• 1404/04/23 - 12:33
  • 15
  • زمان مطالعه : 7 دقیقه

جنگ تحمیلی 12 روزه بر گردشگری قزاقستان چه تأثیری داشت؟

رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آستانه قزاقستان، در پی حملات تجاوزکارانه اخیر رژیم اشغالگر قدس به خاک کشورمان، مطلبی در خصوص تأثیر جنگ تحمیلی 12 روزه بر گردشگری قزاقستان منتشر کرد.

خاورمیانه در آتش می‌سوزد و این دیگر تنها یک تیتر خبری نیست، بلکه واقعیتی است که حتی شهروندان قزاقستان را نیز تحت تأثیر قرار داده، به‌ویژه گردشگران را.

در ژوئن سال ۲۰۲۵، جهان شاهد گسترده‌ترین درگیری نظامی در خاورمیانه طی دهه‌های اخیر بود. ایران و اسرائیل وارد رویارویی مستقیم شدند و پیامدهای آن فراتر از مرزهای منطقه احساس شد. یکی از پیامدهای غیرمنتظره، اما محسوس، ضربه‌ای بود که به بخش گردشگری قزاقستان وارد شد — بخشی که تازه پس از محدودیت‌های همه‌گیری در حال بهبود بود. اکنون در برابر تهدیدهای جدید، بار دیگر باید به‌دنبال راه‌هایی برای بقا و انطباق بگردد.

لغو پروازها و بازنگری در مسیرها

نخستین هشدار جدی، بسته شدن حریم هوایی ایران، اسرائیل، عراق و مناطق اطراف بود. شرکت‌های هواپیمایی قزاقستان مجبور شدند فوراً مسیرهای پروازی خود را تغییر دهند تا از مناطق پرخطر دوری کنند. این موضوع باعث طولانی‌تر شدن سفرها و در نتیجه افزایش قیمت بلیت هواپیما شد. پروازها به امارات متحده عربی، عربستان سعودی و حتی ترکیه نیز طولانی‌تر و گران‌تر شدند.

برای بسیاری از مسافران، این وضعیت شوکه‌کننده بود: افرادیکه تعطیلات خود را از ماه‌ها قبل برنامه‌ریزی کرده بودند، ناگهان اسیر بحران ژئوپلیتیکی شدند. در شبکه‌های اجتماعی پست‌هایی پر از خشم دیده می‌شد از سوی گردشگرانی که سفرهایشان لغو شده یا به‌شدت تغییر کرده بود — با از دست رفتن راحتی و مهم‌تر از آن، حس اطمینان به آینده.

تخلیه؛ بسته جدید گردشگری

وضعیت برای قزاق‌هایی که پیش از آغاز درگیری در منطقه حضور داشتند، به‌ویژه دشوار بود. بنابر گزارش‌های مختلف، بیش از یکصد شهروند قزاقستان در ایران حضور داشتند و تعداد بیشتری در اسرائیل. در همان روزهای ابتدایی آغاز عملیات نظامی، وزارت امور خارجه قزاقستان عملیات گسترده‌ای را برای تخلیه شهروندان خود آغاز کرد.

از طریق کشورهای ثالث نظیر ارمنستان، جمهوری آذربایجان و مصر، پروازهای چارتر، اتوبوس‌ها و دفاتر هماهنگی ویژه‌ای سازمان‌دهی شد. برخی روایت‌ها همچون صحنه‌هایی از یک فیلم دلهره‌آور به نظر می‌رسند: سفرهای شبانه از مرزهای بسته،  ماندن در فرودگاه‌ها به صورت شبانه، فهرست‌هایی در گروه‌های تلگرامی و بی‌خبری تا آخرین لحظه. تمام این‌ها داستان‌های واقعی انسان‌هایی هستند که صرفاً برای تعطیلات رفته بودند. 

