• 1404/06/22 - 15:48
  • 99
  • زمان مطالعه : 15 دقیقه

یاران ایران| شفافیت در دیپلماسی فرهنگی اعتماد جامعه ایرانی خارج از کشور را تقویت می‌کند

رایزن فرهنگی ایران در اندونزی پیشنهاد کرد که برای حفظ و تقویت هویت ایرانی و اسلامی در میان ایرانیان خارج از کشور به‌ویژه نسل ‌های جدید، باید یک راهبرد کلان مبتنی بر پیوند مستمر میان خانواده، مدرسه، جامعه ایرانی و محیط میزبان شکل بگیرد.

محمدرضا ابراهیمی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اندونزی  با بیان اینکه پیوند میان جامعه ایرانی و محیط میزبان زمانی مؤثر خواهد بود که همراه با تجربه‌های جذاب، آموزش کاربردی زبان فارسی، معرفی الگوهای موفق و تولید محتوای دیجیتال متناسب با سن نوجوانان و جوانان باشد، توضیح داد: برای نمونه مدارس مکمل آخر هفته و اردوهای هویتی می‌توانند نقش مهمی در آموزش زبان فارسی و معارف اسلامی ایفا کنند. اگر این آموزش‌ها متناسب با سن کودکان طراحی شوند، به صورت بازی‌ محور برای خردسالان و پروژه ‌محور برای نوجوانان، جذابیت بیشتری خواهند داشت.

وی افزود: همچنین داشتن یک تقویم رویدادی هویتی مانند برگزاری نوروز، یلدا، محرمِ  میلاد پیامبر(ص) یا جشن کتاب کودک به جوانان کمک می‌کند تا به‌طور منظم در ارتباط با میراث فرهنگی خود قرار گیرند.

ابراهیمی با تاکید بر اینکه یکی از مؤثرترین راه‌ ها برای انتقال هویت، الگوسازی نسل نو از طریق معرفی ایرانیان موفق در عرصه‌های علم، هنر و کارآفرینی است، ادامه داد: این افراد می‌توانند به‌ عنوان «مربی هویتی» در جلسات الهام‌بخش کوتاه و پیوسته با جوانان تعامل کنند. درکنار آن باید از ابزارهای دیجیتال استفاده کرد. تولید ریلزها، پادکست‌ ها، کتابچه‌ ها و انیمیشن‌ های کوتاه درباره نمادها و قهرمانان فرهنگی و همچنین برگزاری چالش‌ های آنلاین مانند کتاب‌خوانی، ضرب‌المثل‌ یا خوشنویسی ساده می‌تواند برای نسل جدید جذاب و تأثیرگذار باشد.

رایزن فرهنگی ایران در اندونزی در ادامه گفت: برای سنجش موفقیت چنین برنامه‌هایی می‌توان شاخص‌ هایی مانند ثبت‌نام و ماندگاری درکلاس‌های فارسی، سطح‌سنجی زبان، میزان مشارکت جوانان در رویدادها و حتی تولید محتوای کاربرساز را به کار گرفت. البته باید خطرهایی مانند سیاسی‌سازی یا قطبی‌سازی این فضاها را هم درنظر گرفت. راه‌حل مناسب تأکید بر فرهنگ، اخلاق وخدمات، پذیرش تنوع دیدگاه‌ها وتشکیل شوراهای جوانان برای مشارکت در تصمیم‌گیری‌هاست.

وی درباره سازوکارهای مؤثر برای انتقال میراث فرهنگی و زبانی در بین ایرانیان خارج از کشور توضیح داد: برای انتقال مؤثر میراث فرهنگی و زبانی در بین ایرانیان خارج از کشور، مهم‌ترین سازوکار ایجاد یک نظام آموزش زبان فارسی به‌عنوان زبان میراثی است. این نظام باید دارای سرفصل‌های استاندارد از سطح پایه تا پیشرفته باشد و برای هر گروه سنی منابع مناسب در نظر بگیرد؛ برای کودکان منابع تصویری و داستانی برای نوجوانان تمرین ‌های انشا و گفت‌وگوی موضوعی همراه با ارزیابی‌های دوره‌ای. خانواده نیز می‌تواند نقش کلیدی در این زمینه داشته باشد.

ابراهیمی افزود: طراحی جعبه ‌ابزارهایی مانند «کیف یلدا» شامل کتا بچه بازی، شعر، دستور پخت غذاهای سنتی و یادگاری‌های فرهنگی به والدین کمک می‌کند تا ارتباط روزمره‌ای میان فرزندان و فرهنگ ایرانی ایجاد کنند. حتی برگه ‌های گفت‌وگوی دوزبانه میان والدین و کودک می‌تواند پلی میان زبان فارسی و زبان کشور میزبان باشد.

رایزن فرهنگی ایران در اندونزی یکی دیگر از سازوکارهای مؤثر در انتقال میراث فرهنگی و زبانی را باشگاه ‌های کتاب نوجوان دانست و ادامه داد: گردش ماهانه کتاب میان خانواده‌ ها و برگزاری نشست ‌های نقد کوتاه، نوجوانان را با ادبیات فارسی و هویت ایرانی پیوند می‌دهد. همچنین هنرهای هویت‌ ساز همچون خوشنویسی ساده، موسیقی محلی یا صنایع ‌دستی کوچک اگربه‌صورت کارگاه آموزشی برگزار شوند و آثار دانش ‌آموزان در نمایشگاه‌ ها به نمایش گذاشته شود، تأثیر عمیقی در ایجاد علاقه خواهد داشت. در فضای دیجیتال نیز باید پلتفرم‌ های محتوای باز ایجاد شود؛ بانکی از قصه‌ها، ویدئوهای کوتاه برای آموزش خط و املا و بازی‌های واژگانی که مدارس و خانواده‌ها بتوانند آزادانه از آن‌ها استفاده و بازتولید کنند.

وی همچنین بیان کرد: اردوها یا مدارس تابستانی زبان و فرهنگ هم می‌توانند با برگزاری دوره‌های دو تا سه‌ هفته‌ای و داشتن یک پروژه خروجی مانند نمایش فیلم کوتاه، تجربه‌ای ماندگار برای کودکان و نوجوانان رقم بزنند . از سوی دیگر پیوند با مدارس میزبان اهمیت دارد. برگزاری روز «فرهنگ ایران» در مدرسه محل تحصیل دانش‌آموزان ایرانی، نه‌تنها به معرفی هویت آن‌ها کمک می‌کند بلکه باعث افتخار و اعتمادبه ‌نفس در میان نسل جدید خواهد شد.

ابراهیمی با بیان اینکه برای پایش کیفیت این برنامه‌ها می‌توان از آزمون‌ های مهارتی در گفتار، خواندن و نوشتن دریافت بازخورد از والدین و مربیان استفاده کرد، ابراز کرد: این روش‌ ها کمک می‌کنند تا نقاط ضعف و قوت شناسایی شده و مسیر انتقال فرهنگ و زبان ایرانیان در خارج از کشور با دقت بیشتری تقویت شود.

رایزن فرهنگی ایران در اندونزی درباره بهره مندی از ظرفیت‌های علمی، تخصصی و اقتصادی ایرانیان خارج از کشور برای پیشرفت ایران گفت: برای این کار، قبل از هر چیز لازم است یک نقشه‌برداری دقیق از جامعه ایرانیان صورت گیرد. این کار باید شامل ثبت مهارت‌ها، حوزه‌های تخصصی، میزان آمادگی برای همکاری حضوری یا دورکاری و حتی ساعات در دسترس افراد باشد. چنین بانکی از استعداد ها می‌تواند مرجع اصلی برای ارتباط میان نخبگان خارج از کشور و نیازهای داخل کشور باشد. یکی از راهکارهای مؤثر طراحی برنامه «کارشناس مقیم کوتاه‌مدت» است. در این طرح، متخصصان ایرانی خارج از کشور می‌توانند به‌صورت حضوری و مجازی یک تا سه ماهه در دانشگاه‌ها یا شرکت‌های داخلی حضور یابند و دانش خود را در زمینه انتقال فناوری، روش‌های نوین پژوهش یا استانداردهای کیفیت به اشتراک بگذارند.

وی افزود: همکاری ‌های تحقیقاتی دورکار نیز اهمیت زیادی دارد. با اختصاص گرنت‌های مشترک میان استادان داخل و دانشمندان خارج و فراهم کردن بستر برای اشتراک داده‌ها و انتشار مشترک مقالات، می‌توان ارتباط علمی پایدار ایجاد کرد.

ابراهیمی با بیان اینکه از منظر اقتصادی ایجاد صندوق ‌های سرمایه‌گذاری با مشارکت دیاسپورا راهکاری کلیدی است، ادامه داد: این ابزار مالی شفاف می‌تواند برای پروژه‌ های زیست‌ فناوری، انرژی ‌های نو، سلامت دیجیتال یا گردشگری هوشمند به‌کار گرفته شود. همچنین شبکه‌ای از مربیان و مشاوران استارتاپی در خارج از کشور می‌تواند با تیم‌های داخلی ارتباط برقرار کند، در بوت‌کمپ‌ های مشترک شرکت کند و مسیر ورود به بازارهای منطقه‌ای و جهانی را هموار سازد. برای اینکه این ظرفیت ‌ها به‌طور کامل شکوفا شوند، باید موانع حقوقی و اداری نیز برطرف شود.

وی ایجاد یک پنجره واحد برای موضوعاتی مانند مالکیت فکری، استانداردها، گمرک تجهیزات پژوهشی و اعتباردهی مدارک حرفه‌ای را سبب ایجاد همکاری ساده‌تر و سریع‌تر عنوان کرد و گفت: افزون بر این ارائه مشوق‌ هایی مانند معافیت‌ ها یا تخفیف‌ های مالیاتی هدفمند، اعطای جوایز ملی به فعالان دیاسپورا، انگیزه مشارکت را افزایش خواهد داد. موفقیت چنین برنامه‌ هایی را می‌توان از طریق شاخص‌ هایی مانند تعداد پروژه‌های مشترک، میزان سرمایه جذب‌شده، ثبت پتنت و مقالات مشترک، یا رشد صادرات محصولات دانش‌ بنیان سنجید. اگر این سازوکارها به ‌طور نظام‌مند اجرا شوند، ظرفیت‌ های علمی و اقتصادی ایرانیان خارج از کشور می‌تواند به موتور محرک توسعه داخلی تبدیل شود.

 رایزن فرهنگی ایران در اندونزی درباره راهکارهایی برای تسهیل همکاری و مشارکت دیاسپورای ایرانی ابراز کرد: قبل از هر چیز باید بسترهای ارتباطی و نهادی شفاف و قابل اعتماد ایجاد شود. یکی از راهکارهای اصلی، طراحی یک «درگاه یکپارچه دیاسپورا» است؛ سامانه‌ای که در آن هر فرد بتواند پروفایل علمی و تخصصی خود را ثبت کند، فرصت‌ های همکاری را مشاهده نماید، با تطبیق هوشمند مهارت‌ها و پروژه‌ها درگیر شود و حتی قراردادهای نمونه و مکاتبات اداری را به شکل خودکار انجام دهد .حمایت مالی چابک هم نقش مهمی دارد.

وی افزود: اختصاص میکروگرنت ‌ها و مدل تطبیق سرمایه برای پشتیبانی از رویدادهای علمی، فرهنگی یا پژوهش‌ های کاربردی کوچک باعث می‌شود افراد بدون درگیری با فرآیندهای پیچیده بتوانند وارد عمل شوند. همچنین تشکیل کمیته‌ های موضوعی در کشور میزبان در حوزه‌هایی مانند سلامت، مهندسی، فرهنگ و کارآفرینی و برگزاری نشست‌ های فصلی با خروجی مشخص، زمینه شبکه‌سازی و تصمیم‌گیری عملی را فراهم می‌کند.

ابراهیمی با تاکید بر اینکه ارائه خدمات اداری آسان برای ایرانیان خارج از کشور بسیار ضروری است، ادامه داد: استفاده از کنسولگری‌ های سیار یا خدمات برون ‌مرزی که امور مربوط به اسناد، گواهی‌ ها و وکالت‌نامه‌ها را ساده و سریع انجام دهند، اصطکاک‌ های اداری را کاهش می‌دهد. به موازات آن داشتن یک تقویم مشترک و اتاق خبر برای اطلاع‌ رسانی درباره فرصت ‌های همکاری، موفقیت‌های افراد و فراخوان‌ها می‌تواند پیوند جامعه ایرانیان خارج از کشور با نهادهای داخلی را تقویت کند. ازمنظر شیوه همکاری نیز باید انعطاف وجود داشته باشد. امکان مشارکت به شکل مشاوره پاره‌وقت، پروژه‌محور، داوری علمی یا حتی نمایندگی بازار برای شرکت‌ های داخلی باعث می‌شود افراد متناسب با شرایط شخصی خود درگیر شوند.

رایزن فرهنگی ایران در اندونزی همچنین ابراز کرد: در نهایت برای جلب اعتماد این جامعه، شفافیت و گزارش‌دهی دوره‌ای، قراردادهای روشن و تعیین استانداردهای خدمات (SLA) ضروری است. تنها در این صورت می‌توان موانع بی‌اعتمادی را برطرف کرد و زمینه مشارکت گسترده‌تر را فراهم آورد.

ابراهیمی در پاسخ به این سوال که چگونه می‌توان از ایرانیان خارج از کشور به‌عنوان سفیران فرهنگی و حامیان منافع ملی بهره گرفت؟ توضیح داد: برای استفاده از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور به‌ عنوان سفیران فرهنگی و حامیان منافع ملی لازم است این موضوع به‌صورت برنامه‌ ریزی ‌شده و هدفمند دنبال شود. نخست می‌توان یک برنامه رسمی تحت عنوان «سفیران مردمی فرهنگ ایران» طراحی کرد؛ در این چارچوب با فراخوان عمومی افراد علاقه‌مند شناسایی و پس از گزینش، دوره‌ های کوتاه روابط عمومی برای آن‌ ها برگزار شود. همچنین بسته‌های رسانه‌ای چندزبانه شامل فکت‌ شیت‌ ها، پرسش و پاسخ‌ های رایج و روایت‌های مثبت از ایران در اختیارشان قرار گیرد تا ابزار لازم برای معرفی صحیح کشور را داشته باشند.

وی ادامه داد: در حوزه فعالیت‌های فرهنگی، این افراد می‌توانند با برگزاری هفته فیلم، موسیقی یا خوراک ایرانی و همچنین نمایشگاه‌ های سیار با عنوان «ایران امروز» به معرفی جنبه‌های متنوع فرهنگ ایرانی بپردازند. حتی مسابقات دانش‌آموزی با موضوع تمدن ایران در مدارس میزبان می‌تواند نسل جدید را با میراث فرهنگی ما آشنا کند.

رایزن فرهنگی ایران در اندونزی، یکی دیگر از راه‌های مؤثر در همکاری با دیاسپورای ایرانی را همکاری ساختارمند با دانشگاه‌ها و نهادهای دینی یا اجتماعی کشور میزبان دانست و گفت: ایرانیان متخصص می‌توانند در قالب سخنرانی‌ها، حضور به‌عنوان استاد مهمان یا تشکیل کلاب‌های دانشجویی ایران‌شناسی، چهره‌ای علمی و فرهنگی از ایران ارائه دهند. در کنار آن استفاده از ظرفیت فضای دیجیتال اهمیت زیادی دارد. حمایت از اینفلوئنسرهای خوش‌ سابقه، طراحی چالش‌ های محتوایی و تولید روایت‌های امیدآفرین می‌تواند بخشی از دیپلماسی دیجیتال غیررسمی باشد.

ابراهیمی در ادامه بیان کرد: برای مقابله با تصویرهای منفی یا اخبار نادقیق درباره ایران باید یک تیم پاسخ‌ سریع تشکیل شود. این تیم می‌تواند پیام واحدی را آماده و با ارجاع به منابع معتبر چندزبانه، روایت درست را در اختیار افکار عمومی قرار دهد. در نهایت، برای حفظ انگیزه و هویت‌ بخشی تقدیر از ایرانیان فعال در این عرصه ضروری است. اعطای نشان‌ها یا لوح‌ های افتخار و معرفی سالانه «ده سفیر فرهنگی برگزیده» می‌تواند نقش‌آفرینی آن‌ها را تثبیت و تقویت کند.

