پیوندهای خانوادگی بهعنوان عامل وحدت در تایلند
جامعه مسلمانان بانکوک با وجود اقلیت بودن در کشوری با اکثریت بودایی، نمونههای ارزشمندی از همزیستی شیعه و سنی را در خود جای داده است.

در این مطلب که توسط رایزنی فرهنگی ایران در تایلند تهیه شده، آمده است: در روایتهای محلی و سنتهای شفاهی جامعه اسلامی بانکوک ـ بهویژه در مناطق قدیمی چون تالات نوی و بان خای ـ بارها موضوع پیوندهای خانوادگی مذاهب ذکر شده در خطبهها، دیدارهای خانوادگی و مجالس عمومی، بر اهمیت اخوت اسلامی و پرهیز از هرگونه تفرقه میان مسلمانان تأکید کرده است.
یکی از مصادیق عینی این نگاه وحدتگرایانه، پیوند سببی خانواده شیخ غلامعلی اباذر با جامعه اهلسنت که ازدواج یکی از فرزندان او با دامادی از اهلسنت است و این در منابع محلی و نقلهای مردمی صرفاً یک انتخاب خانوادگی نیست بلکه بهعنوان نمادی اجتماعی از همزیستی شیعه و سنی معرفی شده و بسیاری از مسلمانان بانکوک این واقعه را بهعنوان الگویی عملی ستودهاندو الگویی که نشان میدهد مسلمانان میتوانند علیرغم تفاوتهای مذهبی، بر محور ایمان، اخلاق و هویت اسلامی گردهم آیند.
پیامد چنین ازدواجهایی تنها محدود به یک خانواده نیست. وقتی یک عالم برجسته شیعه با خانوادهای اهلسنت پیوندی ایجاد میکند عملاً شبکههای اجتماعی گستردهتری به هم متصل و در نتیجه، در مراسمهایی چون عید فطر، عید قربان، افطار ماه رمضان یا مجالس ختم قرآن، شیعه و سنی در کنار هم حضور مییابند و این رفتوآمدها باعث شکلگیری اعتماد اجتماعی عمیقتر میشود.
در خانوادههایی با چنین پیوندهایی، فرزندان از کودکی در محیطی دوگانه تربیت میشوند؛ محیطی که هم با آیینهای شیعی و هم با سنتهای مذهب دیگر آشنا و این تربیت دوگانه بهجای ایجاد تضاد، روحیهی مدارا و احترام به دیگری را درونی میکند.
این سنت تنها محدود به یک خانواده نیست بلکه در محلههای قدیمی بانکوک و نیز در استانهای جنوبی چون پاتانی، یالا و ناراتیوات، ازدواجهای بینمذهبی سابقهای طولانی دارند و منابع محلی و روایتهای انجمنهای اسلامی بانکوک نشان میدهد که در این مناطق، خانوادهها بیش از آنکه بر اختلافات مذهبی تأکید کنند، به ارزشهای مشترک چون دیانت، صداقت، جایگاه اجتماعی و پایبندی به قرآن اهمیت میدهند وهمین نگاه عملگرایانه موجب شده است که ازدواجهای شیعه و سنی به یک استراتژی اجتماعی برای حفظ هویت اسلامی در کشوری با اکثریت غیرمسلمان تبدیل شود.
از سوی دیگر، سنت همزیستی مسلمانان در مساجد قدیمی بانکوک، مانند مسجد هارون، مسجد تونگ سی و برخی مراکز اسلامی در محله بان کراچائو، نشان میدهد که حضور مشترک شیعیان و اهلسنت در مراسم عبادی یک واقعیت دیرینه و در این مساجد، برنامههایی چون ختم قرآن در ماه رمضان، جشن میلاد پیامبر(ص) یا دعاهای عمومی با حضور هر دو گروه برگزار میگردد.
نکته جالب این است که این همزیستی ریشه در سنتهای بومی تایلند هم دارد و فرهنگ تایلندی اساساً بر مدارا و همزیستی مسالمتآمیز استوار و مسلمانان بانکوک و جنوب کشور، چه شیعه و چه سنی، این روحیهی عمومی جامعه تایلند را در روابط داخلی خود نیز پیاده کردهاند بنابراین ازدواجهای بینمذهبی نه یک پدیده استثنایی، بلکه امتداد طبیعی فرهنگ مدارا در بستر اسلامی است.
از منظر دیگر چنین پیوندهایی بهطور غیررسمی نقش پل ارتباطی میان دو جامعه مذهبی را ایفا و وقتی خانوادههای برجسته مذهبی چنین انتخابی دارند، این پیام به دیگران منتقل میشود که اختلاف فقهی یا کلامی مانع روابط انسانی و اجتماعی نیست و در واقع، این نوع روابط مصداقی عملی برای تحقق آیهی شریفه "إِنَّمَا ا لْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ" است.
ازدواجهای بینمذهبی تنها یک رابطهی اجتماعی نیستند، بلکه کانالی برای انتقال فرهنگ، آداب و ارزشهای مشترک اسلامی میان دو مذهب محسوب و وقتی دو خانواده با پسزمینههای مذهبی متفاوت به هم متصل میشوند فرهنگها و سنتهایشان نیز در یک خانواده جدید ادغام که این ادغام نه به معنای حذف هویت مذهبی، بلکه به معنای تقویت نقاط مشترک و در این فرآیند، احترام به قرآن، پیامبر اکرم(ص)، اهلبیت(ع) و صحابه بهعنوان ارزشهای مشترک برجسته و به نسل بعد منتقل میگردد.
در خانوادههایی که والدین یا خویشاوندان نزدیک از دو مذهب هستند، فرزندان بهطور طبیعی با مفهوم تفاوت و مدارا آشنا وآنها یاد میگیرند که وجود اختلاف، منافاتی با محبت و احترام ندارد و این تربیت، نسلی را به وجود میآورد که در برابر افراطگرایی و تفرقهافکنی مقاومتر و مطالعات میدانی در جنوب تایلند نشان داده است که دانشآموزانی که از چنین خانوادههایی میآیند، در مدارس اسلامی تمایل بیشتری به کار گروهی با همکلاسیهای متفاوت مذهبی دارند.
نکته قابل اعتنا اینکه در واقع، وقتی خانوادهها به هم گره میخورند، امکان ایجاد تقابل یا خصومت از بین میرود و برای مثال، در یک محلهی بانکوک که هم شیعه و سنی حضور دارد اگر دو خانواده از طریق ازدواج خویشاوند شوند، کل محله تحت تأثیر قرار گرفته و روابط میان همسایگان نیز دوستانهتر میشود.
مطلب دیگر اینکه در فرهنگ مسلمانان تایلند، زنان جایگاه محوری در خانواده دارند؛ آنها مدیران خانه، مربیان اصلی فرزندان و حافظان سنتهای دینیاند ودر خانوادههای بینمذهبی، نقش زنان حتی برجستهتر که با مدیریت هوشمندانه میکوشند فرزندان را با هر دو سنت مذهبی آشنا و احترام به عقاید دیگران را بهعنوان ارزش بنیادین ارائه دهندلذا زنان پل ارتباطی عاطفی و تربیتی میان دو مذهب در درون خانواده نیز محسوب میشوند.
جالب است که تجربهی پیوند شیعه و سنی در خانوادهها، بهطور غیرمستقیم زمینهساز گفتوگوی بینالادیان نیز میشود و جامعه تایلند بهطور کلی بر پایه همزیستی با بوداییان شکل گرفته و وقتی مسلمانان خودشان توانستهاند در درون خانواده وحدت مذهبی ایجاد نمایند این تجربه را به گفتوگو با پیروان ادیان دیگر نیز منتقل و بسیاری از رهبران محلی، این الگو را تمرین وحدت میدانند که میتواند در عرصههای وسیعتر بینالادیان نیز الهامبخش باشد.
با توجه به روند افزایش ارتباطات میان مسلمانان در تایلند، انتظار میرود در آینده ازدواجهای بینمذهبی بیشتر و نسلهای جدیدی که از این پیوندها پدید میآیند واختلاف مذهبی را امری طبیعی و بهعنوان بخشی از هویت اسلامی چندلایهی خود میپذیرند و این نسلها میتوانند رهبران فکری و اجتماعی جدیدی برای جامعه مسلمان باشند که الگوی همزیستی را نه در کتابها، بلکه در زندگی خود تجربه و این تجربه نشان میدهد که وحدت در تایلند بیش از آنکه محصول نشستهای رسمی یا بیانیههای دیپلماتیک باشد، در زندگی روزمره، در خانوادهها و در سنتهای اجتماعی مسلمانان تحقق یافته است.
در نهایت اینکه مسلمانان تایلند با تجربهی موفق پیوندهای خانوادگی بهعنوان عامل وحدت، میتوانند الگویی برای کشورهای همسایه باشند و در جنوب شرق آسیا کشورهایی مانند مالزی و اندونزی نیز جمعیتهای شیعه و سنی دارند انتقال این تجربه نشان میدهد که همزیستی پایدار، زمانی نهادینه میشود که در کوچکترین سلول اجتماعی، یعنی خانواده، شکل بگیرد. بدین ترتیب، تایلند میتواند نمونهای الهامبخش در سطح آسهآن باشد.
روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی