا میشوند. Seren Taun فقط یک جشن روستایی نیست؛ بلکه بازتابی از دیدگاه فرهنگی قوم سوندانی به زندگی است. در این فرهنگ، انسان بخشی از چرخه طبیعت است، نه حاکم آن. همه چیز باید با توازن و احترام پیش برود و محصولی که از دل خاک بهدست میآید، تنها با تلاش انسانی ممکن نیست، بلکه نیازمند رحمت و همراهی عناصر طبیعت و لطف خداوند است.
امروزه، اگرچه بسیاری از جوانان به شهرها مهاجرت کردهاند و سبک زندگی تغییر کرده، اما آیین Seren Taun همچنان با قدرت ادامه دارد. هر ساله هزاران نفر از سوندانیها، حتی از مناطق دور، برای شرکت در این مراسم به زادگاههای خود بازمیگردند. این مراسم، علاوه بر تقویت هویت قومی، بستری برای حفظ سنتها، ایجاد پیوند میان نسلها و یادآوری ارزشهای زندگی ساده، طبیعی و معنوی است. Seren Taunبه ما یاد میدهد که جشن گرفتن، فقط برای خوشی نیست؛ بلکه میتواند آغازی برای اندیشیدن، شکرگزاری و بازگشت به ریشههایی باشد که ما را به زمین، به خدا و به یکدیگر پیوند میدهد. این آیین، پژواکی از صدای خاک، آب و دل انسانهایی است که هنوز به زبان طبیعت گوش میسپارند.
Grebeg در یوگیاکارتا و سولو
در شهرهای یوگیاکارتا و سولو، که هر دو هنوز پیوندهای زندهای با نظام سلطنتی سنتی جاوه دارند، مراسم باشکوهی به نام Grebeg هر ساله در مناسبت های مهم اسلامی مانند عید فطر، عید قربان و تولد پیامبر اسلام برگزار میشود. این آیین که از قرنها پیش در دربارهای سلطنتی ریشه دارد، تلفیقی بینظیر از دین، فرهنگ سلطنتی و مشارکت اجتماعی مردم است؛ نمایشی زنده از تداوم سنتها در دل جامعهای که به سرعت در حال تغییر است. در روز مراسم، فضای اطراف کاخ سلطنتی پر از شور و رنگ میشود. خانواده سلطنتی با لباسهای سنتی و همراه با گروههای موسیقی گاملان، نگهبانان سلطنتی، و روحانیان، مجموعهای از هدایای نمادین را آماده میکنند که به آنها "گونونگان" گفته میشود.
این گونونگان ها ساختارهایی کوهمانند از مواد خوراکی، برنج، سبزیجات، میوهها، شیرینیها و گاه محصولات کشاورزی هستند که با نظم و دقت خاصی چیده شدهاند. شکل کوه، نمادی از فراوانی نعمت الهی و پیوند با طبیعت است. پس از اجرای تشریفات درون کاخ، گونونگانها با تشریفاتی خاص از کاخ بیرون آورده میشوند و به سوی مسجد بزرگ شهر یا میدان اصلی هدایت میگردند. مردم از ساعاتی پیش گرد آمدهاند تا در این لحظه باشکوه شرکت کنند. هنگامی که گونونگانها به مقصد میرسند، مردم با شور و اشتیاق به سوی آنها هجوم میبرند تا بخشی از خوراکیها را به عنوان برکت و نشانهای از خیر و برکت سلطنت با خود ببرند.
اعتقاد بر آن است که گرفتن بخشی از این گونونگ، خوششانسی، برکت در کشت، و سلامتی به همراه دارد. Grebegدر عین حال که آیینی ریشهدار است، نمادی از انعطافپذیری سنتها در جامعه معاصر نیز به شمار میرود. این مراسم نهتنها حفظکننده ساختار نمادین سلطنت است، بلکه زمینهای برای تعامل میان دربار و مردم، و نمایش احترام به ارزشهای مذهبی اسلام در بستر فرهنگ محلی جاوهای است.
سلطنت در اینجا نه به عنوان نهادی سیاسی، بلکه به عنوان نماد پاسدار فرهنگ و پیوند معنوی با مردم ظاهر میشود. در عین حال مشارکت عمومی و شور مردم در این مراسم نشان از پویایی فرهنگی دارد. کودکان، جوانان، سالمندان، همه با اشتیاق در مراسم شرکت میکنند، عکس میگیرند، دعا میخوانند، و در لحظهای تاریخی و نمادین حضور مییابند که گذشته و حال را به هم پیوند میزند. Grebeg به گونهای یک نمایش اجتماعی است که در آن سنت، دین، زیباییشناسی و وحدت اجتماعی به شکلی هماهنگ در کنار هم قرار میگیرند. این آیین با وجود گذر زمان، همچنان قدرت جذب و معنابخشی خود را حفظ کرده و به نمادی از هویت محلی یوگیاکارتا و سولو تبدیل شده است.
