ماوراء زبان؛ چالشهای هوش مصنوعی برای دیپلماسی فرهنگی
سؤال پرتکرار امروز بسیاری از افراد در جوامع مختلف این است: آیا با وجود هوش مصنوعی باز هم در عرصه فردی و دیپلماسی نیاز به یادگیری زبان است؛ همچنان پاسخی قانع کننده و جامع در این باره نمی توان یافت.

بهروز عباس زاده کارشناس دیپلماسی فرهنگی در مطلبی که در اختیار خبرگزاری ایرنا قرار داده است، نوشت: از سوی دیگر، ظهور و پیشرفت شگفت انگیز فناوری های هوش مصنوعی در حوزه ترجمه ماشینی، این پرسش اساسی را مطرح کرده است: آیا در عصری که ابزارهای دیجیتال می توانند موانع زبانی را حتی در لحظه از میان بردارند با این حال بازهم سرمایه گذاری زمانی و صرف انرژی برای یادگیری یک زبان خارجی همچنان توجیه پذیر است؟ اما این بار، پاسخ کوتاه و قاطع است؛ بله.
در این یادداشت سعی کردهایم ادله هایی آوریم که ثابت کند هوش مصنوعی با تمام توانمندی هایش، یک ابزار قدرتمند است نه جایگزین و ارزش یادگیری زبان، به ویژه در حوزه های پرمخاطره ای مانند دیپلماسی، نه تنها کاهش نیافته، بلکه اهمیت راهبردی بیشتری پیدا کرده است. برای این منظور، پرسش هایی چند، طرح شده است تا بلکه پاسخ هایی نزدیک به آنچه که برای شرایط امروز مناسب است، به دست آید.
چرا با وجود هوش مصنوعی، یادگیری زبان جدید یک ضرورت است؟ برای پاسخ به این سوال مهم، باید بگوییم که اتکای صرف به ترجمه ماشینی، درک ما از ماهیت زبان را تا حد تبادل اطلاعات صرف کاهش می دهد، در حالی که زبان پدیده ای عمیقاً انسانی، فرهنگی و شناختی است.
شکست الگوریتمها در بخش آخر ارتباطات
هوش مصنوعی در ترجمه متون استاندارد عملکردی خوبی از خود نشان می دهد اما در حوزه هایی که ارتباطات انسانی وارد قلمرو ظرافت، فرهنگ و نیت می شود، شکست پذیر است.
این سیستمها همیشه قادر به درک و انتقال مواردی چون ظرافت های زبانی که شامل کنایه، طنز، لحن، استعاره و احساسات پشت کلمات است که به زمینه فرهنگی و تجربه زیسته انسانی وابسته اند. هوش مصنوعی این موارد را به صورت تحت اللفظی ترجمه کرده و معنای اصلی را بعضا از بین می برد.
تأکید و تمرکز بر یک موضوع مهم، در اینجا بسیار ضروری است؛ زبان، سیستم عامل یک فرهنگ است. اصطلاحات، ضرب المثل ها و ارجاعات تاریخی، حامل جهان بینی یک ملت هستند که در ترجمه ماشینی حق آن ادا نمیشود.
موضوع دیگر این است که بخش بزرگی از پیام در ارتباطات انسانی به صورت غیرکلامی و در زیرمتن گفت وگو منتقل می شود. بنابراین هوش مصنوعی از درک این لایه عمیق معنایی عاجز است.
یادگیری زبان: ورزشی برای مغز و دفاعی در برابر زوال عقل
یکی از مهم ترین مزایای یادگیری زبان، تأثیر مثبت آن بر ساختار مغز است. شواهد علمی گسترده نشان میدهد که این فرآیند، انعطاف پذیری عصبی را افزایش می دهد و یادگیری یک سیستم زبانی جدید، مغز را به معنای واقعی کلمه قوی تر و کارآمدتر میسازد.
مغز چندزبانه به دلیل مدیریت مداوم زبانهای مختلف، در کنترل توجه، حل مسئله و انجام چند کار به صورت همزمان می تواند بهتر عمل می کند. اما هوش مصنوعی این فواید را برای ما به ارمغان نمی آورد و صرفا یک ابزار ارتباطی است، اما یادگیری زبان را یک استراتژی برای ارتقای شناختی و سلامت بلندمدت می توان به حساب آورد.
از آنجا که ارتباطات راه بقای هر جامعه است و دیپلماتها نیز، ماموران اثرگذار در این حوزه هستند، یک سوال مهم دیگر مطرح می شود که آیا یک دیپلمات حتی با وجود هوش مصنوعی باز هم لازم است زبان بداند؟ در حوزه دیپلماسی که ارتباطات امری پرمخاطره است و کلمات دارای وزن استراتژیک هستند، اتکا به ترجمه ماشینی یک ریسک غیرقابل قبول امنیتی، سیاسی و فرهنگی است.