این وقایع ضربه جدی به اعتماد عمومی نسبت به گردشگری بین‌المللی وارد کرد. حتی باتجربه‌ترین گردشگران نیز شروع به تأمل جدی کردند: آیا واقعاً در چنین دنیای بی‌ثباتی می‌توان از مرزهای اوراسیا فراتر رفت؟

آژانس‌های مسافرتی در وضعیت بقا

آژانس‌های مسافرتی قزاقستان به‌سرعت در حال بازنگری در اولویت‌های خود شدند. جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی به‌رغم آن‌که در سال‌های اخیر محبوب گردشگران، علاقه‌مندان به تاریخ و دوستداران فرهنگ‌های غنی بودند، از فهرست مقاصد جذاب برای مدتی حذف شدند. در عوض، کشورهایی چون ترکیه، گرجستان و جمهوری‌های آسیای مرکزی به عنوان گزینه‌های جایگزین مطرح شدند. با این حال، جایگزینی گردشگری فرهنگی و مذهبی در سرزمین مقدس کاری ساده نیست.

یکی از راه‌حل‌های محتمل، تمرکز بیشتر بر گردشگری داخلی بود. قزاقستان سرزمینی غنی از مناظر طبیعی، بناهای فرهنگی و تنوع غذایی است. اما تا همین اواخر، گردشگری داخلی به‌عنوان جایگزینی جدی برای سفرهای خارجی تلقی نمی‌شد.

پیامدهای مالی

جنگ در منطقه باعث افزایش قیمت سوخت شد — و به‌دنبال آن، نه‌تنها بلیت هواپیما بلکه کل بسته‌های گردشگری نیز گران‌تر شدند. آژانس‌های مسافرتی شکایت دارند: تقاضا در حال کاهش است، اما هزینه‌ها در حال افزایش. خانواده‌هایی که هر سال به سفرهای خارجی عادت داشتند، اکنون ناچارند یا سفر نروند، یا بودجه را کاهش دهند و گزینه‌هایی نزدیک‌تر و ارزان‌تر را انتخاب کنند.

عامل دیگر، کاهش علاقه گردشگران خارجی به قزاقستان به‌عنوان نقطه ترانزیت است. تا پیش از درگیری، بسیاری از مسیرهای پرواز به ایران و دیگر کشورها از طریق آلماتی و آستانه انجام می‌شد.

به این ترتیب، گردشگری قزاقستان از دو سو تحت فشار قرار گرفت — هم به‌عنوان فرستنده و هم به‌عنوان گیرنده گردشگر. در چنین شرایطی، این بخش نه‌تنها باید خود را تطبیق دهد، بلکه باید در مسیر دگرگونی حرکت کند.

سیاست و دیپلماسی: در حاشیه اما مؤثر

نمی‌توان از بُعد دیپلماتیک غافل شد. قزاقستان همواره در بحران‌های بین‌المللی موضع بی‌طرفانه داشته و بر گفت‌وگو و حل مسالمت‌آمیز تأکید کرده است. با این حال، با وجود لحن آرام رسمی، دولت ناچار به اقدام شد — از سازماندهی مسیرهای بشردوستانه گرفته تا مذاکره با شرکت‌های هواپیمایی برای یافتن مسیرهای امن.

وزارت امور خارجه هشدار رسمی به شهروندان داد و توصیه کرد از سفر به مناطق درگیر خودداری کنند. این اطلاعیه‌ها از پربازدیدترین محتواها در گروه‌ها و کانال‌های تلگرامی گردشگری بودند.

همچنین جلساتی پشت درهای بسته با آژانس‌های بزرگ برگزار شد که در آن‌ها خطرات، مسائل بیمه و راهکارهای بازگرداندن اعتماد گردشگران بررسی شد. این تنها گام اول بود. کار اصلی برای بازسازی نقشه گردشگری هنوز در پیش است.

چه خواهد شد؟

بحرانها اغلب فرصت‌های جدیدی می‌آفرینند. شاید وقت آن رسیده باشد که قزاقستان استراتژی گردشگری خود را بازنگری کند و تمرکز را از بازارهای خارجی به توسعه محصولات منحصربه‌فرد داخلی معطوف سازد — از گردشگری قومی گرفته تا مراکز سلامت و مسیرهای آشپزی محلی.