نتیجهگیری
سنتهای اندونزی، با همهی رنگارنگی و تنوع خیرهکنندهشان، همچون نخهایی پنهان و پیوسته، تار و پود جامعه را بههم متصل میکنند. این سنتها نهتنها بازماندههایی از گذشتهاند، بلکه نشانههایی زنده و جاری از هویتیاند که مردم اندونزی در زندگی روزمره، آیینهای خانوادگی، مراسم مذهبی و مناسبتهای اجتماعی با خود حمل میکنند. از سایهبازی های جاوهای تا آیین سوزاندن جسد در بالی، از رژهی تابوئیک در سوماترا تا زیارت نیاکان در توراجا، همه و همه نشان میدهند که سنتها چگونه در دل زندگی مدرن جای خود را حفظ کردهاند، بدون آنکه از معنا و اصالت خود فاصله بگیرند.
آنچه این سنتها را ماندگار کرده، فقط جنبهی زیباییشناسی یا آیینی آنها نیست، بلکه نقشی است که در ساختن هویت جمعی، تقویت حس تعلق و انتقال ارزشهای اخلاقی، معنوی و فرهنگی ایفا میکنند. در کشوری که از هزاران جزیره، قوم و زبان تشکیل شده، این آیینها نهفقط ابزار اتصال افراد به گذشته، بلکه وسیلهای برای ایجاد گفتوگو، تفاهم و انسجام میان اقوام گوناگوناند.
آنها زمینهای فراهم میکنند که در آن، نسل جدید بتواند خود را با ریشههایش بازشناسد و گذشته را درک کند، بیآنکه از حرکت در مسیر آینده بازبماند. سنتهای اندونزی توانستهاند با زمانه حرکت کنند؛ شکل و قالبشان شاید تغییر کرده باشد، اما روح و پیام شان همچنان زنده است. این توانایی تطبیق پذیری، خود گواهی است بر زنده بودن فرهنگ.
امروزه بسیاری از این آیینها در کنار برنامههای فرهنگی، آموزشی و گردشگری نیز قرار گرفتهاند، تا هم شناخته شوند و هم از خطر فراموشی دور بمانند. جوانان اندونزی، با حضور در مراسم سنتی، فیلمسازی، اجرای موسیقی و پوشش رسانهای این آیینها، سهم بزرگی در نگهداری آنها دارند. در این میان مسئولیت حفظ و ترویج این میراث تنها بر دوش افراد نیست. دولت، نهادهای فرهنگی، دانشگاهها، و سازمانهای اجتماعی با همکاری نزدیک، شرایطی فراهم کرده که این سنت ها به عنوان بخشی از آموزش، فعالیت های فرهنگی و سیاستهای عمومی در نظر گرفته شده اند.
منابع:
1. Kementerian Pendidikan dan Kebudayaan RI – www.kemdikbud.go.id
2. Kompas.com: "Gotong Royong sebagai Karakter Bangsa"
3. Tempo.co: "Makna Tradisi Selamatan dan Asal Usulnya"
4. Buku "Ensiklopedia Adat Indonesia" – Penerbit Gramedia
5. Tirto.id: "Ragam Tradisi Ramadan di Berbagai Daerah"
6. National Geographic Indonesia – Tradisi dan Warisan Budaya
7. Liputan6.com – Adat Pernikahan Unik Nusantara
8. CNN Indonesia – Tradisi Tahlilan dan Pemaknaan Kolektif
9. https://dataindonesia.id/varia/detail/ada-174-juta-pernikahan-di-indonesia-pada-2021
10. https://id.wikipedia.org/wiki/Tradisi_perkawinan_di_Indonesia
11. https://dataindonesia.id/ragam/detail/perselisihan-jadi-sebab-utama-perceraian-di-indonesia-pada-2022
12. https://www.bridestory.com/id/blog/45-tradisi-dan-adat-pernikahan-unik-dari-penjuru-indonesia
13. https://www.orami.co.id/magazine/pernikahan-adat
14. https://www.kominfo.go.id/content/detail/4060/nikah-atau-rujuk-di-kua-kini-gratis-di-luar-kua-bayar-rp-600000/0/berita
15. https://databoks.katadata.co.id/datapublish/2023/03/02/pertengkaran-terus-menerus-faktor-utama-penyebab-perceraian-di-indonesia-pada-2022
16. https://www.umm.ac.id/id/arsip-koran/radar-sulbar/penyebab-banyaknya-kasus-perceraian-di-indonesia-karena-apa.html
17. https://www.indonesia.travel/id/id/ide-liburan/tradisi-unik-perayaan-idul-adha-di-indonesia-aja-ya ng-perlu-kamu-tahu
18. https://id.theasianparent.com/tradisi-unik-idul-adha
19. https://www.traveloka.com/id-id/explore/activities/pl-tradisi-idul-adha-di-indonesia-unik-dan-penu h-makna/148790
20. https://id.wikipedia.org/wiki/Perkawinan
21. https://www.hukumonline.com/klinik/a/perkawinan-di-indonesia-overview-syarat-dan-prosedurnya
22. Kompas.com: https://www.kompas.com/
23. Detik.com: https://www.detik.com/
24. Republika.co.id: https://www.republika.co.id/
25. Tempo.co: https://www.tempo.co/
26. CNNIndonesia.com: https://www.cnnindonesia.com/
27. Okezone.com: https://www.okezone.com/
28. Viva.co.id: https://www.viva.co.id/
29. Antaranews.com: https://www.antaranews.com/
30. Liputan6.com: https://www.liputan6.com/
31. The Jakarta Post: https://www.thejakartapost.com/