ابراهیمی درباره راهکارهای تعامل سازنده با جامعه دیاسپورای ایرانی و رفع دغدغه‌های سیاسی و اجتماعی، ابراز کرد: نخست باید سازوکاری برای گوش ‌سپاری واقعی و سازمان ‌یافته فراهم شود. برگزاری فوروم ‌های ماهانه، چه به‌صورت آنلاین و چه حضوری فرصت مناسبی است تا دغدغه‌ها و مشکلات این جامعه شنیده شود. صورتجلسه این نشست‌ها باید ثبت و پیگیری شود تا اعتماد شکل بگیرد. نکته مهم دیگر پرهیز از سیاسی‌سازی خدمات است. تمرکز باید بر ارائه خدمات کنسولی، آموزشی، فرهنگی و شبکه‌سازی حرفه‌ای باشد و از هرگونه قطبی‌سازی یا ورود به اختلافات سیاسی اجتناب شود. در کنار آن شفافیت و پاسخگویی می‌تواند به کاهش تنش‌ها کمک کند.

وی در ادامه گفت: ایجاد یک داشبورد خدمات که در آن شاخص‌هایی مثل میانگین زمان صدور مدارک یا تعداد پرونده‌های مختومه اعلام شود، به همراه یک کانال رسمی برای پاسخ به پرسش‌ های پرتکرار، شفافیت را تقویت خواهد کرد. حفظ حریم خصوصی و امنیت نیز بسیار مهم است. باید پروتکل‌های روشن برای حفاظت از داده‌های شخصی تدوین شود و خطوط ارتباط محرمانه‌ای برای طرح موارد حساس در دسترس باشد. همچنین برای کاهش سوء برداشت‌ها و تقویت پیوند اجتماعی، می‌توان پروژه‌های مشترک خیریه، علمی یا فرهنگی را با نهادهای محلی کشور میزبان تعریف کرد.

رایزن فرهنگی ایران در اندونزی، بخش دیگری از تعامل سازنده با ایرانیان خارج کشور را حمایت اجتماعی عنوان کرد و افزود: معرفی و ارجاع ایرانیان به خدمات معتبر مشاوره‌ای، حقوقی یا روان ‌شناختی در کشور میزبان، بدون جانبداری سیاسی، می‌تواند بخشی از دغدغه‌های واقعی آن‌ها را رفع کند. در نهایت تدوین یک «میثاق تعامل» که مجموعه‌ای از اصول محترمانه برای تمام برنامه‌ها را مشخص کند و بدون استثنا به اجرا درآید، چارچوبی روشن و قابل اعتماد برای روابط میان نهادهای ایرانی و جامعه دیاسپورا فراهم خواهد آورد.

وی درباره نقش ایرانیان خارج از کشور در ایجاد همدلی و همبستگی ملی توضیح داد: ایشان با قرار گرفتن در جوامع پیشرفته و تجربه هم ‌زیستی و کار جمعی توانایی آن را دارند که این تجربه‌ها را با روایت‌های ملموس و الهام‌بخش به فضای داخل کشور منتقل کنند و به پل روایت ‌ها میان ایران و جهان تبدیل شوند. سرمایه اجتماعی ایرانیان برون‌مرزی نیز فراتر از مرزها عمل می‌کند. پیوند میان استان ‌ها و شهرهای ایران با شبکه‌های حرفه‌ای و خیریه درخارج، زمینه اجرای پروژه‌های مشترک در حوزه آموزش، سلامت و توسعه اجتماعی را فراهم می‌آورد و این پیوندها می‌توانند وحدت ملی را تقویت کنند.

ابراهیمی ادامه داد: کمک‌هایی که از سوی جامعه ایرانیان مقیم خارج ارائه می‌شود اگر مبتنی بر کرامت و دانش باشد، بسیار اثرگذارتر خواهد بود. به‌جای تمرکز بر کمک‌های نمادین، می‌توان این ظرفیت را در حل مسئله به کار گرفت؛ از جمله توانمندسازی آموزشی، توسعه آمایش داده یا انتقال فناوری ‌های نو. چنین کمک‌ هایی هم عزت‌مندانه است و هم برای جامعه داخل کشور دستاورد پایدار ایجاد می‌کند. کارزارهای وحدت ‌بخش یکی دیگر از زمینه‌های نقش‌آفرینی ایرانیان مهاجر است. ابتکاراتی مانند ترویج سواد رسانه‌ای، یا برگزاری اردوهای علمی می‌تواند مرزهای اختلافات اجتماعی را کم‌ رنگ کرده و خطوط شکاف را کاهش دهد.

وی درباره چالش هایی که رایزنان فرهنگی در ارتباط با ایرانیان خارج از کشور مواجه هستند، ابراز کرد: رایزنان فرهنگی در ارتباط با ایرانیان خارج از کشور و ارائه خدمات به آنان با مجموعه‌ای از چالش‌های ساختاری و محتوایی روبه‌رو هستند. یکی از مهم‌ترین مشکلات پراکندگی جامعه ایرانی و نبود بانک اطلاعاتی به‌روز از افراد و نهادهای فعال است. این مسئله موجب می‌شود شناسایی ظرفیت‌ ها و برقراری ارتباط مؤثر دشوار گردد. در کنار آن محدودیت منابع انسانی و مالی نیز به چشم می‌خورد؛ مأموریت‌های متنوعی که بر عهده رایزنی‌ها گذاشته می‌شود، اغلب با بودجه‌ای محدود و نیروهای اندک همراه است.

ابراهیمی همچنین با بیان اینکه تنوع نسلی و زبانی ایرانیان خارج از کشور چالشی جدی محسوب می‌شود، گفت: نیازهای کودک و نوجوان با دانشجویان و حرفه‌ای‌ها متفاوت است و همین امر ضرورت تولید و ارائه محتوای دو یا حتی سه‌زبانه را برجسته می‌کند. علاوه بر این، خطر قطبی ‌سازی یا سوءبرداشت رسانه‌ای همواره وجود دارد و به همین دلیل، پیام‌ها و فعالیت‌های فرهنگی باید دقیق، شفاف و غیرسیاسی طراحی شوند.

وی افزود: یکی دیگر از دشواری‌ها اندازه‌گیری اثرگذاری فعالیت‌ هاست. تغییر نگرش یا هویت ایرانیان خارج از کشور را نمی‌توان تنها با شمارش تعداد رویدادها سنجید؛ بلکه به چارچوب‌های علمی برای ارزیابی واقعی نیاز است. برای رفع این موانع می‌توان راهکارهای عملی مختلفی در نظر گرفت. ایجاد یک پلتفرم مدیریت ارتباط با ایرانیان برون‌مرزی و «نقشه ذی‌نفعان» کمک می‌کند تا اطلاعات افراد و انجمن‌ها ساماندهی شده و فرصت ‌ها و مهارت‌ ها به‌خوبی تطبیق داده شوند. همچنین تشکیل کانون‌های همیار داوطلب به‌ویژه در میان جوانان، با آموزش‌های کوتاه روابط عمومی می‌تواند بخشی از بار اجرایی رویدادها را بر دوش گیرد.

رایزن فرهنگی ایران در اندونزی همچنین گفت: تهیه و ارائه کیت‌ های محتوایی آماده اجرا نیز راهی کم‌هزینه اما پربازده برای مدارس، دانشگاه‌ها و مراکز فرهنگی است، چرا که در این بسته‌ها هم راهنمای اجرا و هم مواد چندرسانه‌ای فراهم می‌شود. برای ارزیابی اثرگذاری نیز باید چارچوبی روشن مانند ماتریس «دانش-نگرش-رفتار» و پیمایش‌های قبل و بعد از هر برنامه به کار گرفته شود. همکاری نزدیک با نهادهای میزبان مانند دانشگاه‌ها، سازمان‌های مردم‌نهاد و رسانه‌های محلی نیز علاوه بر کاهش هزینه‌ها، به مشروعیت اجتماعی برنامه‌ها کمک خواهد کرد. در نهایت، شفافیت در دیپلماسی فرهنگی با اطلاع‌ رسانی منظم، ارائه گزارش عملکرد فصلی و ایجاد مسیر روشن برای اعتراض و بازخورد، اعتماد جامعه ایرانی خارج از کشور را تقویت می‌کند و زمینه تعامل پایدارتر را فراهم می‌سازد.

 

. .

. .

About Us

The argument in favor of using filler text goes something like this: If you use arey real content in the Consulting Process anytime you reachtent.