همچنین، روشن است که گردشگر آینده، تنها به‌دنبال «بسته سفر» نیست، بلکه به دنبال مجموعه‌ای از اطمینان‌هاست: بیمه‌نامه‌های گسترده، تضمین بازپرداخت، مسیرهای انعطاف‌پذیر و ارتباط مستقیم با خدمات کنسولی. گردشگری دیگر نمی‌تواند یک ماجراجویی بدون تفکر باشد — بلکه باید انتخابی آگاهانه و مسئولانه باشد.

نکته:

جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی به همه یادآوری کرد که دنیای امروز چقدر به‌هم‌پیوسته است. برای کشور قزاقستان، این بحران هم تهدید بود و هم فرصت — فرصتی برای بازاندیشی در سیاست‌های گردشگری، تقویت بازار داخلی، و تبدیل شدن به قطب امنیت و خدمات در یک منطقه بی‌ثبات.

با وجود پیامدهای منفی جنگ، ایران می‌تواند این وضعیت را به‌صورت راهبردی به نفع خود استفاده کند. اولاً، افزایش توجه جهانی به منطقه این امکان را به تهران می‌دهد که نقش خود را نه تنها به‌عنوان یک بازیگر سیاسی قدرتمند، بلکه به‌عنوان یک مرکز فرهنگی و گردشگری بازتعریف کند. در شرایطی که بسیاری از کشورهای اسلامی نسبت به غرب بی‌اعتماد شده‌اند، ایران می‌تواند جایگزینی ارائه دهد — با بهره‌گیری از قدرت نرم، دیپلماسی فرهنگی، گردشگری مذهبی و روایت‌سازی مستقل.

برای رسیدن به این هدف جمهوری اسلامی ایران باید:

یک کمپین تبلیغاتی بزرگ برای جهان اسلام و کشورهای پساشوروی (از جمله قزاقستان به‌عنوان شریک کلیدی) راه‌اندازی کند

مسیرهای ایمن، پشتیبانی دیپلماتیک و پوشش‌های بیمه‌ای ویژه برای گردشگران فراهم آورد

زیرساخت‌های گردشگری داخلی را تقویت کند — از مسیرهای زیارتی گرفته تا گردشگری سلامت و فرهنگی

از فضای ضدغربی موجود در برخی کشورها برای تقویت نفوذ مذهبی و ایدئولوژیک خود استفاده کند و دین و معنویت را به‌عنوان تجربه گردشگری عرضه کند. اگر ایران بتواند این اقدامات را با سیاست خارجی خود همسو سازد، نه‌تنها وجهه آسیب‌دیده‌اش را ترمیم خواهد کرد، بلکه می‌تواند خود را به‌عنوان مرکز تمدن‌ساز جهان اسلام بازآفرینی کند.

اکنون این وضعیت در داخل تغییر کرده است. شرکت‌های گردشگری شروع به تبلیغ فعال سفرهایی به مناطقی همچون آلتای، بایان‌ئول، دریاچه بالخاش و دره چاری کردند. انواع جدیدی از گردشگری نظیر گلَمپینگ و تورهای تاریخی نیز در حال ظهورند. دولت نیز وارد عمل شد: وزارت گردشگری اعلام کرد که بودجه پروژه‌های زیرساختی را افزایش خواهد داد و کمپین‌هایی برای توسعه سفرهای داخلی راه‌اندازی می‌کند.

با این حال، کارشناسان می‌گویند که این اقدامات بیشتر مقطعی و اضطراری‌اند. مردم به‌زور به سفر نمی‌روند — آنان به‌دنبال امنیت، دسترسی و تجربه‌ای لذت‌بخش هستند. تا زمانی که مشکلات کیفیت خدمات، حمل‌ونقل و هزینه‌ها حل نشوند، انتظار رشد جدی در گردشگری داخلی دشوار خواهد بود.

منبع:

https://www.caravan.kz/analytics/blizhnij-vostok-v-ogne-no-tury-tuda-vse-eshhe-v-prodazhe-chto-proishodit/

روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی

. .

. .

About Us

The argument in favor of using filler text goes something like this: If you use arey real content in the Consulting Process anytime you reachtent.