ارسال سیگنال تعهد
استفاده از ابزارهای ترجمه آنلاین برای مذاکرات حساس دیپلماتیک، به معنای انتقال اطلاعات محرمانه به سرورهای خارجی است. این امر خطر نشت داده ها، جاسوسی و نظارت توسط طرف های ثالث (شرکت های فناوری یا دولت های دیگر) را به همراه دارد. یک دیپلمات با تسلط بر زبان، یک دیوار آتش انسانی و یک ابزار ترجمه امن و آفلاین است که از منافع ملی محافظت می کند.
در علم مدیریت و روانشناسی نظریه ای به نام سیگنالینگ وجود دارد که براساس آن، معتبرترین سیگنال ها، آن هایی هستند که ارسال شان پرهزینه و دشوار است.
بر این اساس، یادگیری زبان یک سیگنال تعهد را ارسال می کند یعنی من به عنوان یک دیپلمات زمان و انرژی زیادی را برای یادگیری زبان کشور شما صرف کرده ام و این پیامی قدرتمند از احترام عمیق، تعهد بلندمدت و جدیت در ایجاد رابطه ارسال می کند. این سیگنال، می تواند پایه های اعتمادی را بنا نهد که سرمایه ارزشمندی در دیپلماسی به حساب می آید .
اما در مقابل، هوش مصنوعی یک سیگنال کم هزینه است. استفاده از یک اپلیکیشن، سیگنال کارایی لحظه ای دارد، نه تعهد. این ابزار یک مانع غیرشخصی بین دو طرف ایجاد کرده و ممکن است مانع شکل گیری رابطه واقعی می شود.
یک دیپلمات ماهر فراتر از کلمات را می شنود. او با تسلط بر زبان می تواند زیرمتن های سیاسی را درک کند: کنایه ها، اشارات تاریخی و تفاوت های ظریف بین مفاهیمی مانند «تعهد» و «تضمین» را تشخیص می دهد که می تواند مسیر مذاکرات را تغییر دهد.
همچنین یک دیپلمات می تواند ارتباطات غیرکلامی را تحلیل کند و زبان بدن، لحن صدا و حالات چهره را که بخش بزرگی از پیام را منتقل می کنند، مستقیماً مشاهده و تحلیل می کند در صورتی که آیا باید دید هوش مصنوعی هم می تواند با دقت و ظرافت ها ی یک دیپلمات، تمام موارد را مد نظر قرار دهد.
ابزار در برابر مهارت استراتژیک
هوش مصنوعی یک دستیار فوق العاده برای ترجمه سریع اسناد عمومی و درک کلیات متون است، اما هرگز نمی تواند جایگزین شایستگی زبانی به عنوان یک مهارت پایه ای دیپلماتیک شود.
برای عموم مردم، یادگیری زبان یک سرمایه گذاری در سلامت شناختی و درک فرهنگی است،اما برای یک دیپلمات، زبان صرفاً یک ابزار نیست؛ بلکه یک ابزار استراتژیک برای ساختن پل های فرهنگی، ایجاد اعتماد، درک نیات پنهان و حفاظت از منافع ملی است. در عصر هوش مصنوعی، ارزش مهارت های عمیقاً انسانی نه تنها کاهش نمی یابد، بلکه به دلیل کمیاب تر شدن، ارزشمندتر از همیشه می شود.
حال با توجه به موارد گفته شده به نظر نگارنده و تجربه ی او در طول ۱۲ سال حضور در دستگاه دیپلماسی فرهنگی کشور و اخذ مدرک سطح عالیه در مترجمی زبان عربی، هرچند یادگیری زبان مهارتی پایه ای است و جذاب و توانمند کننده اما از نظر درجه بندی در ارائه نتایج نهایی در درجه دوم قرار می گیرد و اگر شخصی که از فهم فرهنگی عمیق، توانمندی مدیریت توسعه روابط فرهنگی و اشتیاقی سوزان برای شناسایی و شناساندن فرهنگ اصیل و متعالی برخوردار است، این فهم عمیق، توانمندی مدیریتی و اشتیاق سوزان می تواند بر عدم تسلط بر زبان فائق آید و نسبت به شخصی دیگر که در زبان دارای تسلطی بالا است اما فاقد فهم عمیق فرهنگی، توانمندی مدیریتی و دارای بی انگیزگی است، موفق تر عمل کند.
البته، قله رفیع عملکرد درخشان جایی است که چهار وجه این منشور درخشان با هم تلألو کنند: فهم عمیق، مدیریت کارآمد، اشتیاق سوزان و تخصص زبانی. در آن نقطه، یک دیپلمات فرهنگی از یک دیپلمات ساده به یک دیپلمات موثر و افتخارآفرین تبدیل می شود؛ کسی که نه تنها دو فرهنگ را به هم معرفی می کند، بلکه فصلی نو در کتاب روابط فرهنگی دو ملت می گشاید.
روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی